فضیلت مهاجرین حبشه بر مهاجرین به مدینه
جعفر بن ابیطالب مشهور به جعفر طیار، پسر عموی پیامبر اسلام و برادر بزرگتر علی بن ابیطالب، سرپرست گروهی بود که در سال پنجم بعثت، با اجازه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به سرزمین حبشه هجرت کردند. مردم حبشه از اهل کتاب و به دین مسیحیت بودند، هنگامیکه عمروعاص برای برگرداندن مسلمانان با هدایای بسیار نزد پادشاه حبشه رفته و او را تحریک کرده بود، جعفر بن ابیطالب در دفاع از اسلام و مسلمین، از آیاتی که از حضرت عیسی در قرآن آمده بود، استفاده کرد و پادشاه حبشه حاضر به بازگرداندن آنان نشد.
آنها در سال هفتم هجری، زمانی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در غزوه خیبر بودند به مدینه بازگشتند. خلیفه دوم در خانه دخترش، حفصه، همسر جعفر طیار را میبیند و خود و مهاجرین را برتر از مهاجران حبشه قلمداد میکند.
صحیح مسلم از قول ابوموسی نقل میکند: «... عمر نزد حفصه آمد، اسماء نزد حفصه بود. عمر چون اسماء را دید، گفت: او کیست؟ حفصه گفت: اسماء بنت عمیس است؛ عمر گفت: او حبشی است؟ دریانورد است؟ اسماء گفت: آری! عمر گفت: ما در هجرت بر شما پیشی گرفتهایم و ما به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) سزاوارتریم. اسماء خشمگین شد و سخنی بر زبان آورد و گفت: ای عمر! دروغ گفتی، هرگز چنین نیست. به خدا قسم! زمانی که شما با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بودید، پیامبر گرسنههای شما را غذا میداد، در حالیکه ما در شهر یا سرزمین دورافتادهی نفرتانگیز حبشه بهسر میبردیم و ما همه بهخاطر خدا و رسول او هجرت کرده بودیم؛ بهخدا قسم! نه غذایی خواهم خورد، نه نوشیدنیای خواهم نوشید تا زمانی که آنچه را گفتی، به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بگویم. در آنجا ما آزار دیدیم و ترسیدیم، و من آن را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میگویم و از او خواهم پرسید. به خدا قسم! دروغ نخواهم گفت و منحرف نمیشوم و بر آن کم و زیاد نمیکنم. راو میگوید: زمانی که نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد، گفت: ای پیامبر خدا! عمر چنین و چنان گفت. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: او شایستهتر از شما به من نیست، او و یارانش یک بار هجرت کردند و برای شما (اهل سفینه) دو هجرت محسوب میشود.»[1]
وقتی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) پس از فتح خیبر، جعفر بن ابیطالب را میبیند، او را بوسیده و میفرماید: «نمیدانم به پیروزی جنگ خیبر خوشحال شوم یا بازگشت جعفر از سرزمین حبشه؟»[2] اما خلیفه دوم با دیدن اسماء میگوید ما که با پیامبر هجرت کردیم از شما برتریم، و همانطور که در این حدیث آمده است، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فضیلت مهاجران به حبشه را بیش از (دو برابر) مهاجرین به مدینه میدانند.
نووی در شرح مسلم، نسبت کذب اسماء به عمر را اینگونه توجیه میکند که (دروغ گفتی ای عمر) به معنی (خطا کردی) است و خطای او را گوشزد کرده است.[3]
بخاری در صحیح خود، برای مخفی کردن نسبت کذب اسماء به خلیفه دوم، این حدیث را با همین سند نقل میکند و عبارت ام سلمه را که گفت: «كَذَبْتَ يَا عُمَرُ كَلَّا»، را فقط «كَلَّا»[4] آورده است و دارقطنی این حدیث را با عبارت «ياعمر كَلا»[5] آورده است.
پینوشت:
[1]. «فَدَخَلَ عُمَرُ عَلَى حَفْصَةَ، وَأَسْمَاءُ عِنْدَهَا، فَقَالَ عُمَرُ حِينَ رَأَى أَسْمَاءَ: مَنْ هَذِهِ؟ قَالَتْ: أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ، قَالَ عُمَرُ: الْحَبَشِيَّةُ هَذِهِ؟ الْبَحْرِيَّةُ هَذِهِ؟ فَقَالَتْ أَسْمَاءُ: نَعَمْ، فَقَالَ عُمَرُ: سَبَقْنَاكُمْ بِالْهِجْرَةِ، فَنَحْنُ أَحَقُّ بِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْكُمْ، فَغَضِبَتْ، وَقَالَتْ كَلِمَةً: كَذَبْتَ يَا عُمَرُ كَلَّا، وَاللهِ كُنْتُمْ مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُطْعِمُ جَائِعَكُمْ، وَيَعِظُ جَاهِلَكُمْ، وَكُنَّا فِي دَارِ، أَوْ فِي أَرْضِ الْبُعَدَاءِ الْبُغَضَاءِ فِي الْحَبَشَةِ، وَذَلِكَ فِي اللهِ وَفِي رَسُولِهِ، وَايْمُ اللهِ لَا أَطْعَمُ طَعَامًا وَلَا أَشْرَبُ شَرَابًا حَتَّى أَذْكُرَ مَا قُلْتَ لِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَنَحْنُ كُنَّا نُؤْذَى وَنُخَافُ، وَسَأَذْكُرُ ذَلِكَ لِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَسْأَلُهُ، وَوَاللهِ لَا أَكْذِبُ وَلَا أَزِيغُ وَلَا أَزِيدُ عَلَى ذَلِكَ، قَالَ: فَلَمَّا جَاءَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ: يَا نَبِيَّ اللهِ إِنَّ عُمَرَ قَالَ: كَذَا وَكَذَا، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «لَيْسَ بِأَحَقَّ بِي مِنْكُمْ، وَلَهُ وَلِأَصْحَابِهِ هِجْرَةٌ وَاحِدَةٌ، وَلَكُمْ أَنْتُمْ، أَهْلَ السَّفِينَةِ، هِجْرَتَانِ».» صحیح مسلم، ج4، ص1946، ح2503.
