اهل سنت بخوانند تا در مورد وصیت پیامبر برای جانشین خود بدانند
خلاصه مقاله
بین شیعه و سنی این اختلاف وجود دارد که آیا پیامبر اکرم برای بعد از خود جانشینی را انتخاب کرده است یا خیر؟ به اعتقاد اهل سنت، پیامبر این امر را به عهده مردم و شورا گذاشته است.
با توجه به آیات و روایاتی که به نوشتن وصیت شده است و اینکه حضرت از زمان رحلت خود باخبر بودهاند و همگان را آگاه ساخته بودند، آیا قبول ادعای وصیت نکردن پیامبر در مورد خلیفه پس از خود، خلاف دستور قرآن و سخن خودشان نیست؟ اگر پیامبر نسبت به امت خود بیتفاوت بود و نیازی به وصیت نداشت، پس چرا در لحظات بیماری که منجر به رحلت پیامبر شد، برخی از اصحاب مانع از نوشتن وصیت ایشان شدند؟ و اگر طبق یک نقل، پیامبر وصیت به قرآن کرده، آیا درخواست قلم و قرطاس در لحظات آخر عمرشان برای نوشتن وصیت، معنا دارد؟
متن مقاله
بین دو مذهب بزرگ اسلام، یعنی شیعه و اهل سنت در برخی از مسائل دینی و اعتقادی، همیشه این اختلاف وجود داشته است که آیا پیامبر اکرم برای بعد از خود جانشینی را انتخاب کرده است یا خیر؟ به اعتقاد اهل سنت و جماعت، پیامبر خلیفه و جانشین انتخاب نکرده است و خلافت و جانشینی پس از پیامبر امری است که به عهده مردم و شورا واگذار گردیده و آن حضرت امت خویش را بدون تعیین جانشین به حال خود رها کرده و این اصحاب دلسوز بودند که در سقیفه بنیساعده جمع شدند و از میان خود یکی را به عنوان خلیفه انتخاب کردند، اما به اعتقاد شیعه، پیامبر اکرم خلیفه و جانشین خود را از همان ابتدا و سر آغاز رسالت، در جمع اقوام و خویشاوندان نزدیک خود -یوم الانذار- به همگان معرفی کردند و در مناسبتهای بعدی هم به این امر مهم پرداختند، تا اینکه در اواخر عمر شریفشان که از حج برمیگشتند در منطقه غدیرخم در حضور چند ده هزار نفری از حجاج بیت الله الحرام حضرت علی (علیهالسلام) را به عنوان خلیفه بعد از خود معرفی کرد و حتی در لحظات پایانی عمرش که در بستر بیماری قرار گرفت، درخواست قلم و کاغذ کرد تا وصیتی کند که امتش گمراه نشود که با مخالفت برخی از اصحاب از جمله عمر بن خطاب روبرو گردید، که نهایتاً بین اصحاب اختلاف و نزاع شدید شد و اینان مانع از نوشتن شدند.
در هر حال اگر بر فرض دروغ بودن تاریخ که بعضاً وقایع را وارونه جلوه میدهند، بخواهیم طور دیگری این قضیه را اثبات کنیم، ابتداءً به قرآن رجوع میکنیم. خداوند در قرآن میفرماید: «كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ...[بقره/180] بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد به طور شایسته وصیت کنید...» و یا در جای دیگری میفرماید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ.[بقره/44] آیا مردم را به نیکی دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش میکنید.» از مجموع این دو آیه و آیات دیگر قرآن، فهمیده میشود افراد نباید در زندگی خود برخی از چیزهای اساسی و مهم را فراموش کنند.
در روایاتی از پیامبر اکرم وارد شده که به مسلمانان چنین توصیه میفرمودند که: «حدثنا عبدالله بن یوسف... عن عبدالله بن عمر انّ رسول الله قال: ما حقّ امری مسلم له شیء یوصی فیه یبیت لیلتین الا و وصیّته مکتوبه عنده.[1] بر فرد مسلمان شايسته نيست ـ در موردی كه بايد وصيت كند ـ دو شب بخوابد مگر اينكه وصيت او مكتوب در نزد او باشد.» و یا این سخن عبدالله بن عمر که میگوید: «ما مرّت علیّ لیله منذ سمعت رسول الله قال ذلک الاّ و عندی وصیّتی.[2] پس از آنکه این حدیث را از پیامبر شنیدم، هیچ شبی را بدون وصیتنامه سپری نکردم.»
با توجه به آنچه در قرآن و سنتّ نبویّ آمده است، برخی سؤالات به ذهن انسان خطور میکند که:
- آیا وصیت کردن که توصیه قرآنی و دستور موکّد و مکرر پیامبر اکرم به مسلمانان است و حضرت هم از زمان رحلت خود باخبر بوده و همگان را آگاه ساخته بود؛ آیا قبول ادعای اهل سنت مبنی بر وصیت نکردن پیامبر در موضع تعیین خلیفه و رهبری امت اسلامی، خلاف دستور قرآن نیست؟ - آیا میشود که پیامبر اکرم سخن بگوید، اما خودش به آن عمل نکند؟ - آیا واقعاً عبدالله بن عمر در موضوع نوشتن وصیت، بیش از پیامبر اکرم پایبند بوده است؟
- آیا اگر پیامبر نسبت به امت خود بیتفاوت بود و نیازی به وصیت نداشت، پس چرا در لحظات بیماری که منجر به رحلت پیامبر شد، برخی از اصحاب مانع از نوشتن وصیتی شدند که پیامبر از ایشان درخواست قلم و کاغذ کرده بود؟ ذیل این سؤال به شروح دو کتاب صحیح بخاری و مسلم رجوع شود تا عمق فجایع کار این صحابه برای همگان معلوم شود.[3]
- برخی توجیهات بیدلیل و باطلی را آوردهاند که مثلاً پیامبر به قرآن وصیت کرده است: «حدثنا خلّاد بن یحیی... قال سألت عبدالله بن ابی اوفی هل کان النبیّ اوصی؟ فقال لا، فقلت کیف کتب علی الناس الوصیبه او امروا بالوصیه؟ قال اوصی بکتاب الله.[4] ... از عبدالله بن ابی اوفی پرسید آیا پیامبر وصیت کرد؟ گفت: نه. گفتم پس چگونه مردم را امر به نوشتن به وصیت کرد؟ گفت پیامبر وصیت به کتاب خدا کرده است!!! سؤال اینجاست که اگر طبق این نقل قول، پیامبر وصیت به قرآن کرده، آیا درخواست قلم و قرطاس در لحظات آخر عمرشان برای نوشتن وصیت، معنا دارد؟ یا اولی الابصار!
پینوشت:
[1]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، کتاب الوصایا، باب 1 ج3 ص1005 حدیث2587.
[2]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، کتاب الوصیه، باب 1 ج3 ص1250 حدیث1627.
[3]. شرح نووی علی صحیح مسلم، نووی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج11 ص90.
فتح الباری، عسقلانی، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج1 ص209.
عمده القاری، عینی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج2 ص171.
[4]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، کتاب الوصایا، باب 1 ج3 ص1006 حدیث2589.
دیدگاهها
حسن
1398/03/19 - 20:59
لینک ثابت
به نظر من خیلیاشون اطلاع
افزودن نظر جدید