دیدگاه علمای اهل سنت در رابطه با محمد بن عبدالوهاب
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علمای اهل سنت از همان زمان محمد بن عبدالوهاب تا حال حاضر در رابطه با عقاید نادرست محمد بن عبدالوهاب روشنگری کرده و مردم را با خطر عقاید تکفیری وهابیت آشنا کردهاند. محمد بن عبدالوهاب همه مردم مسلمان را تکفیر میکرد تا جایی که اگر کسی پیش از او حج انجام داده بود، دستور میداد که دوباره حج انجام دهد و میگفت که حج اول تو قبول نبوده زیرا این حج را زمانی انجام دادهای که مشرک بودهای. همچنين به كسانىكه به دين او وارد مىشدند، دستور مىداد كه عليه خود شهادت دهند كه كافر بوده و شهادت دهند كه پدر و مادرش كافر مردهاند، سپس اسم تعدادى از علماى بزرگ گذشته را برده و دستور مىداد كه بگويد آنها مشرك بودهاند. اگر شهادت به اين مسئله مىداد از او مىپذيرفت و گرنه دستور به كشتن وى مىداد. او تصريح مىكرد كه امت اسلامى از شش صد سال پيش تاكنون (از زمان ابنتيميه تا زمان محمد بن عبد الوهاب) كافر بودهاند و تصريح مىكرد كه هر كس از او پيروى نكند، كافر است؛ حتى اگر از با تقواترين مسلمانان باشند. وى آنها را مشرك مىناميد، خون و مالشان را حلال مىدانست. پيروان خود را مؤمن مىدانست؛ اگر از فاسقترين مردم بودند.[1]
این سخنان باعث شد که علمای اهل سنت در مقابل این سخنان موضع گرفتند.
محمد بن عبدالله نجدی در کتاب السحب الوابله مینویسد: «اگر كسى با محمد بن عبدالوهاب مخالفت و سخنش را رد مىكرد و او نمىتوانست آن شخص را علنى بكشد، كسى را مىفرستاد تا او را در رختخوابش بكشد، يا شبانه در بازار از پاى درآورد، زيرا او تمام مخالفان را كافر و كشتنشان را حلال مىدانست.»[2]
جمیل صدقی زهاوی یکی دیگر از علمای عراق اهل سنت عراق است که در رابطه با وهابیت مینویسد: «به درستىكه وهابيت، زمانى كه تمام مسلمانانى را كه با آنها مخالف بودند، تكفير كردند، شهرهاى آنان را بلاد حرب اعلام كردند، خونشان را هدر و اموالشان را حلال دانستند.»[3]
نویسنده: م.ج
پینوشت:
[1]. «و كان محمد هذا بادئ بدئه كما ذكره بعض كبار المؤلفين مولعا بمطالعة اخبار من ادعي النبوة كاذبا كمسيلمة الكذاب و سجاع و الاسود العنسي و طليحة الاسدى و أضرابهم فكان يضمر في نفسه دعوى النبوة الا أنه لم يتمكن من اظهارها وكان يسمي جماعته من أهل بلده الانصار و يسمي متابعيه من الخارج المهاجرين وكان يأمر من حج حجة الاسلام قبل اتباعه أن يحج ثانية قائلا ان حجتك الاولى غير مقبولة لانك حججتها و أنت مشرك و يقول لمن اراد أن يدخل في دينه اشهد على نفسك انك كنت كافرا و اشهد على والديك انهما ماتا كافرين و اشهد على فلان و فلان و يسمى له جماعة من اكابر العلماء الماضين انهم كانوا كفارا فان شهد بذلك قبله و الا امر بقتله. و كان يصرح بتكفير الامة منذ ستمائة سنة و يكفر كل من لا يتبعه و ان كان من أتقى المسلمين و يسميهم مشركين و يستحل دماءهم و أموالهم و يثبت الايمان لمن اتبعه و ان كان من أفسق الناس». جميل صدقي زهاوى، الفجر الصادق في الرد على الفرقة الوهابيه المارقة، دار الصديق الأكبر، بىجا، بىتا، ج 1، ص 15.
[2]. «فإنه كان إذا باينه أحد ورد عليه و لم يقدر على قتله مجاهرة يرسل إليه من يغتاله في فراشه أو في السوق ليلا لقوله بتكفير من خالفه و استحلاله قتله». محمد النجدي الحنبلي، السحب الوابله على ضرائح الحنابله، مكتبة الإمام أحمد، 1989 م، بىجا، ص 275. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. «الوهابية و تكفيرها المسلمين. ثم إن الوهابيه لما كفروا جميع المسلمين ممن خالفهم، جعلوا بلادهم بلاد حرب فهدروا دماء هم، و حللوا أموالهم ...» جميل صدقي زهاوى، الفجر الصادق في الرد على الفرقة الوهابيه المارقة، ج 1، ص 38. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید