تفسیر المیزان چونان خاری در چشم دشمنانش
قدم نهادن در وادی حقیقت دربردارنده حلاوتی است که برخی از آن محروم بودهاند، به عنوان مثال مبلغ مطرح وهابیت دکتر علی سالوس که با اتهامزنی برگرفته از تعصبش، تفسیر المیزان را به چالش کشانده و معتقد است که علامه طباطبایی در وادی تحریف قرآن وارد شده است. چرا که علامه طباطبایی به جابجایی آیات قرآن توسط صحابه باور داشت و این مساله در آیه سی و سوم از سوره احزاب بیان شده است.[1]
انسان در حیران است که اینگونه نقدها را از جانب چنین عالمانی، چه بنامد؟ آیا آنها را حمل بر عناد کند و یا به جستجوی ریشه آن، در کم سوادی این عده باشد. زمانی که علامه طباطبایی در بیش از 30 صفحه از تفسیر شریف خود به مساله مصون بودن قرآن از تحریف پرداخته است،[2] دیگر جایی برای اینگونه نقدها باقی میماند؟
افزون بر عدم احاطه علمی علی سالوس بر کتب شیعه که مساله مصون بودن قرآن از تحریف در تفسیر المیزان، مؤید آن است، وی را نیز باید ناآگاه از کتب اهلسنت دانست. چرا که برخی از اهلسنت نیز بر اجتهاد صحابه در ترتیب آیات تاکید میکنند. به عنوان مثال باید به عالم مطرح اهل سنت، ابن حجر در این زمینه اشاره کرد که سیوطی از او در این مساله نامبرده است.[3]
پینوشت:
[1]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 330. سالوس، علی، بین الشیعه و السنه، بی جا و بی تا؛ ص 257 تا 259.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 104 تا 133.
[3]. سیوطی، جلال الدین، الاتقان، شریف رضی، ج 1، ص 214.
افزودن نظر جدید