بررسی اشکال ابن‌تیمیه و جواب به ادعا او

  • 1397/02/06 - 15:31
شیعه و اکثر مذاهب اهل سنت قائل به توسل هستند، اما ابن تیمیه نگاهی دیگر به این موضوع دارد، چرا که قائل است که توسل در زمان حیات اشکالی ندارد، چون امکان دارد که به وسیله آن حاجات افراد بر آورده شود، اما در زمان مرگ آن‌ها، شرک و کفر است و نوعی بدعت در دین است.

.

از برخی از آیات قرآن و روایات پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این‌طور استفاده می‌شود که توسل پیدا کردن به پیامبران و صلحاء و... چه در زمان حیاتشان و چه در زمان مماتشان، امری جایز بوده و شیعه به این موضوع عقیده دارد، اما برخی قائلند که توسل در زمان حیات اشکالی ندارد تا به وسیله آن حاجات افراد بر آورده شود، اما در زمان مرگ آن‌ها، شرک و کفر است و نوعی بدعت در دین است و هر چه عرض حاجت است، باید از خداوند درخواست شود و مردگان هیچ منفعتی برای افراد زنده ندارند که بخواهیم از ایشان طلب امورات دنیایی داشته باشیم.
پس به همین جهت برخی از پیروان ابن‌تیمیه برای اثبات ادعا و اشکال خود که در مورد –ارتباط نفع و ضرر فقط به خواست خداست- به این آیه شریفه استدلال می‌کنند که: «قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ.[اعراف/188] بگو من مالک و صاحب اختیار هیچ‌گونه سود و زیانی درباره‌ی خویش نیستم، مگر آن‌چه را که خدا بخواهد...»
در جواب به این استدلال می‌گوییم:
اولاً: استدلال کننده به آیه شریفه برای نافع نبودن توسل به مرده استدلال کرد، در حالی‌که آیه می‌فرماید خدا به پیامبرش، در زمان حیاتش خطاب فرمود که به مردم این چنین بگو.
ثانیاً: نافع نبودن در آیه شریفه به مشیّت و خواست خدا استثنا خورده است، یعنی -... الاّ ما شاء الله...-؛ بنابراین آیه شریفه بر نافع و ضرر نداشتن استقلالی پیامبر دلالت دارد و نفع و زیانی را که با خواست خداوند باشد، نفی نمی‌کند.
ثالثاً: پیروان ابن‌تیمیه و سلفیان گویا سوء برداشت از آیه شریفه کردند به این‌که با استناد به آیه‌ای یا قسمتی از یک آیه و نادیده گرفتن آیات دیگر یا قسمت دیگر همان آیه، (استثناء درون آیه)، می‌توانند سخن باطل خود را به اثبات برسانند، در حالی‌که همگان می‌دانند که این یک نوع مغالطه و سفسطه با آیات قرآن است تا به این وسیله سرپوشی بر حماقت خود داشته باشند.
از طرف دیگر ابن‌تیمیه در کتاب خود می‌نویسد: «آنان‌که اعتقاد دارند قبور، آنان را نفع و منفعت می‌رساند و بلا و عذاب را از ایشان دفع می‌کند، آن‌ها را بت‌هایی بریده از خدا گرفته‌اند.[1]
در پاسخ او باید گفت، اولاً: مقصود از قبور، خود قبر بدون در نظر گرفتن صاحب قبر نیست، چون هیچ انسان عاقلی قبور بدون صاحبش را دارای منفعت نمی‌داند. ثانیاً: اگر فرض بر این بگیریم که کسی چنین اعتقادی داشته باشد، چون بدون دلیل است، لذا مشروعیت ندارد و این شرک مطلق است و عقیده شیعه هم همین است. ثالثاً: در روایات فریقین به تواتر ثابت است که توسل به پیامبر اکرم در زمان ممات، که حیات برزخی دارد و سخن همگان را می‌شنود و در قبرش تا هنگام نفخ صور برای امت خود دعا می‌کند، امری معقول است.[2]
در نتیجه گویا ابن‌تیمیه پیامبران خوابیده در قبر را همانند دیگر مردگان می‌داند، در حالی‌که از روایات فریقین آمده است که پیامبران در قبور خود نماز می‌خوانند و پیامبر اسلام برای امتش در قبر خود دعا و استغفار می‌کند و این ابن‌تیمیه و پیروان و هم‌فکران اویند که جاهل به موضوع بوده و هستند.

پی‌نوشت:

[1]. الردّ علی الاخنائی، ابن‌تیمیه، المطبعه السلفیه، مدینه، عربستان، ص56.
[2]. کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، (1413ق)، ج14 ص414 حدیث39114.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.