تراژدی تأثر برانگیز حضرت یوسف

  • 1396/12/23 - 21:36
از شاخصه‌های فرقه‌ی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابن‌تیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانت‌آمیز نسبت به اهل‌بیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سید‌الشهداء نیز تعبیرات زشت و زننده‌ای به کار برده‌اند.

از شاخصه‌های فرقه‌ی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، «ابن‌تیمیه حرّانی» به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانت‌آمیز نسبت به اهل‌بیت (علیهم السّلام) و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. ابن‌تیمیه و پیروانش در موضوع عزاداری سید‌الشهداء (علیه السّلام) نیز تعبیرات زشت و زننده‌ای به کار برده‌اند؛ چنان که او می‌گوید: «شیطان به سبب کشته شدن امام حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده؛ یکی بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحه‌سرایی برای امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا و دیگری بدعت شادی و خوشحالی که اهل‌سنت در این روز دارند.»[1]

این در حالی است در قرآن کریم داستان و سرگذشت اقوام و یا افرادی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و ناجوانمردانه به قتل و مرگ محکوم شده‌اند را به گونه‌ای ترسیم می‌کند که عواطف مخاطب را تحریک می‌نماید؛ به عنوان نمونه سرگذشت حضرت یوسف (علیه السّلام) از آغاز تا پایان ماجرا همچون تراژدی خوفناک و تأثر برانگیزی بوده که خود نوعی از اعلان عزا و مصیبت است. حضرت یعقوب (علیه السّلام) درغم از دست رفتن فرزند هر صبح و شام بی حدّ و اندازه می‌گرید؛ خداوند از زبان حضرت یعقوب (علیه السّلام) این چنین می‌فرماید: «وَ قالَ يا أَسَفي‏ عَلي‏ يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظيمٌ [یوسف/84] گفت: ای دریغ بر یوسف! در حالی که اندوه خود را فرو می‌خورد، چشمانش از اندوه سپید شد.»

حضرت یعقوب (علیه السّلام) با این که می‌دانست فرزندش زنده است و به آغوشش باز می‌گردد، با این وجود تأثرات روحی، او را رها نساخته و برای تسکین رنج‌های روحی و روانی، پناهگاهی جستجو می‌کند و عرضه می‌دارد: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّي وَ حُزْني‏ إِلَي اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ [یوسف/86] شکایت و اندوه خود را پیش خدا می‌برم و از عنایت خدا چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید.» آیا پرداختن به داستان زندگی دو تن از پیامبران الهی با کلمات و جمله بندی‌های متأثر کننده با هدفی جز تحریک عواطف و نشان دادن زشتی کار حسدورزان است؟

احادیث فراوان در ماجرای حضرت یعقوب (علیه السّلام) حضرت یعقوب (علیه السّلام) را به خوبی تشریح کرده و سرگذشت زندگی دردناک آن حضرت را روشن ساخته است؛ به عنوان نمونه در تفسیر این آیه شریفه آورده‌اند: «چشمان حضرت یعقوب (علیه السّلام) تا بازگشت فرزندش حضرت یعقوب (علیه السّلام) که هشتاد سال به طول انجامید از اشک خشک نگردید و در روی زمین چیزی از این کار برای خداوند ارزشمندتر نبود.»[2] و در بعضی روایات چهل سال آمده است.

پی‌نوشت:

[1]. «و صار الشّیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للنّاس بدعتین بدعة الحزن و النّوح یوم عاشوراء... و کذلک بدعة السّرور و الفرح.» منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
[2]. «کانت بین خروج یوسف من حجر أبیه إلی یوم التقی معه ثمانین عاما لا تجفّ عینا یعقوب، و ما علی وجه الأرض أکرم علی الله من یعقوب.» الکشف البیان، أحمد بن إبراهیم الثعلبی، إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 5، ص 247.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.