دیدگاه علمای اهل سنت در رابطه با محمد بن عبدالوهاب

  • 1397/01/16 - 23:27
محمد بن عبدالوهاب زمانی که به قدرت رسید همه را تکفیر کرد و حتی کسانیکه حج انجام داده بودند را دستور می‌داد که دوباره حج انجام دهند. این رفتارها باعث شد که علمای اهل سنت در برابر او موضع گیری کنند و حقیقت وهابیت را برای مردم تبیین کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علمای اهل سنت از همان زمان محمد بن عبدالوهاب تا حال حاضر در رابطه با عقاید نادرست محمد بن عبدالوهاب روشنگری کرده و مردم را با خطر عقاید تکفیری وهابیت آشنا کرده‌اند. محمد بن عبدالوهاب همه مردم مسلمان را تکفیر می‌کرد تا جایی که اگر کسی پیش از او حج انجام داده بود، دستور می‌داد که دوباره حج انجام دهد و می‌گفت که حج اول تو قبول نبوده زیرا این حج را زمانی انجام داده‌ای که مشرک بوده‌ای. هم‏‌چنين به كسانى‌كه به دين او وارد مى‏‌شدند، دستور مى‏‌داد كه عليه خود شهادت دهند كه كافر بوده و شهادت دهند كه پدر و مادرش كافر مرده‌‏اند، سپس اسم تعدادى از علماى بزرگ گذشته را برده و دستور مى‏‌داد كه بگويد آن‏‌ها مشرك بوده‏‌اند. اگر شهادت به اين مسئله مى‏‌داد از او مى‏‌پذيرفت و گرنه دستور به كشتن وى مى‏‌داد. او تصريح مى‌‏كرد كه امت اسلامى از شش صد سال پيش تاكنون (از زمان ابن‏‌تيميه تا زمان محمد بن عبد الوهاب) كافر بوده‌‏اند و تصريح مى‏‌كرد كه هر كس از او پيروى نكند، كافر است؛ حتى اگر از با تقواترين مسلمانان باشند. وى آن‏‌ها را مشرك مى‌‏ناميد، خون و مال‏شان را حلال مى‏‌دانست. پيروان خود را مؤمن مى‏‌دانست؛ اگر از فاسق‏‌ترين مردم بودند.[1]
این سخنان باعث شد که علمای اهل سنت در مقابل این سخنان موضع گرفتند.
محمد بن عبدالله نجدی در کتاب السحب الوابله می‌نویسد: «اگر كسى با محمد بن عبدالوهاب مخالفت و سخنش را رد مى‏‌كرد و او نمى‏‌توانست آن شخص را علنى بكشد، كسى را مى‌‏فرستاد تا او را در رخت‌خوابش بكشد، يا شبانه در بازار از پاى درآورد، زيرا او تمام مخالفان را كافر و كشتن‏شان را حلال مى‏‌دانست.»[2]
جمیل صدقی زهاوی یکی دیگر از علمای عراق اهل سنت عراق است که در رابطه با وهابیت می‌نویسد: «به درستى‌كه وهابيت، زمانى كه تمام مسلمانانى را كه با آن‏‌ها مخالف بودند، تكفير كردند، شهرهاى آنان را بلاد حرب اعلام كردند، خونشان را هدر و اموالشان را حلال دانستند.»[3]

نویسنده: م.ج

پی‌نوشت:

[1]. «و كان محمد هذا بادئ بدئه كما ذكره بعض كبار المؤلفين مولعا بمطالعة اخبار من ادعي النبوة كاذبا كمسيلمة الكذاب و سجاع و الاسود العنسي و طليحة الاسدى و أضرابهم فكان يضمر في نفسه دعوى النبوة الا أنه لم يتمكن من اظهارها وكان يسمي جماعته من أهل بلده الانصار و يسمي متابعيه من الخارج المهاجرين وكان يأمر من حج حجة الاسلام قبل اتباعه أن يحج ثانية قائلا ان حجتك الاولى غير مقبولة لانك حججتها و أنت مشرك و يقول لمن اراد أن يدخل في دينه اشهد على نفسك انك كنت كافرا و اشهد على والديك انهما ماتا كافرين و اشهد على فلان و فلان و يسمى له جماعة من اكابر العلماء الماضين انهم كانوا كفارا فان شهد بذلك قبله و الا امر بقتله. و كان يصرح بتكفير الامة منذ ستمائة سنة و يكفر كل من لا يتبعه و ان كان من أتقى المسلمين و يسميهم مشركين و يستحل دماءهم و أموالهم و يثبت الايمان لمن اتبعه و ان كان من أفسق الناس». جميل صدقي زهاوى، الفجر الصادق في الرد على الفرقة الوهابيه المارقة، دار الصديق الأكبر، بى‏‌جا، بى‌‏تا، ج 1، ص 15.
[2]. «فإنه كان إذا باينه أحد ورد عليه و لم يقدر على قتله مجاهرة يرسل إليه من يغتاله في فراشه أو في السوق ليلا لقوله بتكفير من خالفه و استحلاله قتله». محمد النجدي الحنبلي، السحب الوابله على ضرائح الحنابله، مكتبة الإمام أحمد، 1989 م، بى‏‌جا، ص 275. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. «الوهابية و تكفيرها المسلمين. ثم إن الوهابيه لما كفروا جميع المسلمين ممن خالفهم، جعلوا بلادهم بلاد حرب فهدروا دماء هم، و حللوا أموالهم ...» جميل صدقي زهاوى، الفجر الصادق في الرد على الفرقة الوهابيه المارقة، ج 1، ص 38. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.