پاره شدن افسار دراویش گنابادی
یکی از ضرورتهای جوامع مساله امنیت است. وجود احاديث و روايات زياد از انبياء و اولياء و همچنين آيههای متعدد قرآن كريم گواه بر اين مساله است؛ به نحوی كه حضرت ابراهيم (علیه السلام) قبل از همه چيز برای شهر مكه از خدا طلب امنيت مینمايد و میفرماید: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا [بقره/126] و چون ابراهيم گفت: پروردگارا اين [سرزمين] را شهرى امن گردان.»
مقام معظم رهبری نیز درباره امنیت در جامعه اسلامی، جملات متعددی بیان کردهاند. از جلمه فرمودند: «مقولهی امنیت، یک مقولهی بسیار مهم و استثنائی است. شما ببینید خداوند در قرآن کریم -«و امنهم من خوف»- یکی از بزرگترین نعمتهای خود را نعمت امنیت به شمار میآورد و آن را به رخ آن مردمی که مخاطب این معنا بودند، میکشد و در ادامه میفرمایند: «امنیت، یک زمینه برای همه موفقیتها و پیشرفتهاست. علاوه بر اینکه اگر امنیت در جامعه نباشد و آحاد مردم دغدغهی ناامنی را داشته باشند، یکی از برترین حقوق انسانها پایمال شده است.»[بیانات مقام معظم رهبری، 16/08/1386]
با این وجود این روزها میبینیم صوفیانی که در صحبت از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) دم میزنند، امنیت جامعه را بر هم زده، گویی افسار پاره کرده و علاوه بر حمله به مامورین برقرار کننده نظم عمومی، عابران بیگناه را مورد ضرب و شتم قرار داده و با چماق و قمه به جان مردم افتادهاند. کجاست شعار صلح کل[صلح ادیان، صص 5 و 6] این جماعت دغل باز؟ کجاست سازگاری با گبر و بتپرست؟ به راستی چه خوش گفت حافظ شیرازی درباره این گروه و ماهیت ایشان را در همان زمان افشا نمود؛ که:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقهباز کرد[دیوان حافظ، غزلیات، غزل شماره 133]
پینوشت:
بیانات مقام معظم رهبری در هفدهمین دورهی دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی، سال 16/08/1386
تابنده نورعلی، صلح ادیان، پیام به کنفرانس صلح ادیان که از جانب بنیاد هماهنگی ادیان و صلح جهانی در فروردین 1384 در هندوستان برگزار شد، صص 5 و 6
دیوان حافظ، غزلیات، غزل شماره 133
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- یکی از ضرورتهای جوامع مساله امنیت است. وجود احاديث و روايات زياد از انبياء و اولياء و همچنين آيههاي متعدد قرآن كريم گواه بر اين مساله است؛ به نحوی كه حضرت ابراهيم (علیه السلام) قبل از همه چيز براي شهر مكه از خدا طلب امنيت مينمايد و میفرماید: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا [بقره/126] و چون ابراهيم گفت: پروردگارا اين [سرزمين] را شهرى امن گردان.» پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «من آذی مؤمناً فقد آذانی [1] هر که مؤمنی را بیازارد، من را آزرده است.» يا حضرت علی (ع) يكی از ويژگیهای دين مبين اسلام را امنيت میشمارد و تامين آن را يكي از اهداف ذاتی حكومت اسلامی میداند و یکی از ضرورتهای تشکیل حکومت را برقراری امنیت اجتماعی میدانند و میفرمایند: «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا الْبَاطِلُ نَعَمْ إِنَّهُ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ وَ لَكِنْ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلَّهِ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللَّهُ فِيهَا الْأَجَلَ وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ [2] سخن حقی است که از آن اراده باطل شده است. آری درست است، فرمانی جز فرمان خدا نیست، ولی این افراد میگویند زمامداری جز برای خدا نیست. در حالی که مردم به زمامداری نیازمندند، خواه نیکوکار باشد و خواه بدکار؛ تا مؤمنان در سایه زمامداریش به کار خویش مشغول و کافران هم بهرهمند شوند، و مردم در دوران حکومت او، به زندگی بپردازند و به وسیله او اموال بیتالمال جمعآوری شود و به کمک او با دشمنان مبارزه شود. جادهها امن و امان گردد، حقّ ضعیفان از نیرومندان گرفته شود، نیکوکاران در رفاه و از دست بدکاران، مردم در امان باشند.»
مقام معظم رهبری نیز درباره امنیت در جامعه اسلامی، جملات متعددی بیان کردهاند. از جلمه فرمودند: «در همه شئون زندگی، امنیت یک ضرورت برای انسان است. در دوران عبادت، در دوران سازندگی، در دوران تجارت، هر فعالیتی که انسان بخواهد بکند، محتاج امنیت است.»[3] همچنین فرمودند: «مقولهی امنیت، یک مقولهی بسیار مهم و استثنائی است. شما ببینید خداوند در قرآن کریم -«و امنهم من خوف»- یکی از بزرگترین نعمتهای خود را نعمت امنیت به شمار میآورد و آن را به رخ آن مردمی که مخاطب این معنا بودند، میکشد و در ادامه میفرمایند: «امنیت، یک زمینه برای همه موفقیتها و پیشرفتهاست. علاوه بر اینکه اگر امنیت در جامعه نباشد و آحاد مردم دغدغهی ناامنی را داشته باشند، یکی از برترین حقوق انسانها پایمال شده است.»[4]
با این وجود این روزها میبینیم صوفیانی که در صحبت از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) دم میزنند، امنیت جامعه را بر هم زده، گویی افسار پاره کرده و علاوه بر حمله به مامورین برقرار کننده نظم عمومی، عابران بیگناه را مورد ضرب و شتم قرار داده و با چماق و قمه به جان مردم افتادهاند. کجاست شعار صلح کل[5] این جماعت دغل باز؟ کجاست سازگاری با گبر و بتپرست؟ درگیری اخیر صوفیان با مردم، ماهیت گرگ صفتی و عدم صداقت ایشان در حرف و عمل را نشان داد. به راستی چه خوش گفت حافظ شیرازی درباره این گروه و ماهیت ایشان را در همان زمان افشا نمود؛ که:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقهباز کرد[6]
پینوشت:
[1]. مجلسی محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، اسلامیه، تهران، ج 64، ص72
[2]. فیض الاسلام، نهجالبلاغه، خطبه 40 در پاسخ شعار خوارج، انتشارات فقیه، تهران، 1379، ص 125
[3]. از بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت گرامیداشت هفته ای نیروی انتظامی، سال 25/04/1376
[4]. بیانات مقام معظم رهبری در هفدهمین دورهی دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی، سال 16/08/1386
[5]. تابنده نورعلی، صلح ادیان، پیام به کنفرانس صلح ادیان که از جانب بنیاد هماهنگی ادیان و صلح جهانی در فروردین 1384 در هندوستان برگزار شد، صص 5 و 6
[6]. دیوان حافظ، غزلیات، غزل شماره 133
افزودن نظر جدید