چرا باب پس از سفر مکه مجدداً مدعی بابیت شد؟!

  • 1397/06/11 - 08:38
پس از درگذشت کاظم رشتی (دومین پیشوای شیخیه)، علی‌محمد شیرازی ادعای نیابت خاص خود را مطرح کرد. منابع بهائی مدعی‌اند که او سپس با سفر به مکه، در کنار کعبه ادعای مهدویت خود را مطرح ساخت و پس از بازگشت به ایران، مجدداً مدعی مقام بابیت برای خود شد. اما به راستی چه توجیهی برای ادعاهای متغیر اولین پیشوای بابیت و بهائیت وجود دارد؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از درگذشت کاظم رشتی (دومین پیشوای شیخیه)، علی‌محمد شیرازی ادعای نیابت خاص خود را از جانب امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، با نگارش تفسیر سوره‌ی یوسف مطرح کرد.[1]
علی‌محمد شیرازی در ادامه، با یافتن هیجده یار و فرستان آن‌ها برای تبلیغ، پا را فراتر نهاده و خود راهی مکه شد تا ادعای مهدویتش را در کنار کعبه مطرح نماید.[2] از این‌رو در کتاب کواکب الدریه می‌خوانیم: «و اما خود نقطه اولی با قدوس و خال (: دایی) معظم خویش یعنی حاج سیدعلی در ماه شوال همان سال (1260) عازم طواف کعبه شدند و مشهور است که در نزد خانه‌ی کعبه داعیه‌ی خود را علنی نموده بدین نغمه‌ی بدیعه تغنی فرمود: «أیّها النّاس أنا القائم الّذی کنتم به تنتظرون (: ای مردم من همان قائم موعودی هستم که در انتظارش هستید)».[3]
اما جالب آن‌که پس از بازگشت از سفر حج، ادعای خود را تنزل داده و مجدداً ادعای بابیت خویش را مطرح ساخت و در نهایت با خوردن تنها یک سیلی، منکر ادعاهای خود شد.[4]
اما چند پرسش نسبت به رویکرد متغیر جناب باب، در این زمان کوتاه به ذهن می‌رسد که لازم است با یکدیگر مرور کنیم:
اول: بدون شک، تقیه‌ی در اصول دین یا مذهب، آن هم توسط امام معصوم (علیه السلام) که موجب گمراهی پیروان شود، پذیرفته نیست. از طرفی، با مراجعه به روایات معصومین (علیهم السلام) درمی‌یابیم که در دوران ظهور تقیه‌ای در کار نیست [5]، پس علّت تبدّل ادعا در این مدعی بابیت و مهدویت چه بوده است؟!
دوم: در حالی که در بهائیت تقیه، حتی از جانب پیروان مذموم و ناپسند شمرده شده [6]، پس علّت چرخش ساعتی ادعاهای اولین پیشوای بابیت و بهائیت چه بوده است؟!
چهارم: چرا در هیچ کتاب تاریخی، به جز کتب بهائی، سخنی از ابراز ادعای مهدویت این جوان شیرازی در کنار کعبه به میان نیامده است؟! همچنین چگونه قابل باور است که علی‌محمد شیرازی، در جمع شیعیان و منتظران مهدی موعود (علیه السلام)، جرأت ابراز ادعای مهدویت خود را نداشت، اما در میان اهل تسنن که از اساس امامت را قبول نداشتند، خود را مهدی موعود خواند و بدون کم‌ترین بازتابی، به ایران بازگشت؟!

پی‌نوشت:
[1]. ر.ک: علی‌محمد شیرازی، تفسیر سوره‌ی یوسف (قیوم الأسماء)، سورة الملک، (بر اساس نسخه‌ی مجموعه صد جلدی، شماره 3)، ص 4.
[2]. چرا که طبق روایات شیعی، موعود شیعیان به کعبه تکیه زده و اعلام ظهور می‌کند: ر.ک: علامه مجلسی، بحارالأنوار، بیروت: دارالإحیاء التراث، 1403 ق، ج 52، ص 192.
[3]. عبدالحسین آیتی، کواکب الدریه، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 42.
[4]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، نسخه‌ی الکترونیکی، صص 132-129.
[5]. ر.ک: شیخ صدوق، اعتقادات الإمامیة، قم: کنگره شیخ مفید، چاپ دوم، 1414 ق، ص 108.
[6]. ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 130 بدیع، ج 3، ص 127.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.