قفاری و انکار مساله بداء
خلاصه مقاله
از عقاید مورد هجمه از سوی وهابیون، مساله بداء است. مثلاً قفاری بداء، را طوری معنا میکند که نتیجهاش نسبت دادن جهل و حدوث علم الهی میگردد. ولی تفسیر عقیده بداء صریحا در کتب شیعی بیان شده و منظور از آن نیز چیزی غیر از کلام قفاری است. کلینی، تفسیری از بداء را با روایتی بیان میکند: «خداوند دو علم دارد، علمی پوشیده و نهان، بداء از این علم است که کسی جزء خداوند از آن با خبر نیست و دیگری علمی که آن را فرشتگان و پیامبران دارا هستند که به ما نیز داده شده است.» ظاهرا منظور از علم نهان، ام الکتاب است که تغییر نمییابد و مراد از علم امامان، پیامبران و فرشتگان، علم به لوح محو و اثبات است که بداء در آن ممکن است.
متن مقاله
از جمله آموزههای ناب شیعی که مورد هجمه فراوان از سوی مبلغان وهابی قرار گرفته است، مساله بداء است. مبلغان وهابی با دستاویز قراردادن این امر، آن را به عنوان مستمسکی در راستای تکفیر و مشرک خواندن شیعیان قرار دادهاند. به عنوان مثال ناصر قفاری در کتاب خود تحت عنوان «اصول مذهب الشیعه الاثنی عشریه» با اتکا بر معنای لغوی بداء، آن را در مسیر نسبت دادن جهل و حدوث در علم الهی تفسیر کرده است. وی در باب معنای لغوی بداء بیان میکند: «بدا بدواً و بدوّاً به معنای هویدا شدن است؛ به این معنا که برای وی نظری پید شد؛ در این صورت بداء در لغت دارای دو معناست: آشکار شدن پس از پنهان شدن و پیدا شدن نظری نو و این دو مورد برای خداوند محال است، چرا که مستلزم جهل است.»[1]
قبل از پاسخ به کلام ناصر القفاری توجه به نکتهای ضروری است. نویسنده کتاب «اصول مذهب الشیعه الاثنی عشریه» مدعی است که کتاب او در راستای تبیین اصول مذهب شیعه دوازده امامی است، چنانچه همین کلام نیز به عنوان اسم این کتاب انتخاب شده است، این در حالی است که تفسیر عقیده بداء صریحاً در کتب شیعی بیان شده و منظور از آن نیز چیزی غیر از کلام ناصر قفاری است. کلینی از جمله عالمان زبانزد و متقدم مکتب تشیع است که در ضمن روایتی، تفسیر بدیع از بداء را در اعتقاد شیعی بیان میکند: امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «خداوند دو علم دارد، علمی پوشیده و نهان، بداء از این علم است که کسی جز خداوند از آن باخبر نیست و دیگری علمی که آن را فرشتگان و پیامبران دارا هستند که به ما نیز داده شده است.»[2]
ظاهراً منظور از علم نهان، ام الکتاب است که بداء در آن رخ نداده و بلکه منشأ بداست. این علم از دسترس غیر خداوند به دور بوده و مراد از علم امامان، پیامبران و فرشتگان، علم به لوح محو و اثبات است که بداء در آن ممکن است. در این صورت جهل در علم خداوند صورت نگرفته، چرا که علم خداوند در امالکتاب محفوظ است.
پینوشت:
[1]. قفاری، ناصر، اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی عشریه عرض و نقد، بی تا، ج 3، ص 938-939. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، لبنان، منشورات الفجر، چاپ اول، 1428 ه. ج 1، ص 86. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید