احکام جنگ و بعد از جنگ

  • 1397/03/15 - 15:58
در بین انسانها متعارف است که در زمان جنگ و بعد از جنگ احکام متفاوتی را بین افراد در نظر می‌گیرند؛ این موضوع در اسلام نیز مورد توجه است. در برخی آیات تصریح به احکامی شده است که مقید به زمان جنگ است و تسری احکام زمان جنگ به بعد آن امری غیر انسانی است که از گروه‌های تکفیری بسیار دیده می‌شود.

خلاصه مقاله
برخی از تکفیری‌ها آیه 4 سوره محمد را نیز ناظر به قتال دانسته‌اند و آن را ناسخ آیات مکی اسلام (عفو و صفح و صبر) محسوب کرده‌اند و گمان کرده‌اند آیه در مقام امر به کشتن هر کافری است که با وی ملاقات کنند، آن‌ها معتقدند بین اسلام و کفر، منطقی جز گردن زدن وجود ندارد و از مسلمانان می‌خواهند منهج و روشی را که قرآن برای آنان در مواجهه با کفار و مشرکان ترسیم کرده، بپیمایند. در حالی‌که مراد از لقاء در این آیه، مواجهه با کفار در صحنه جنگ است نه هر دیداری؛ هم‌چنین آیه در مقام تبیین حکم اسرای جنگی است و می‌گوید در صحنه جنگ کفار را بکشید و وقتی آنان را به اسارت درآوردید یا به احسان آزادشان کنید، یا بعد گرفتن فدیه، آزادشان کنید و در آیه سخنی از کشتن اسیر به میان نیامده است.

متن مقاله
در قرآن آمده است «فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّی إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاء حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا.[محمد/4] پس هنگامی‌که [در میدان جنگ] با کافران روبرو شدید، گردن‌هایشان را به‌شدت بزنید، تا آن‎گاه که بسیاری از آنان را با سختی و غلظت از پای درآورید، در این هنگام [از دشمن اسیر بگیرید و] آنان را محکم ببندید، [پس از اسیرگرفتن] یا بر آنان منت نهید [و آزادشان کنید]، یا از آنان [در برابر آزاد کردنشان] فدیه و عوض بگیرید، تا آن‌جا که جنگ بارهای سنگینش را بر زمین نهد.»
برخی از تکفیری‌ها این آیه را نیز ناظر به قتال دانسته‌اند و آن را ناسخ آیات مکی اسلام (عفو و صفح و صبر) محسوب کرده‌اند و گمان کرده‌اند که این آیه در مقام امر به کشتن هر کافری است که با وی ملاقات کنند.[1] آن‌ها معتقدند بین اسلام و کفر، منطقی جز ضرب رقاب و گردن‌زدن وجود ندارد،[2] لذا ندای قتال و کشتار مخالفان خود را سر داده‌اند.[3]
آنان از مسلمانان می‌خواهند منهج و روشی را که قرآن برای آنان در مواجهه با کفار و مشرکان ترسیم کرده، بپیمایند.[4] آنان در تعیین مصداق آیه 4 سوره محمد نیز به بیراهه رفته‌اند و مسلمانان را به بهانه مرتدشدن، همان کسانی می‌دانند که باید آن‌ها را گردن زد.[5] لذا اعوان و انصار خود را به کشتن مسلمانان دعوت می‌کنند.[6] تکفیری‌ها از دو جهت، یکی تبیین مفهوم آیه و دیگری تعیین مصداق خارجی آن، دچار انحراف شده‌اند.

اما چنان‌چه مفسران نوشته‌اند مراد از لقاء و دیدار در این آیه، مواجهه با کفار در صحنه نبرد و جنگ است، نه هر لقاء و دیداری.[7] هم‌چنین، آیه در مقام تبیین حکم اسرای جنگی است و می‌گوید در صحنه جنگ کفار را گردن بزنید (بکشید) و وقتی آنان را از پای درآوردید، چنان‌چه کسانی را به اسارت درآوردید، به یکی از دو شیوه زیر با آنان رفتار کنید:
یا به آنان احسان کرده و آزادشان کنید (اما مناً بعد)، یا بعد از گرفتن فدیه آزادشان کنید (اما فداءً)؛ و در آیه سخنی از کشتن اسیر به میان نیامده است. بسیاری از فقهای شیعه با استناد به همین آیه، کشتن اسرای جنگی را جایز نمی‌دانند.

پی‌نوشت:

[1]. ابومصعب سوری، الثورة الإسلامیة الجهادیة فی سوریا، الفکر والمنهج، ص119
حجازی، اکرم، الحرکة الوطنیة الفلسطینیة الراهنة من الداخل، ص281، بی‌تا، بی‌نا.
[2]. «فلیس بیننا و بین أعدائنا ... کل أعدائنا من الیهود والنصاری و حلفائهم الکفار، و أعوانهم من المرتدین والمنافقین فی بلادنا إلا قول الله تعالی: فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّی إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ» (ابومصعب السوری، دعوة المقاومة الإسلامیة العالمیة، ج1، ص51، بی‌تا، بی‌نا.
[3]. «فعاملوا أعداء الله بما أمر الله فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ» (همان، ج4، ص20).
[4]. حسین بن محمود، العزة الیوم غزة، ص2.
[5]. ابومصعب سوری، أهل السنة فی الشام فی مواجهة النصیریة والصلیبیة والیهود، ص63، بی‌تا، بی‌نا.
[6]. حسین بن محمود، مجموع مقالات، ج1، ص414، بی‌تا، بی‌نا.
[7]. قطب، سید، فی ظلال القرآن، ج6، ص3282، بی‌تا، بی‌نا.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.