دیدگاه علمای شافعی درباره ابنتیمیه
خلاصه مقاله
یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند؛ تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابنتیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیاش تألیف نمودهاند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود میدانند؛ اگر چه آنان در ظاهر این مطالب را اظهار نکرده و خود را سلفی میدانند. در مقابل این جریان میبینیم برخی از علمای اهلسنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که از جمله آنان شیخ علاء الدین علی بن اسمح یعقوب شافعی، صدرالدین محمّد بن عمر بن مکّی شافعی، نور الدین علی بن یعقوب بکری شافعی، و ابوالمحاسن جمالالدین یوسف بن ابراهیم محجی شافعی هستند.
متن مقاله
یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند؛ تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابنتیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیاش تألیف نمودهاند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود میدانند. اما در مقابل میبینیم برخی از علمای اهلسنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که در این مقاله برای نمونه به برخی از آنها اشاره مینماییم.
- شیخ علاء الدین علی بن اسمح یعقوب شافعی؛ ابن حجر عسقلانی درباره او میگوید: «او شدیداً بر ابن تیمیه حمله میکرد.»[1]
- صدرالدین محمّد بن عمر بن مکّی شافعی؛ او که فقیه و مفتی و محدث اهلسنت و مشهور به ابن المرحّل و ابنالوکیل و از امامان بزرگ شافعی به حساب میآید، تاجالدین سبکی درباره او میگوید: «او با ابنتیمیه مناظرات خوبی داشت و از این راه پی به تعصب پیروان ابنتیمیه برد.»[2] همچنین ابنکثیر که شاگرد ابنتیمیه است درباره او میگوید: «او با شیخ تقی الدین ابنتیمیه عداوت داشته و با او در بسیاری از محافل و مجالس مناظره میکرد.»[3]
- نور الدین علی بن یعقوب بکری شافعی؛ او که مفتی و امام اهلسنت بوده ابن قاضی شهبه درباره او میگوید: «او مشغول به علم شده و فتوا و درس میداد، و چون ابنتیمیه وارد مصر شد، بر ضد او به پا خاست و آنچه را میگفت انکار کرده و او را آزار میداد.»[4] ذهبی درباره او میگوید: «امام، مفتی، زاهد نورالدین علی بن یعقوب بن جبرئیل ...؛ او دیندار و عفیف بوده و از اهل تجمّل نبود، و بسیار نهی از منکر میکرد تا اینکه سلطان بعد از آنکه قصد بریدن زبانش را کرد، او را تبعید کرد. یک بار بر شیخ تقی الدین (ابنتیمیه) حمله کرده و متعرّض او شد.»[5]
- ابوالمحاسن جمالالدین یوسف بن ابراهیم محجی شافعی؛ او امام شافعیه و قاضی و فقیه در این مذهب بود و ذهبی درباره او میگوید: «او زیاد ابنتیمیه و جماعة را اذیت میکرد و از او غضبناک میشد و بر رأی خود معجب بود، ولی خدا و رسولش را دوست داشت و بدعتگذاران را اذیت میکرد و اهل دیانت و نیکی عقیده بود.»[6]
پینوشت:
[1]. «شدید الحطّ علی ابن تیمیه» الدرر الکامنة، ابن حجر عسقلانی، دارالجیل، بیروت، ج 3، ص 29.
[2]. «و له مع ابن تیمیه المناظرات الحسنة و بها حصل علیه التعصب من اتباع ابنتیمیه... .» طبقات الشافعیة، سبکی، دار الکتب العلمیة، ج 5، ص 141.
[3]. «و کان ینصب العداوة للشیخ تقی الدین ابنتیمیه و یناظزه فی کثیر من المحافل و المجالس.» البدایة و النهایة، ابن کثیر، بیت الأفکار الدولیة، ج 2، ص 2146.
[4]. «واشتغل و افتی و درس، و لمّا دخل ابنتیمیه الی مصر قام علیه و انکر ما یقوله و آذاه.» طبقات الشافعیة، سبکی، دار الکتب العلمیة، ج 3، ص 127.
[5]. «الامام المفتی الزاهد نور الدین علی بن یعقوب بن حبرئیل... و کان دینا متعففا، مطرحا للتجمّل، نهاء عن المنکر حتی نفاه السلطان بعد ان همّ بقطع لسانه، و کان قد وثب مرّة علی الشیخ تقی الدین و نال منه.» ذیل تاریخ الاسلام، ذهبی، دارالکتاب العربی، بیروت، ص 216.
[6]. «و کان یبالغ فی اذی ابن تیمیه و جماعة، و یتمقت و یعجب بنفسه، و لکنّه یحب الله و رسوله و یؤذی المبتدعة و فیه دیانة و حسن معتقد.» ذیل تاریخ الاسلام، ذهبی، دارالکتاب العربی، بیروت، ص 342.
افزودن نظر جدید