کشیدن تصویر به روشی عزاگونه
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، «ابنتیمیه حرّانی» به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت (علیهم السّلام) و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. ابنتیمیه و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء (علیه السّلام) نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند؛ چنان که او میگوید: «شیطان به سبب کشته شدن امام حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده؛ یکی بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحهسرایی برای امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا و دیگری بدعت شادی و خوشحالی که اهلسنت در این روز دارند.»[1]
این در حالی است در قرآن کریم داستان و سرگذشت اقوام و یا افرادی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و ناجوانمردانه به قتل و مرگ محکوم شدهاند را به گونهای ترسیم میکند که عواطف مخاطب را تحریک مینماید؛ به عنوان نمونه کشته شدن هابیل به دست قابیل و شیوهی ترسیم این جنایت نیز نوعی از اعلان عزا و مصیبت است: «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لاَ َقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ * لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنی ما أَنَا بِباسِط یَدِیَ إِلَیْکَ لاِ َقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمینَ * إِنِّی أُریدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمی وَ إِثْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحابِ النّارِ وَ ذلِکَ جَزاءُ الظّالِمینَ * فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرینَ [مائده/27 ـ 30] داستان دو فرزند آدم را به حق بر آنها بخوان، هنگامی که هر کدام کاری برای تقرّب انجام دادند،امّا از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، برادری که عملش مردود شده بود به برادر دیگر گفت: به خدا سوگند، تو را خواهم کشت. برادر دیگر گفت: من چه گناهی دارم، این خداست که فقط از پرهیزکاران میپزیرد * اگر تو برای کشتن من دست دراز کنی من هرگز به قتل تو دست نمیگشایم، چون از پروردگار جهانیان میترسم * من میخواهم تو با گناه من و خودت از این عمل باز گردی و بار هر دو گناه را به دوش کشی و از دوزخیان گردی و همین است سزای ستمکاران * نفس سرکش کم کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد؛ سرانجام او را کشت و از زیانکاران شد.»
با آنچه گفته شد روشن میشود قرآن کریم برای به تصویر کشیدن صحنههای کشتار و ستم از روشی عزاگونه سود جسته است، به گونهای که با تشریح ماجرا، عواطف خواننده را تحریک و درونش را از بغض و کینه، رحمت و مودّت و دلسوزی نسبت به دو طرف حادثه آماده میسازد.شاید گفته شود این آیات، به موارد خاصی اشاره دارد و ربطی به عزاداری ندارد؛ در پاسخ میگوییم: «قرآن کتابی است که دستورات آن اختصاصبه دوره و مردم خاصی نیست؛ از اینرو، علما گفتهاند حکم آیات را نمیتوان منحصر به همان مورد نمود و هر جا موضوع آن محقق شود حکم نیز محقق خواهد شد؛ چنان که در بسیاری از احکام و موضوعاتی که پس از صدر اسلام پدید آمده، مراجعه به آیات قرآن، زمینهی استدلال شده است.»
در موضوع عزاداری نیز به خوبی روشن است که عزاداری تا آنجا که با اصول کلی اسلام و دستورات صریح آن مخالف نباشد، از مصادیق روشن آیات بالا به شمار میآید.
پینوشت:
[1]. «و صار الشّیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للنّاس بدعتین بدعة الحزن و النّوح یوم عاشوراء... و کذلک بدعة السّرور و الفرح.» منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
افزودن نظر جدید