امکان عملی طول عمر
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر امام زمان» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فکری فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای میگوید: «عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است. در روایت صحیح از آن، حضرت وارد شده که در پایان عمر خویش فرمود: «از این شب به بعد، هنگامیکه صد سال بگذرد، کسی از اهل زمین زنده باقی نمیماند.» بر اساس همین روایت هر فرزند یکسالهای، نباید بیش از صد سال زندگی کند. اگر دورهی زندگی در آن زمان (زمان پیامبر) بیش از صدسال نبوده، پس به طریق اولی پس از آن زمان، عمرها کوتاهتر میشود؛ ترمذی نیز در روایتی گفته: حضرت نوح (علیهالسّلام) نهصد و پنجاه سال میان قوم خویش بود و حضرت آدم هزار سال زیست. در حالیکه مدّت زندگیها در این روزگار بین شصت تا هفتاد سال است و به ندرت پیش میآید که از این مدّت تجاوز کند؛ چنانچه این مطلب در روایت صحیح نیز آمده است.»[1]
که در پاسخ میگوییم در منابع روایی اهلسنت که مورد قبول وهابیت است، چهار پیامبر از پیامبران الهی را تا هماکنون زنده میدانند؛ چنانکه محیالدین عربی در کتاب «فتوحات مکیة» میگوید: «خداوند برای پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) چهار تن از پیامبران را زنده نگه داشت، تا با جسمهایشان در این دنیا حضور داشته باشند: حضرت ادریس (علیهالسّلام) که در آسمان چهارم و آسمانهای هفتگانه زنده است؛ حضرت الیاس (علیهالسّلام)؛ حضرت عیسی (علیهالسّلام) که هر دو رسول خداوند و صاحب همان دین حنیفی بودند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آن را آورد؛ حضرت خضر (علیهالسّلام) که درباره زنده بودن او اختلاف نظر وجود دارد، ولی اعتقاد ما آن است که او نیز زنده است.»[2]
از طرفی علاوه بر این تصریح سلیمان بن إبراهیم قندوزی حنفی یکی دیگر از علمای اهلسنت درباره زنده بودن پیامبران خداوند میگوید: «همانا مهدی فرزند حسن عسکری (علیهماالسّلام) است، او زنده و موجود است، غیبتش تاکنون ادامه داشته و بقائش غیر ممکن نیست؛ به همان دلیل که حضرت عیسی، خضر و الیاس (علیهمالسّلام) هنوز زندهاند.»[3]
بنابراین کلام ابن تیمیه که به پیامبر نسبت داده و گفته هنگامیکه صد سال از امشب بگذرد، کسی از اهل زمین (که اکنون زنده است) زنده باقی نمیماند، کلامی غیر صحیح است و با آن نمیتوان ممکن نبودن طول عمر را ثابت کرد، چون این چهار پیامبر در آن زمان زنده بودند و هزار سال و اندی پس از آن شب هنوز زندهاند، و نیز روایت مطلق است و کلامی که از پیامبر نقل شده است، اختصاص به امتش ندارد ولی با استفاده از این کلام، ابن تیمیه غیرممکن بودن طول عمر امت اسلامی را ثابت کرده که این نیز خطای دیگر او در این کلام است.
پینوشت:
[1]. «إنّ عمر واحد من المسلمین هذه المدّة أمر یعرف کذبه بالعادة المطّرده فی امّة محمّد فلا یعرف أحد ولد فی دین الإسلام... .» منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 91.
[2]. «... أبقی الله تعالی بعد رسول الله من الرّسل الأحیاء بأجسادهم فی هذه الدّار الدّنیا ثلاثة و هم إدریس (علیه السّلام)... بقی حیّا بجسده... .» الفتوحات المکیة فی معرفة الاسرار الملکیة، محیی الدین عربی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 8.
[3]. «إنّ المهدیّ ولد الحسن العسکریّ، فهو حیّ موجود باق منذ غیبته إلی الآن، و لا إمتناع فی بقائه بدلیل بقاء عیسی و الخضر وإلیاس.» ینابیع المودة لذوی القربی، سلیمان بن إبراهیم القندوزی الحنفی، دارالأسوة، قم، ج 3، ص 348.
افزودن نظر جدید