[2]. «وَقَبَّلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَقَالَ: "مَا أَدْرِي بِأَيِّهِمَا أَنَا أَفْرَحُ: بِقُدُوْمِ جَعْفَرٍ أَمْ بِفَتْحِ خَيْبَرَ".» سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج3، ص136.
«وقبل بين عينيه، وقال: ما أدري بأيهما أنا أشد فرحًا، بقدوم جَعْفَر أم بفتح خيبر؟» أسد الغابة، ابن أثير، ج1، ص541.
[3]. «(كَذَبْتَ) أَيْ أَخْطَأْتَ وَقَدْ اسْتَعْمَلُوا كَذَبَ بِمَعْنَى أَخْطَأَ قَوْلُهَا.» شرح النووي على مسلم، نووی ج16، ص65.
[4]. «... فَدَخَلَ عُمَرُ عَلَى حَفْصَةَ، وَأَسْمَاءُ عِنْدَهَا، فَقَالَ عُمَرُ حِينَ رَأَى أَسْمَاءَ: مَنْ هَذِهِ؟ قَالَتْ: أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ، قَالَ عُمَرُ: الحَبَشِيَّةُ هَذِهِ البَحْرِيَّةُ هَذِهِ؟ قَالَتْ أَسْمَاءُ: نَعَمْ، قَالَ: سَبَقْنَاكُمْ بِالهِجْرَةِ، فَنَحْنُ أَحَقُّ بِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْكُمْ، فَغَضِبَتْ وَقَالَتْ: كَلَّا وَاللَّهِ، كُنْتُمْ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُطْعِمُ جَائِعَكُمْ، وَيَعِظُ جَاهِلَكُمْ، وَكُنَّا فِي دَارِ - أَوْ فِي أَرْضِ - البُعَدَاءِ البُغَضَاءِ بِالحَبَشَةِ، وَذَلِكَ فِي اللَّهِ وَفِي رَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَايْمُ اللَّهِ لاَ أَطْعَمُ طَعَامًا وَلاَ أَشْرَبُ شَرَابًا، حَتَّى أَذْكُرَ مَا قُلْتَ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَنَحْنُ كُنَّا نُؤْذَى وَنُخَافُ، وَسَأَذْكُرُ ذَلِكَ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَسْأَلُهُ، وَاللَّهِ لاَ أَكْذِبُ وَلاَ أَزِيغُ، وَلاَ أَزِيدُ عَلَيْهِ؛ فَلَمَّا جَاءَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ: يَا نَبِيَّ اللَّهِ إِنَّ عُمَرَ قَالَ: كَذَا وَكَذَا؟ قَالَ: «فَمَا قُلْتِ لَهُ؟» قَالَتْ: قُلْتُ لَهُ: كَذَا وَكَذَا، قَالَ: «لَيْسَ بِأَحَقَّ بِي مِنْكُمْ، وَلَهُ وَلِأَصْحَابِهِ هِجْرَةٌ وَاحِدَةٌ، وَلَكُمْ أَنْتُمْ - أَهْلَ السَّفِينَةِ – هِجْرَتَانِ».» صحیح بخاری، ج5، ص137.
[5]. « فَدَخَلَ عُمَرُ - رَحِمَهُ اللَّهُ - عَلَى حَفْصَةَ وَأَسْمَاءُ عِنْدَهَا فَقَالَ عُمَرُ حِينَ رَأَى أَسْمَاءَ: مَنْ هَذِهِ؟ قَالَتْ: أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ. قَالَ عُمَرُ: الْحَبَشِيَّةُ هَذِهِ؟ الْبَحْرِيَّةُ هَذِهِ؟
فَقَالَتْ أَسْمَاءُ: نَعَمْ. فَقَالَ عُمَرُ: سَبَقْنَاكُمْ بِالْهِجْرَةِ فَنَحْنُ أَحَقُّ بِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيه وَسَلَّم مِنْكُمْ فَغَضِبَتْ وَقَالَتْ: كَلِمَةً: ياعمر كَلا وَاللَّهِ كُنْتُمْ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيه وَسَلَّم يُطْعِمُ جَائِعَكُمْ وَيَعِظُ جَاهِلَكُمْ وَكُنَّا فِي دَارِ، أَو فِي أَرْضِ الْبُعْدِ بِالْحَبَشَةِ.» أربعون حديثاً من مسند بريد، دارقطنی، ج1، ص116.
افزودن نظر جدید