تقابل دو برادر، محمد بن عبدالوهاب و سلیمان بن عبدالوهاب

  • 1397/01/15 - 23:18
محمد و سلیمان پسران عبدالوهاب هستند ولی یکی تکفیری و دیگر مخالف تکفیر است. سلیمان بن عبدالوهاب در رد برادرش کتابی به نام الصواعق الالهیه نوشته است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گاهی از اوقات می‌شود که دو برادر در مسائل عقیدتی و فکری با یکدیگر اختلاف دارند. بسیار پیش می‌آید که برادرانی با هم از نظر فکری اختلاف داشته باشند. تاریخ نیز شاهد این‌گونه رفتارها بوده است. یکی از اختلافات عمیقی که تاریخ بین دو برادر به ثبت رسانده است، اختلاف محمد و سلیمان، پسران عبدالوهاب است. محمد بن عبدالوهاب همان موسس و بنیان‌گذار وهابیت است که همه مسلمانان را تکفیر می‌کرد و سلیمان بن عبدالوهاب یکی از علمای اهل سنت است که با تکفیر، مخالف است.
محمد بن عبدالوهاب همه مردم عصر خود، بلکه همه مردم از زمان احمد بن حنبل تا زمان خودش را کافر می‌پندارد، زیرا به عقیده او توحید واقعی آن چیزی است که او آورده است. در کتاب الدرر السنیه در رابطه با اعتقاد محمد بن عبدالوهاب چنین آمده است: «مردمی که در دوران محمد بن عبدالوهاب بودند، رشته توحید و دین را پاره کرده بودند و در طلب کمک و وابستگی به غیر خدا از اولیا، صالحین، بت‌ها و شیاطین تلاش می‌کردند. در منطقه نجد، مردم به سراغ قبر زید بن خطاب می‌رفتند و به او متوسل می‌شدند. مردم حرمین شریفین، گرفتار قبر ابوطالب شده بودند و از او استعانت می‌طلبیدند. مردم طائف به قبر عبدالله بن عباس توسل می‌جستند و کارهای شرک آلود انجام می‌دادند. در جده، مردم به زیارت قبری می‌رفتند که آن را قبر حوا می‌دانستند. در شهرهای مصر مردم خیلی زیاد در امور شرک‌آمیز و پرستش بت‌ها و ادعاهای فرعون‌گونه زیاده‌روی کردند. در حضرموت، شحر، عدن و یافع چیزهایی بود که گوش، توانایی شنیدن آن را ندارد. در حلب و دمشق و سایر شهرهای شام بارگاه‌هایی بود که اهل ایمان و اسلام نمی‌توانستند بپذیرند. در موصل و شهرهای کردنشین، انواع شرک، بی‌بند و باری و فساد علنی شده است. در عراق، مرقد حسینی مورد توجه رافضی‌ها قرار گرفته و آن را مانند بت می‌پرستند. هم‌چنین مرقد‌های عباس، علی، ابوحنیفه، معروف کرخی و شیخ عبدالقادر گیلانی قرار دارد که مردم شیعه و سنی عراق، گرفتار فتنه این گنبدها شده بودند.»[1]
چنان‌که مشاهده می‌شود محمد بن عبدالوهاب همه شهرهای اسلامی را بلاد کفر می‌داند و وظیفه خود می‌داند که آنان را با توحید آشنا کند، حتی اگر این آشنایی با زور شمشیر و جنگ و کشتار باشد.
در مقابل، سلیمان بن عبدالوهاب با رفتار برادرش مخالف است و حتی در رد عقاید برادرش کتابی با عنوان «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه» می‌نویسد. وی در این کتاب چنین می‌نویسد: شما كسانى را تكفير مى‏‌كنيد كه شهادت به وحدانيت خداوند و نبوت رسول خدا مى‌‏دهند، نماز را برپا مى‌‏دارند، زكات مى‌‏پردازند، روزه مى‏‌گيرند و حج به جاى مى‏‌آوردند. آن‌‏ها به خدا، ملائكه، كتب الهى و پيامبران ايمان دارند و به تمام شعائر اسلامى ملتزم هستند، اما شما آن‌‏ها را كافر خوانده و شهرهايشان را شهر جنگى اعلام كرده‌‏ايد.[2]
وی در جایی دیگر می‌نویسد: «شما امروز كسانى را تكفير مى‌كنيد كه حتى يك ويژگى از خصلت‏‌هاى خوارج را ندارند؛ بلكه كسانى را تكفير مى‌‏كنيد و خون و مالشان را حلال مى‏‌دانيد كه عقايد آنان، عقايد اهل سنت و جماعتى است كه ما آن‏‌ها را فرقه ناجيه قلمداد مى‏‌كنيم.»[3]

نویسنده: مجتبی محیطی

پی‌نوشت:

[1]. نجدى، عبد الرحمن بن محمد، الدرر السنية في أجوبة النجدية، چاپ پنجم، 1417 ق/ 1996 م، [بى‏جا، بى‏نا ج 1، ص 270- 286. «كان أهل عصره و مصره في تلك الأزمان، قد اشتدت غربة الإسلام بينهم، و عفت آثار الدين لديهم، و انهدمت قواعد الملة الحنيفية، و غلب على الأكثربن ما كان عليه أهل الجاهلية ... حتى خلعوا ربقة التوحيد والدين و جدوا و اجتهدوا في الاستغاثة و التعلق على غير الله، من الأولياء الصالحين، و الأوثان و الأصنام و الشياطين....»
[2]. «فإنكم الآن تكفرون من شهد أن لا إله إلا الله وحده و أن محمدا عبده ورسوله و أقام الصلاة و آتى الزكاة و صام رمضان و حج البيت مؤمنا بالله و ملائكته و كتبه و رسله ملتزما لجميع شعائر الإسلام و تجعلونهم كفارا و بلادهم بلاد حرب ...» سليمان بن عبدالوهاب، الصواعق الالهية فى الرد على الوهابية، تحقيق سراوى، چاپ اول: دار ذوالفقار، بيروت 1998 م‏، ص 41- 42.
[3]. «( فصل) لما تقدم الكلام على الخوارج و ذكر مذهب الصحابة و أهل السنة فيهم و أنهم لم يكفروهم كفرا يخرج من الإسلام مع ما ورد فيهم بأنهم كلاب أهل النار و أنهم يمرقون من الإسلام و مع هذا كله لم يكفرهم الصحابة لأنهم منتسبون إلى الإسلام الظاهر و إن كانوا مخلين بكثير منه لنوع تأويل و أنتم اليوم تكفرون من ليس فيه خصلة واحدة مما في أولئك بل الذين تكفرونهم اليوم و تستحلون دماءهم و أموالهم عقايدهم عقايد أهل السنة و الجماعة الفرقة الناجية جعلنا الله منهم».همان، ص 67.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.