نیم نگاهی به قدرت دعا در تفکر نوین
تفکر نوین از جنبشهای نوپدید معنوی است که در حال حاضر با ادعاهایی مثل دعای مثبت، قانون جذب، تجسم خلاق و... سعی دارد انسان را به تعالی معنوی برساند. در بررسی مفهوم دعا در تفکرنوین متوجه میشویم، اگر از خدا نیز نامی برده شود دیگر خبری از زیباترین و عاشقانهترین لحظه ارتباط بین عبد و معبود یعنی عبودیت نیست، بلکه خدا به عنوان غلام حلقه به گوش، مغلوب ذهن تصویرگر و رؤیاپرداز آدمی است که باید هر آن، فرمانبردار انسان باشد. یکی از آموزههای تفکر نوین دعای مثبت است که آثار مکتوب زیادی را نیز به خود اختصاص داده است. مهمترین آنها کتاب «قدرت دعا» اثر خانم کاترین پاندر میباشد. درمانگریهای ادعا شده در مکاتب تفکر نوین مانند کلیسای علم مسیحی و کلیسای وحدت، مبتنی بر این نوع نگرش اتفاق میافتد؛ به صورتی که با تلقینهای مثبتاندیشی و قدرت ذهن، فرایند درمان به کلمات تأکیدی مثبت سپرده میشود.
رهبران تفکر نوین با کاهش دادن مفاهیم متعالی معنوی سعی دارند معنویت مبتنی بر ارزشهای مادی را نهادینه کنند؛ به همین دلیل صورت قدسی و متعالی نیایش با خدا در یک خیالپردازی ذهنی تقلیل میشود.[1]در این نوع نگرش، دعا مهمترین رکن نیایش، یعنی استمداد از خدا و خواندن او مطرح نیست، بلکه همینکه انسان تصویرپردازیهای ذهنی مثبت داشته باشد، به آن دعا اطلاق میشود. والش این نوع دعا را بالاترین مرتبه نیایش مطرح میکند.[2]
در شیوههای دیگر دعا در تفکرنوین اگر از خدا نیز نامی برده شود دیگر خبری از زیباترین و عاشقانهترین لحظه ارتباط بین عبد و معبود یعنی عبودیت نیست، بلکه خدا به عنوان غلام حلقه به گوش، مغلوب ذهن تصویرگر و رؤیاپرداز آدمی است که باید هرآن، ندای فرمانبرداری به آدم را بگوید.[3]
پینوشت:
[1]. گفتوگو با خدا، دونالدوالش، 1389، دایره، تهران، ج3، ص 103.
[2]. همان، ص 94.
[3]. دوستی با خدا، دونالدوالش، 1387، انتشارات حمیدا، تهران، ص 62.
برای اطلاع بیشتر به؛ نگاهی متفاوت به افکار نیل دونالد والش، مراجعه شود.
افزودن نظر جدید