یک دلیل از دلایل شیعه شدنم

  • 1397/04/27 - 15:21
دکتر«سید محمد تیجانی سماوی» در کتاب خود به نام «آنگاه هدایت شدم» علت شیعه شدن خود را چهار مورد ذکر می‌کند: 1- نص برخلافت؛ 2- نزاع فاطمه و ابوبکر؛ 3- علی سزاوارتر به پیروی است؛ 4- روایت‌های وارده درباره علی، پیروی از او را واجب دانسته است.

خلاصه مقاله
دکتر «محمد تیجانی» یکی از دلایل شیعه شدنش را این‌گونه بیان می‌کند: بسیاری از فضائل و مناقبی را که شیعیان درباره‌ی علی بن أبی‌طالب نقل می‌کنند، دارای سند و مدارک واقعی است که در کتاب‌های صحیح  و مورد اطمینان اهل سنت نوشته شده و نه تنها از یک راه، بلکه از راه‌ها و سند‌های گوناگون نقل شده است که دیگر جایی برای دو دلی باقی نمی‌ماند و به تحقیق، بسیاری از اصحاب روایت‌های بی‌‌شماری را در فضائل امام علی نقل کرده‌اند، تا آن‌جا که «احمد بن حنبل» می‌گوید: هیچ‌یک از اصحاب رسول خدا، دارای آن‌قدر فضائل زیاد نیست، جز علی بن أبی‌طالب.
قاضی اسماعیل و نسائی و ابوعلی نیشابوری می‌گویند: روایت‌هایی با سند‌های درست، در حق هیچ‌یک از اصحاب نیامده است، آن‌چه در حق علی آمده است.

متن مقاله
جناب دکتر «سید محمد تیجانی سماوی» در کتاب خود به نام «آنگاه هدایت شدم» علت شیعه شدن خود را چهار مورد ذکر می‌کند: 1- نص برخلافت؛ 2- نزاع فاطمه و ابوبکر؛ 3- علی سزاوارتر به پیروی است؛ 4- روایت‌های وارده درباره علی، پیروی از او را واجب دانسته است.[1] که ما در این نوشتار فقط علت سوم را ذکر می‌کنیم.

وی می‌گوید: از انگیزه‌هایم برای تشیع و رها کردن شیوه‌ی پدران و نیاکانم، سنجش عقلی و نقلی میان علی بن أبی‌طالب و ابوبکر بود. در کتاب‌های هر دو گروه کنکاش کردم، اجماع و اتفاقی ندیدم، جز بر علی بن أبی‌طالب. چرا که سنی و شیعه بر امامتش وحدت نظر دارند و این از متن سخنان و نوشته هر دو گروه به اثبات رسیده است.
هم‌چنین بسیاری از فضائل و مناقبی را که شیعیان درباره‌ی علی بن أبی‌طالب نقل می‌کنند، دارای سند و مدارک واقعی است که در کتاب‌های صحیح و مورد اطمینان اهل سنت نوشته شده و نه تنها از یک راه، بلکه از راه‌ها و سند‌های گوناگون نقل شده است که دیگر جایی برای دودلی باقی نمی‌ماند و به تحقیق، بسیاری از اصحاب روایت‌های بی‌شماری را در فضائل امام علی نقل کرده‌اند، تا آن‌جا که «ابن حنبل» گوید: هیچ‌یک از اصحاب رسول خدا، دارای آن قدر فضائل زیاد نیست، جز علی بن أبی‌طالب.[2]

قاضی اسماعیل و نسائی و ابوعلی نیشابوری گویند: روایت‌هایی با سند‌های درست، در حق هیچ‌یک از اصحاب نیامده است، آن‌چه در حق علی آمده است.[3] و این در جایی است که امویان مردم را در خاوران و باختران دنیا، وادار به دشنام و نفرین علی، و ذکر هر فضیلتی را برای او قدغن کرده، حتی نمی‌گذاشتند کسی نام علی را بر خود یا فرزندانش بگذارد و علی‌رغم این انکارها و مخالفت‌ها، فضائل و مناقبش جهان را فرا گرفته است.

اما در مورد ابوبکر، در کتاب‌های دو گروه بسیار جستجو کردم. نیافتم در نوشته‌های اهل سنت و گروهی که او را برتر می‌دانند، فضیلت‌هایی به اندازه‌ی فضائل امام علی. گرچه فضیلت‌هایی که درباره‌ی ابوبکر در کتاب‌های تاریخی نقل شده، یا به روایت دخترش عایشه است که موضعش را نسبت به امام علی می‌دانیم و بی‌گمان بالاترین تلاش خود را برای یاری رساندن به پدرش می‌کرده، هر چند با جعل روایت‌های دروغین باشد و یا! فضائل ابوبکر را هر یک از عمرو بن عاص، ابوهریره، عروه، و عکرمه نقل می‌کنند و تاریخ نشان داده است که همه این‌ها از دشمنان حضرت علی بوده‌اند و با او جنگ و ستیز داشته‌اند؛ نه با سلاح، که با دروغ پردازی و جعل احادیث در فضیلت دشمنان و مخالفینش، و حتی کسی را که با حضرت جنگیده و کارزار کرده بود، از شدت دشمنی و کینه نسبت به علی، از او تعریف و ستایش کردند.[4]

پی نوشت:

[1]. ثم اهتدیت،الدکتور محمد التیجانی السماوی، منشورات مدينة العلم ـ آية الله العظمى الخوئي، ج1، ص141، «ومن الاسباب التي دعتني للاستبصار وترك سنة الآباء والاجداد ، الموازنة العقلية والنقلية بين علي بن إبي طالب وأبي بكر...
[2]. الحاكم النيسابوري، المستدرك، مصادر حديث سنى، تحقيق : إشراف : يوسف عبد الرحمن المرعشلي، ج3، ص107، « يقول سمعت أحمد بن حنبل يقول ما جاء لاحد من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وآله من الفضائل ما جاء لعلي بن أبي طالب رضي الله عنه.»
جلال الدين السيوطي،  تاريخ الخلفاء، تحقيق : لجنة من الأدباء، مطابع معتوق اخوان – بيروت، فصل في الأحاديث الواردة في فضله، ص185،« قال الإمام أحمد بن حنبل ما ورد لأحد من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم من الفضائل ما ورد لعلي رضي الله عنه..»
[3]. أحمد بن حجر الهيتمي المكي، الصواعق المحرقة في الرد على أهل البدع والزندقة، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطيف، چاپ : الثانية، 1385 - 1965 م، مكتبة القاهرة، الفصل الثاني : في فضائله رضي الله عنه، ص120، «وهي كثيرة عظيمة شهيرة حتى قال أحمد ما جاء لأحد من الفضائل ما جاء لعلي  وقال إسماعيل القاضي والنسائي وأبو علي النيسابوري لم يرد في حق أحد من الصحابة بالأسانيد الحسان.»
[4].  آنگاه هدایت شدم، دکتر سید محمد تیجانی سماوی، مترجم: سیدمحمد جواد مُهری، بنیاد معارف اسلامی قم، اردیبهشت 69ش، ص223، باب: علت شیعه شدن (چهار دلیل) دلیل سوم:علی سزاوارتر به پیروی است

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.