برچیدن ظلم با برپایی عدالت
از جمله شبهاتی که وهّابیون در شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی خود به شکل گستردهای به آن دامن زده و پر و بال میدهند، ارائهی برخی روایات است که از نظر سند، دلالت و مدلول مخدوش است و نعوذبالله امام زمان را چهرهای خشن و خونریز ارائه میدهد، گویی که او بویی از رأفت و رحمت اسلامی نبرده، تنها کارش شمشیر به دست گرفتن، گردن زدن و جوی خون به راه انداختن است؛ به حدی که از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر و یا بر اساس روایت دیگری دو سوم انسانهای روی زمین را خواهد کشت. متأسفانه اینگونه تبلیغات مسموم تا جایی رسوخ نموده که در پارهای موارد دیده میشود که حتی برخی شیعیان نیز با ترس و لرز از ظهور امام زمان یاد کرده و میگویند: چرا باید برای ظهور امام زمانی دعا کنیم که گردن همهی ما را از دم تیغ خواهد گذراند؟!
که در پاسخ میگوییم روایاتی که در آنها کشتار وسیع مردمان، توسط حضرت مهدی مطرح گردیده، بر چند قسم است و باید چند نکته در آنها مد نظر قرار گیرد. یکی اینکه پارهای از این روایات مربوط به وقایع و حوادث پیش از ظهور است و ربطی به دوران ظهور حضرت ندارد و ناظر به اوضاع نابسامان جهان پیش از ظهور است، اما وهابیون با استناد نابهجا به این روایات در تخریب شخصیت حضرت مهدی میکوشند؛ دیگر اینکه آن دسته از روایات که مربوط به هنگامهی ظهور و حکومت امام زمان است نیز دو گونهاند:
- روایاتی که از طریق عامه (اهلسنت) و یا اسرائیلیات است و مشکل سندی دارند و عمدهی اسرائیلیات نیز از فردی همچون کعبالاحبار است که زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) یهودی بوده و پس از مسلمان شدن در زمان عمر بن خطّاب روایات فراوانی با اغراض مختلف وارد کتابهای روایی نموده است؛ روایاتی که شخصی همچون ابنکثیر، شاگرد مکتب ابنتیمیه نیز ناچار به اعتراف به هذیان، زشتی و رکاکت آنها گردیده است.[1] در حقیقت، این دسته اخبار با انگیزهی خدشهدار کردن نهضت جهانی و حکومت حضرت مهدی (علیهالسّلام) و با توجیه کشتارهای رخ داده در فتوحات وارد کتابهای روایی شده است.
- برخی دیگر از این روایات، اگر چه در کتابهای شیعه و از اهلبیت (علیهمالسّلام) نیز ذکر گردیده، اما با سند غیر امامی (اهلسنت) روایت شده و به همینرو نزد شیعه اعتبار ندارد، مگر آنکه به عنوان مؤیّدات و قرائن استفاده شود.[2] این دسته از روایات، از جهت دلالت نیز ناتمام و غیرقابل پذیرش است، زیرا مفاد بسیاری از آنها با ضروریات مذهب و شریعت در تعارض است و به هیچ عنوان نمیتوان آنها را توجیه کرد. اما مهدی (علیهالسّلام) میآید تا عدالت را جاری ساخته و بساط ظلم و ستم را برچیند؛ به همینرو، امکان ندارد از راه ظلم به عدل برسد و یا از طریق ایجاد بدعت، سنّت جدش و امیرمؤمنان (علیهماالسّلام) را احیا کند!
پینوشت:
[1]. «... و هذا حدیث غریب... متلقّی عن مثل کعب الأحبار... إلی غیر ذلک من الهذیانات الّتی لو لا أنّها مسطّرة فی کثیر من کتب التّفاسیر و غیرها من التواریخ و أیّام النّاس... .» البدایة و النهایة، أبوالفداء إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی، مکتبة المعارف، بیروت، ج 1، ص 114.
[2]. «هذه الأخبار الّتی ذکرتها فی المعمّرین قد رواها مخالفونا أیضا من طریق محمّد بن السّائب الکلبی و محمّد بن إسحاق بن بشّار و عوانة بن الحکم و عیسی بن زید بن آب و الهیثم بن عدّی الطّائیّ... .» کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ص 576.
افزودن نظر جدید