دو تهمت ناروای معاویه به حضرت علی(ع)
.....
ما میدانیم معاویه بن ابوسفیان کیست و چه اعمال ننگینی از خود در تاریخ قبل و بعد از اسلام آوردنش از خود بر جا گذاشته است. او کسی است که نه تنها اسلام واقعی نیاورد بلکه تظاهر به آن نمود تا در فرصت مناسب ضربهی خود را بر پیکرهی اسلام فرو آورد و این فرصت توسط خلفای غاصب به او داده شد و در زمان خلافت حضرت علی(علیه السلام)، با مخالفت نسبت به حضرت، شروع به کارشکنی کرد و آتش خشم و کینهی خود را آشکار کرد و دست به اعمال زشت و ایرادات و بهانههای واهی زد و جنگ میان خود و آن حضرت را شعلهور کرد. اما با تمام این وجود آن بیچارهی بدبخت نتوانست چیزی را به عنوان بهانه و دلیل بیاورد که برهانهای فراوان بر ضد آن نباشد و منطق روشن آن را باطل نسازد. این جرثومه فساد و فاسق فاجر تهمتهایی را به حضرت علی(علیه السلام) زد، خصوصاً دو تهمت زشتی که با آن بتواند به ساحت مقدس آن امام همام، هم جسارت و هم پلیدی را بر آن حضرت بیالاید در حالی که دروغ او باعث رسوایی خودش گردید و بزرگان اهل سنت به ناچار اعمال زشت او را در تالیفات خود آوردهاند و جایگاه او را به مردم معرفی کردند.
اولین تهمت او به امیرالمومنین علی(علیه السلام) نسبت دادن الحاد و نامسلمانی به آن حضرت است و میگوید، او نماز نمیخواند و این در حالی است که نماز به دست او برپا شد و دین اسلام به وسیلهی شجاعت او رشد کرد، لذا با این گونه تهمتها و... مردمان فرومایهی شام را فریب میداد. مثلاً ابن ابی الحدید به نقل از جاحظ در کتاب خودش –الردّ علی الامامیه- مینویسد: معاویه در پایان سخنرانیهایش میگفت: «اللهم انّ اباتراب، ألحد فی دینک، وصدّ عن سبیلک، فالعنه لعناً و بیلاً، و عذّبه عذاباً الیما[1] خدایا ابوتراب کافر شده و انسانها را از طریق هدایت باز داشته، پس او را به شدت لعنت کن و به عذابی دردناک گرفتار کن». و این را به همه جا نوشت تا انجام دهند. سئوالی که به ذهن میرسد این است که معاویه از این که حضرت را کافر خواند العیاذ بالله، جای تعجب است که اگر مسلمان ایمان به خدا و روز قیامت نداشته باشد و احکام دین را بجا نیاورد کافر خواهد بود، در حالی که به اتفاق جمیع علمای فریقین حضرت علی(علیه السلام) در مسجد و در حال نماز ضربت خورد و به شهادت رسید. حال به چه ادعایی معاویه آن امام همام را بینماز میخواند، والله العالم.
دومین تهمن بزرگی که معاویه به حضرت علی(علیه السلام) نسبت داده و آن را دستاویز میان خود و مردم قرار داده و آنها را به جنگ با حضرت بسیج کرد این است که معاویه خونخواهی عثمان را طلب کرد و خون ریخته شدهی این خلیفهی بیکفایت را به گردن حضرت علی(علیه السلام) انداخت. و حضرت طی خطبهای برای مردم از این قضیه برائت جست و خود را تبرئه کرد و فرمود: «و انهم لیطلبون دماهم سفکوه...[2] آنها خونی را طلب میکنند که خود ریختهاند...». در حالی که تاریخ خود گواه و شاهد بر این ادعاست که این امام همام بسیار تلاش کرد تا خشم مردم نسبت به این خلیفه را فرو نشاند و آنان را کنترل کند و حتی طبق برخی از نقلها دو فرزند خود را برای حفاظت از او فرستاد و در جریان درگیری پیشانی امام حسن(علیه السلام) شکسته شد، منتها در نهایت عثمان به دست نزدیکان خود چه مستقیم و چه غیر مستقیم از جمله همین معاویه و طللحه و زبیر و عایشه و دیگران... به قتل رسید. و جالب اینکه وقتی عثمان معاویه را برای کمک احضار کرد، این جرثومه پلید با اهمال کاری و سهل انگاری عمدی باعث گردید تا او را بکشند و عثمان کشته شدن خود را به او گوشزد کرده بود.[3]
درنتیجه چه میتوان دربارهی این صحابه فاسد و فاسق و فاجر گفت که خود تاریخ هم از اعمال ننگین و زشت او شرمسار و خجالت زده است و برخی به خاطر جهل و ندانستن حقائق تاریخی و مراجعه نکردن به کتب و متون بزرگان خود برای این شجرهی ملعونه در قرآن سنگ تمام میگذاردند و او را از اصحاب جلیل القدر پیامبر اسلام میدانند و حال اینکه در او هیچ یک از صفات و فضائل و... نیست و جایگاهش در جهنم است. یا اولی الابصار.
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج4 ص54 خطبه56.
الغدیر، علامه امینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ایران، ج10 ص405-408.
[2]. نهج البلاغه، سید رضی، تحقیق و ضبط دکتر صبحی صالح، بیروت، لبنان، ص170 خطبه22و 137.
[3]. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، دار صادر، بیروت، لبنان، ج2 ص175.
دیدگاهها
علی
1397/10/09 - 22:39
لینک ثابت
لعنت خدا بر معاویه ابوسفیان و
افزودن نظر جدید