از جمله شبهاتی که وهّابیون در شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی خود به شکل گسترده‌ای به آن دامن زده و پر و بال می‌دهند، ارائه‌ی برخی روایات است که از نظر سند، دلالت و مدلول مخدوش است و نعوذبالله امام زمان را چهره‌ای خشن و خون‌ریز ارائه می‌دهد، گویی که او بویی از رأفت و رحمت اسلامی نبرده، تنها کارش شمشیر به دست گرفتن، گردن زدن و جوی خون به راه انداختن است؛ به حدی که از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر و یا بر اساس روایت دیگری دو سوم انسان‌های روی زمین را خواهد کشت. متأسفانه این‌گونه تبلیغات مسموم تا جایی رسوخ نموده که در پاره‌ای موارد دیده می‌شود که حتی برخی شیعیان نیز با ترس و لرز از ظهور امام زمان یاد کرده و می‌گویند: چرا باید برای ظهور امام زمانی دعا کنیم که گردن همه‌ی ما را از دم تیغ خواهد گذراند؟!

یکی از آن روایتی که وهابیون به آن استناد کردند مرفوعه فضل بن شاذان از امام صادق (علیه‌السّلام) است که با دقت در سند و مفهوم آن می‌توان به تزویر وهّابیون پی‌برد: «حضرت قائم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) آن‌قدر از انسان‌ها می‌کشد که «خون به ساق می‌رسد!!!» شخصی از فرزندان پدرش (شاید مقصود یکی از سادات باشد) به حضرت اعتراض شدید کرد و گفت: (با این سخنان) مردم را از خود دور می‌کنی، همان‌گونه که گله و گوسفندان را رم می‌دهند! آیا این دستور رسول خداست؟! چرا چنین رفتار می‌کنی؟! یکی از یاران حضرت برخاست و گفت: سکوت می‌کنی یا گردنت را بزنم؟ حضرت فرمود: آری، آن‌گاه است که مهدی (علیه‌السّلام) خروج کرده و پیمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را عملی می‌سازد.»[1]

نقد و بررسی این روایت: این حدیث، مرفوع و غیر معتبر است؛ علاوه بر مشکل سندی از حیث محتوا و دلالت نیز ناتمام است، چرا که «سوق» در این روایت می‌تواند به سه معنا حمل شود: «ساق پا»، «بازار» و یا منطقه‌ای به نام «سوق». در حالی‌که وهّابیون معنایی را اخذ می‌کنند که در راستای اهداف تخریبیشان است (خون تا ساق پاها بالا می‌آید)؛ هم‌چنین با توجه به این‌که در حدیث مذکور، صحبتی از «خون» و نیز «پا» نشده، بلکه سخن از رسیدن حضرت قائم به «سوق» است، همین قرینه، دلیل بر آن است که در این روایت می‌تواند دو معنای دیگر، مد نظر باشد، نه معنایی که وهّابیون می‌کوشند تا با تمسک به آن علیه امام زمان جوسازی کنند و شبهه  افکنند.

پی‌نوشت:

[1]. «و بإسناده إلی کتاب الفضل بن شاذان رفعه إلی عبدالله بن سنان عن أبی عبدالله (علیه السّلام) قال یقتل القائم حتّی یبلغ السّوق قال فیقول له رجل من ولد أبیه إنّک لتجفل النّاس إجفال النّعم فبعهد من رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أو بما ذا قال و لیس فی النّاس رجل أشدّ منه بأسا فیقوم إلیه رجل من الموالی فیقول له لتسکتنّ أو لأضربنّ عنقک فعند ذلک یخرج القائم عهدا من رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم).» بحارالأنوار، علامه مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 52، ص 287.