نماز کنار قبور اولیاء خدا
خلاصه مقاله
محمد بن عبدالوهاب میگوید: هیچیک از ائمه پیشین ذکر نکردهاند که نماز کنار قبور و مشاهد، مستحب و افضل است، بلکه همه اتفاق دارند بر اینکه نماز در مسجد و خانهها افضل از مقابر اولیاء و صالحین است. همچنین در این باره مینویسد: «نماز خواندن در مساجدی که بر قبور انبیاء و صالحان بنا شده است، جایز نیست و بنای مسجد بر قبور حرام است.» که در پاسخ باید گفت عموم روایتی که میگوید: نماز و دعا در هر مکانی جایز است، دلالت میکند بر اینکه نماز و دعا نزد قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و قبور پیامبران دیگر و صالحان نیز جایز است. لذا حکم به جواز، به جهت آن عمومات و اطلاقات است.
متن مقاله
یکی از انحرافات بنیانگذار وهابیت محمد بن عبدالوهاب این است که وی میگوید: «هیچیک از ائمه پیشین ذکر نکردهاند که نماز کنار قبور و مشاهد مستحب و افضل است، بلکه همه اتفاق دارند بر اینکه نماز در مسجد و خانهها افضل از مقابر اولیاء و صالحین است.»[1] همچنین در این باره مینویسد: «نماز خواندن در مساجدی که بر قبور انبیاء و صالحان بنا شده است، جایز نیست و بنای مسجد بر قبور حرام است.»[2]
در پاسخ باید گفت عموم روایتی که میگوید: نماز و دعا در هر مکانی جایز است، دلالت میکند بر اینکه نماز و دعا نزد قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و قبور پیامبران دیگر و صالحان نیز جایز است. لذا حکم به جواز، به جهت آن عمومات و اطلاقات است. آنچه که از دین فهمیده میشود، این است که نماز و دعا، و حتی مطلق عبادات در هر مکانی که شرف و احترامش از شرع رسیده باشد، رجحان دارد. از طرفی شرف هر مکانی به کسی است که در آن مکان قرار دارد و شرف و احترام قبر به آن جسد مبارک و پاکی است که در آن جای گرفته است. حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) قبر عمویش حمزه را در هر روز جمعه زیارت میکرد و در کنار آن نماز میگزارد و گریه میکرد.[3] سیره مسلمانان از زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تاکنون بر این امر بوده که به دعا و نماز نزد قبور صالحان و مؤمنان میپرداختند.[4] طبری میگوید: وقتی عمر با اصحابش برای انجام حج خارج شد، پیرمردی به او استغاثه کرد. وقتی عمر از حج برمیگشت، در منزلگاه «ابواء» از آن پیرمرد خبر گرفت و فهمید که آن پیرمرد درگذشته است، طبری میگوید: گویا عمر را میبینم که وقتی این خبر را شنید، از جای برخاست و با گامهای بلند به سوی قبر رفت، سپس بر او نماز گزارد و قبر را در آغوش گرفت و گریست.[5] سیوطی در داستان معراج میگوید: از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) چنین روایت شده است که: من سوار مرکب شدم،[6] در حالیکه جبرئیل همراه من بود و شبانه راه میپیمودیم. جبرئیل گفت: پایین بیا و نماز بخوان. من این کار را انجام دادم، پس جبرئیل گفت: آیا میدانی در کجا نماز خواندی؟ تو در طیبه نماز خواندی که مهاجرت تو به آنجا صورت میگیرد... . حرکت کردیم، سپس گفت: پایین بیا و نماز بخوان، و من این کار را انجام دادم، جبرئیل گفت: میدانی کجا نماز خواندی؟ تو در طور سینا که خداوند در آنجا با موسی (علیهالسّلام) تکلم کرد، نماز خواندی. دوباره بعد از حرکت، جبرئیل گفت: پایین بیا و نماز بخوان. من نیز این کار را انجام دادم، سپس جبرئیل به من گفت: میدانی کجا نماز خواندی؟ در بیتلحم نماز خواندی که حضرت عیسی (علیهالسّلام) در آنجا به دنیا آمد.[7] ابن قیم جوزیه (شاگرد ابنتیمیه) میگوید: هاجر و اسماعیل به جهت صبر در راه خدا و تحمل دوری و غربت و تسلیم شدن در برابر فرمان الهی (مبنی بر ذبح اسماعیل) به مقامی رسیدند، که آثار و جای گامهای آن دو (میان صفا و مروه) تا روز قیامت محل عبادت مؤمنان گردیده است.[8]
پینوشت:
[1]. زیارةالقبر، علاء الدین حوثی، المجمع العالمی اهلبیت، قم، ص 159.
[2]. الجامع الفرید، محمد بن ابراهیم بن النعمان، کتاب الزیارة، ص 383.
[3]. «انّ فاطمة کانت تزور قبر عمّها حمزة کلّ جمعة، فتصلّی و تبکی عنده.» المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 377.
[4]. تحفة الذاکرین، شوکانی، دارالقلم، بیروت، ص 46.
[5]. الریاض النضرة، المحب الطبری، ج 2، ص 230.
[6]. کشف الارتیاب، سید محسن امین، امیر کبیر، ص 341
[7]. همان.
[8]. همان.
افزودن نظر جدید