تلاش برای کاستن جایگاه حضرت زهرا

  • 1396/10/24 - 20:50
ابن‌تیمیه حرّانی که در راستای پیروی از سیره بنی‌امیه، مبنی بر کاستن از جایگاه والای اهل‌بیت (علیهم السّلام) کوششی مستمر، امّا بی‌ثمر دارد به حزن حضرت زهرا (علیها السّلام) در فراق پدر بزرگوارش اعتراض و آن را مورد نکوهش قرار داده و گفته بر فرض هم بنا باشد این حزن ممدوح باشد به حزن ابوبکر در غار برای پیامبر نمی‌رسد.

ابن‌تیمیه حرّانی که در راستای پیروی از سیره بنی‌امیه، مبنی بر کاستن از جایگاه والای اهل‌بیت (علیهم السّلام) کوششی مستمر، امّا بی‌ثمر دارد به حزن حضرت زهرا (علیها السّلام) در فراق پدر بزرگوارش اعتراض و آن را مورد نکوهش قرار داده و گفته بر فرض هم بنا باشد این حزن ممدوح باشد به حزن ابوبکر در غار برای پیامبر نمی‌رسد.

و امّا این که ابن‌تیمیه حزن ابوبکر را نه به خاطر ترس از جان خویش، بلکه به خاطر نگرانی و ترس از جان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و به همین‌روی، آن را برتر و کامل‌تر از حزن حضرت زهرا (علیها السّلام) در فراق پدر بزرگوارش دانسته، از ابن‌تیمیه می‌پرسیم پس چرا در روایتی از کتاب بخاری به نقل از ابوبکر در حالی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تصمیم به آغاز حرکت خویش از شهر مکه داشت، می‌خوانیم: «گفتم: ای پیامبر! شتر را بیاورم؟ فرمود: آری. ما حرکت کردیم و قریشیان دنبال ما می‌آمدند؛ هیچ‌یک از آنها به جز سراقه بن مالک که سوار بر اسبی بود، به ما نرسید. گفتم: ای پیامبر! سراقه به ما رسید. حضرت فرمود: نترس که خداوند با ماست.»[1] در روایت دیگری از کتاب بخاری می‌خوانیم: «سراقه بن مالک ما را دنبال کرد، گفتم: ی رسول خدا به دنبال ما آمدند، فرمود: نترس که خداوند با ماست.»[2]

همچنین ابن حجر عسقلانی روایتی را درباره حزن شدید ابوبکر هنگام رسیدن به بالای کوه آورده: «مشرکان خودرا به بالای کوهی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن بود، رساندند؛ ابوبکر صدای مشرکان را شنید و ترس و اندوه سراپای او را گرفت، در این هنگام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: نترس که خداوند با ماست.»[3]

پی‌‎‌نوشت:

[1]. «ثمّ قلت قد آن الرّحیل یا رسول الله قال بلی فارتحلنا و القوم یطلبوننا فلم یدرکنا أحد منهم غیر سراقة بن مالک... .» صحیح بخاری، بخاری، دار الفکر، بیروت، ج 3، ص 1336.
[2]. «واتّبعنا سراقة بن مالک فقلت أتینا یا رسول الله... .» صحیح بخاری، بخاری، دار الفکر، بیروت، ج 3، ص 1323.
[3]. «و أتی المشرکون علی الجبل الّذی فیه الغار الّذی فیه النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) حتّی طلعوا فوقه و سمع أبوبکر أصواتهم... .» فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دارالمعرفة، بیروت، ج 7، ص 11.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.