نگرش اسلام و بهائیت به تعلیم و تربیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از تعالیمی که پیامبرخواندهی بهائیت ادعای اختراع و ابداع آن را داشته، اصل لزوم تعلیم و تربیت عمومی است. این اصل ظاهراً تا جایی اهمیت مییابد که حسینعلیبهاء، کشتن کودک جاهل را بِه از زنده نهادن او میداند.[1] اما با کمی تأمل در این اصل و نگریستن به رفتار پیشوایان بهائی، به نکاتی برمیخوریم که در ادامه برخی از آنها را ذکر خواهیم کرد.
اولاً: بهائیان در حالی ابداع این اصل را به پیشوای خود نسبت میدهند که بیش از 1200 سال قبل از پیدایش بهائیت، دین مبین اسلام بر لزوم تعلیم و تربیت انسانها تأکید کرده است. این تفاوت هنگامی بیشتر آشکار میشود که پیامبرخواندهی بهائیت سنّ تربیت کودکان را از پنج سالگی میداند [2]، اما دین مبین اسلام سفارش میکند که والدین، پیش از انعقاد نطفه به فکر تربیت فرزندان خود باشند.[3]
ثانیاً: بد نیست بهائیان با خود بیاندیشند (با توجه به اینکه تعلیم و تربیت یک اصل مورد نیاز و ضروری برای انسان است)، چگونه بشر بدان پی نبرد و منتظر ماند تا مدعی پیامبری بهائیت در سال 1279 قمری، بیاید و آن را اختراع کند! و در حالی که حتی اندیشمندان غربی، کشورهای اسلامی را خاستگاه تمدن و علم و فرهنگ میدانند [4]، شخصی چون حسینعلیبهاء بیاید و برای ایشان لزوم تعلیم و تربیت را اختراع کند!
ثالثاً: پیشوایان بهائیت که خود در ابتداییترین مسائل تربیتیشان ماندهاند و برادران خود را گاو، گوساله، پشه، سوسک، کرمخاکی، جغد، روباه و کلاغ و... خطاب میکنند،[5] با چه رویی ادعای اختراع تربیت جهانی را با خود یدک میکشند؟!
پینوشت:
[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بینا، 1985 م، ص 220.
[2]. ر.ک: همان، ص 222.
[3]. ر.ک: ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، قم: انتشارات کتابخانهی آیتالله مرعشی نجفی، 1404 ق، ج 12، ص 116.
[4]. آلبرت شامبادر، صلاح الدين قهرمان بزرگ اسلام، ALBERT CHAMPDOR: SZLADIN LE PLUS LURHERO DE ISLAM.PARIS.1959؛ فخرالدين حجازی، پيامبران در تمدن انسان، بیجا: انتشارات بعثت، چاپ دوم 31 GUSTAVE LE BON: LACIVILISATION DAS ARABES.
[5]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئلهی قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخهی خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الأول، ص 172؛ عباس افندی، مکاتیب، کردستان العلمیة، بینا، 1910، ج 1، صص 443-442.
افزودن نظر جدید