بکرزائی و بیپایگی اندیشههای اهل حق
کوتاه نوشته
اهل حق یکی از فِرق اسلامی شیعی است که قرنها با درآمیختن اصول و باورهای اعتقادی و مذهبی خود با نقلهای اساطیری و افسانهای، توانسته است به حیات خود ادامه دهد. از جمله باوری که پیروان این مسلک درباره چند تن از بزرگان خود (شاه خوشین، سلطان اسحاق، بابا ناووس و بابا یادگار)، با کپیبرداری از داستان تولد حضرت عیسی (علیهالسلام) دارند، این است که آن بزرگان، از مادرانی باکره به دنیا آمدهاند. اما هیچ دلیل عقلی، منطقی و یا نقلی غیر از نقلهای اساطیری و افسانهسازی خود، ارائه نمیدهند.[نقد و بررسی عقاید اهل حق، صص 155-154] اما پیروان و سرسپردگان اهل حق باید بدانند که اولاً: درباره نحوه تولد حضرت عیسی (علیهالسلام) دلیل مُتقنی وجود دارد و آن دلیل سخن حضرت عیسی (علیهالسلام) در گهواره است که حقانیت خود را اثبات کرد و خداوند متعال در قرآن کریم بر آن تأکید دارد. ثانیاً: این باور، به خاطر الگوبرداری ازآنچه در ادیان گذشته اتفاق افتاده است، میباشد که خود نشانگر تاثیر عمیق باورها و اندیشه های اعتقادی اهل حق از دیگر ادیان است.
مطلب تفصیلی
پیروان و سرسپردگان فرقه اهل حق درباره چند نفر از بزرگان خود (شاه خوشین، سلطان اسحاق، بابا ناووس و بابا یادگار) مدعی هستند که آنها از مادرانی باکره به دنیا آمدهاند، اما هیچ دلیل عقلی، منطقی و نقلی معتبر، غیر از داستانسرائیهای خود ارائه نمیدهند. [1] نورعلی الهی بنیانگذار جریان "مکتب" در فرقه اهل حق، که طرفداران این مسلک را متهم به خرافهپرستی و کهنهپرستی میکند، [2] نیز با تکرار سخنان افسانهای اهل حق، میگوید: «اولین زنی که بدون پدر، فرزند به دنیا آورد، حضرت مریم بود که حضرت عیسی را به دنیا آورد؛ او به امر خدا خود را به درختی آویزان کرد و آنقدر خود را تکان داد تا حضرت عیسی به دنیا آمد. شاه خوشین، باباناوس، سلطان اسحاق و بابا یادگار هم بدون پدر به دنیا آمدند. در آن زمانها از این کرامات زیاد بود ولی حالا دیگر مردم لایق نیستند که از این چیزها ببینند.»[3] اما پیروان و سرسپردگان فرقه اهل حق باید بدانند که، بزرگان و پیشوایان شما برای پیشبرد مقاصد خود، نمونهای از هر چیزی را که در ادیان گذشته اتفاق افتاده است را در اهل حق پیاده کرده و میخواهند با اینگونه کپیبرداریها، مرام و مسلک خود را معتبر سازند. [4] همانطور که داستان تولد حضرت عیسی (علیهالسلام) در کتابهای دینی مسلمانان و مسیحیان آمده است، اهل حق که از فِرق اسلامی شیعی است، نیز سعی داشته برای هرچه بزرگ جلوه دادن بزرگان خود، از آن کپیبرداری کنند و راه غلو را درباره آنان در پیش بگیرد.
اما سرسپردگان اهل حق توجه نمایند که: درباره نحوه تولد حضرت عیسی (علیهالسلام) دلیل مُتقنی وجود دارد و آن دلیل سخن حضرت عیسی (علیهالسلام) در گهواره است که حقانیت خود را اثبات کرد و خداوند متعال در قرآن درباره میفرماید: «فَأَشارَتْ إِلَیْهِ قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا* قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیًّا *وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا* وَ بَرًّا بِوالِدَتی وَ لَمْ یَجْعَلْنی جَبَّاراً شَقِیًّا* وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا* ذلِکَ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذی فیهِ يَمْتَرُونَ [مریم/34-29] (مریم) به او اشاره کرد گفتند: «چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟ (ناگهان عیسی زبان به سخن گشود و) گفت: من بنده خدایم او کتاب (آسمانی) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است! و مرا -هر جا که باشم- وجودی پربرکت قرار داده و تا زمانی که زندهام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقی قرار نداده است و سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولّد شدم و در آن روز که میمیرم و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد. این است عیسی پسر مریم گفتار حقّی که در آن تردید میکنند.»
اما درباره بکرزائی چند تن از بزرگان شما سرسپردگان اهل حق، غیر از کپیبرداری و داستانسرائی، دلیل دیگری وجود ندارد. بنابراین اندیشه بکرزائی بزرگان اهل حق، کپیبرداری اهل حق از وقایعی است که درباره حضرت عیسی (علیه اسلام) رخداده است و این کپیبرداری حاکی از بیپایگی و سستی عقاید اهل حق است.
پینوشت:
[1] بختیاری، ابراهیم، نقد و بررسی عقاید اهل حق، فصلنامه تخصصی فرق و ادیان، شماره 5، صص 155-154
[2] الهی نورعلی،، آثار الحق، ج 1، چاپ چهارم، تهران، جیحون، 1373، گفتار 1576، ص 494
[3] همان، گفتار 1731، ص 528
[4] بختیاری، ابراهیم، نقد و بررسی عقاید اهل حق، فصلنامه تخصصی فرق و ادیان، شماره 5، ص 155
افزودن نظر جدید