فتاوای ابن تیمیه نسبت به کشتار شیعیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابنتیمیه پدر معنوی سلفیه است. در حقیقت بنیانگذار فرقه سلفیه، ابن تیمیه است. همه جریانهای سلفی، مقلد ابن تیمیه هستند و سخنان او را تکرار میکنند. اگر امروز میبینیم که سلفیه با شیعه دشمنی دارند و فتوا به قتل شیعیان میدهند، سرچشمهاش را باید در افکار ابن تیمیه جست که بسیار متعصبانه با شیعه برخورد کرده است و حتی فتوا به قتل و کشتار شیعیان داده است. شاید چنین چیزی عجیب به نظر برسد، اما واقعیت دارد. ابن تیمیه شیعه را همسنگ خوارج کرده و حتی شیعیان را بدتر از خوارج میداند و کشتن آنان را جایز میپندارد.
برای اینکه با افکار این شیخ سلفی، بهتر آشنا شوید جملاتی از او را در رابطه با تکفیر شیعه بیان میکنم. وی میگوید:
«هر کس درباره مشایخ خود غلو کند و یا بگوید که او روزی میدهد یا بگوید که نماز را از وی ساقط میکند یا اینکه شیخ او از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برتر و از شریعت ایشان بینیاز است، همه کافر هستند و کشتن آنها و یا کشتن حتی یکی از ایشان که قدرت بر کشتن او هست، به اجماع مسلمانان واجب است و اگر کسی قدرت بر کشتن یک نفر از خوارج و یا رافضیها (شیعیان) داشته باشد از عمر و علی (علیهالسلام) روایت شده است که کشتن آنان نیز واجب است. اگر چه فقها در کشتن یک نفر از آنها اختلاف دارند، ولی در وجوب کشتنشان اگر مقاومت کنند، اختلافی نیست.»[1]
ابنتیمیه در جایی دیگر تصریح میکند که کشتن شیعیان از کشتن خوارج، ثواب بیشتری دارد. وی میگوید:
«رافضیها مساجد را تعطیل کردند. نماز جمعه نمیخوانند، در مساجد نماز جماعت برگزار نمیکنند و به جای آن بر قبرها مسجد میسازند و آنها را برای خود حرم قرار دادهاند. این در حالی است که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) بر کسانیکه بر قبور، مساجد بسازند، لعنت کرده است. شیعیان معتقدند که به جا آوردن حج در این حرمها از بزرگترین عبادات محسوب میشود، حتی بزرگان رافضه حج این حرمها را از حج خانه خدا برتر میدانند. بنابراین روشن است که رافضیها از تمام گروههایی که از هوای نفس پیروی میکنند، شرورتر و حتی از خوارج نیز سزاوارتر به کشته شدن هستند، ... زیرا خوارج از راستگوترین مردم و با وفاترین آنها به عهدشان هستند. اما رافضیها از دروغگوترین و پیمان شکنترین مردمند.»[2]
این نگاه شیخ الاسلام سلفیها نسبت به شیعه است. اکنون همه جریانهای سلفی مقلد افکار ابنتیمیه هستند. آیا با چنین انسانهای متعصبی، میتوان سخن از اتحاد و برادری زد! کسانیکه به راحتی دم از کشتن و کشتار میزنند!
نویسنده: مجتبی محیطی
پینوشت:
[1]. «و ليس هذا مختصا بغالية الرافضة بل من غلا في أحد من المشايخ و قال أنه يرزقه أو يسقط عنه الصلاة أو أن شيخة أفضل من النبى أو أنه مستغن عن شريعة النبى و أن له إلى الله طريقا غير شريعة النبى أو أن أحدا من المشايخ يكون مع النبى كما كان الخضر مع موسى و كل هؤلاء كفار يجب قتالهم بإجماع المسلمين و قتل الواحد المقدور عليه منهم. و أما الواحد المقدور عليه من الخوارج و الرافضة فقد روى عنهما اعنى عمر و على قتلهما ايضا و الفقهاء و ان تنازعوا في قتل الواحد المقدور عليه من هؤلاء فلم يتنازعوا في وجوب قتالهم اذا كانوا ممتنعين ...» ابن تيميه حراني، احمد، مجموع الفتاوى، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، مدينة نبوية، 1416ق، ج 28، ص 475
[2]. «و هم مع هذا يعطلون المساجد التى أمر الله أن ترفع و يذكر فيها إسمه فلا يقيمون فيها جمعة و لا جماعة و يبنون على القبور المكذوبة و غير المكذوبة مساجد يتخذونها مشاهد و قد لعن رسول الله من إتخذ المساجد على القبور و نهى أمته عن ذلك و قال قبل أن يموت بخمس( ان من كان قبلكم كانوا يتخذون القبور مساجد ألا فلا تتخذوا القبور مساجد فأنى أنهاكم عن ذلك) و يرون أن حج هذه المشاهد المكذوبة و غير المكذوبة من أعظم العبادات حتى أن من مشائخهم من يفضلها على حج البيت الذى أمر الله به و رسوله و وصف حالهم يطول. فبهذا يتبين أنهم شر من عامة أهل الأهواء و أحق بالقتال من الخوارج و هذا هو السبب فيما شاع فى العرف العام أن أهل البدع هم الرافضة فالعامة شاع عندها أن ضد السنى هو الرافضى فقط لأنهم أظهر معاندة لسنة رسول الله و شرائع دينه من سائر أهل الأهواء ... و أيضا فالخوارج لم يكن منهم زنديق و لا غال و هؤلاء فيهم من الزنادقة والغالية من لا يحصية إلا الله ... و أيضا فغالب أئمتهم زنادقة إنما يظهرون الرفض لأنه طريق إلى هدم الإسلام ... و أيضا فالخوارج كانوا من أصدق الناس و أوفاهم بالعهد و هؤلاء من أكذب الناس و أنقضهم للعهد» ابن تیمیه، احمد، كتب و رسائل و فتاوى ابن تيمية في الفقه، تحقيق عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي،الناشر مكتبة ابن تيمية، ج 28، ص 482- 484.
افزودن نظر جدید