تجدید عزاداری ریشه در قرآن
یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که آنان همواره شیعیان را به خاطر عزاداریهای همهساله و به راهانداختن دستهها و موکبهای عزاداری مورد نکوهش قرار داده و میپرسند: سیدنا حسین ـ رضی الله عنه ـ کشته شد و به بهشت رفت، چرا شما شیعیان همهساله این مراسم را تجدید و تکرار میکنید؟
که در پاسخ میگوییم: این تجدید و تکرار مجالس عزاداری ریشه قرآنی دارد چنانکه خداوند معتال فریاد زدن و بدگویی را دوست ندارد، جز برای کسانی که مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند. آنجا که میفرماید: «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ [نساء/148] خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیهای (دیگران) را اظهار کند، مگر کسی که مورد ستم واقع شده باشد.» و چه ظلمی بزرگتر از آنچه به فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رفت؟
همچنین قرآن کریم دوستی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را بر امت اسلامی واجب دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت فرسای آن حضرت در راه ابلاغ رسالت قرار داده است: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي [شوری/23] بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم [اهلبیتم].» از نشانههای مهم دوستی آنان، همدردی و همدلی در سوگ و یا شادی آنان است که در روایات فراوانی بر این نکته تاکید شده است؛ چنان که امیرمؤمنان (علیه السّلام) میفرماید: «خداوند متعال ما را از میان بندگان خویش برگزید و برای ما پیروانی انتخاب نمود که همواره در شادی و غم ما شریکاند و با مال و جانشان به یاری ما میشتابند، آنان از مایند و به سوی ما خواهند آمد.»[1] و یا در روایت دیگر امام رضا (علیه السّلام) به پسر شبیب فرمود: «ای پسر شبیب! اگر دوست داری در بهشت برین همنشین ما باشی، در غم و اندوه ما اندوهناک و در شادی ما شادمان باش و ولایت ما را بپذیر! چه آن که اگر کسی سنگی را دوست بدارد روز قیامت با آن محشور میگردد.»[2]
از طرفی در قرآن عزاداری و بزرگداشت از شعائر الهی شمرده شد است چنان که خداوند متعال میفرماید: «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ [حج/32] هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست.»
پینوشت:
[1]. «قال علیّ (علیه السّلام): إنّ الله تبارک و تعالی إطّلع إلی الأرض فاختارنا و پاختار لنا شیعة... .» الخصال، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین الشیخ الصدوق، دار الرضی، قم، ص 635.
[2]. «یا ابن شبیب إن سرّک أن تکون معنا فی الدّرجات العلی من الجنان فاحزن... .» الأمالی، شیخ صدوق، مؤسسة البعثة، قم، ص 193.
افزودن نظر جدید