بدعتهای معاویه مخالف دین اسلام بود
اگر معاویه را در ترازوی قضاوت قرار دهیم از او چیزهایی را خواهیم دید و یا شنید که به واقع جز از افراد لاابالی و بیدین صادر نخواهد شد، هر چند که برخی او را کورکورانه و با فضائل ساختگی به عرش بردند اما در حقیقت با تخلفات سنگین و بدعتهای فراوان جایگاه عرشی او یقیناً زیر فرش خواهد بود و این در کتب فریقین، خصوصاً در کتب بزرگان اهل سنت فراوان یافت میشود و ما از باب نمونه برخی از بدعتهای او را متذکر میشویم تا حقیقت برای همگان معلوم شود که شجرهی ملعونه بنیامیه با دین اسلام بازی کردند و انحراف زیادی را در دین داخل نمودند.
1. یکی از بدعتهای او خواندن نماز دو رکعتی در سفر است اما او به خاطر جلب رضایت برخی از صحابه به مانند مروان بن حکم و... آن را به مانند عثمان چهار رکعت خواند و بعدها هم همین طور ادامه داد هر چند افرادی مثل عبدالله بن عمر گفته بودند که: «الصلاهّ فی السفر رکعتان من خالف السنّه فقد کفر[1] نماز در سفر دو رکعت است و هر کس با سنت مخالفت کند کافر است».
2. از بدعتهای دیگر او اذان در نماز عید فطر و قربان است. شافعی در کتاب –اًلامّ- از طریق زهری نقل میکند که در زمان پیامبر و ابوبکر و عمر و عثمان در نماز عید اذان گفته نمیشد، تا آنکه معاویه در شام آن را بدعت گذارد و پس از او حجاج وقتی والی مدینه شد آن را انجام داد».[2] و ابن حزم اندلسی در کتاب خود مینویسد که: «بنیامیه دیر بیرون رفتن برای نماز عید، و مقدم کردن خطبه بر نماز و اذان و اقامه در نماز عید را بنیان نهاده و بدعت قرار دادند».[3]
3. باز از بدعتهای معاویه خواندن نماز جمعه در روز چهار شنبه بود و آن زمانی بود که در راه صفّین در روز چهار شنبه نماز جمعه را خواندند، چرا که این مردم چنان مطیع معاویه بودند که حتی حاضر میشدند سرهای خود را در جنگ فدای معاویه کنند...[4].
4. از بدعتهای دیگرش جمع بین دو خواهر بود. ابن منذر از قاسم بن محمد نقل میکند که برخی از معاویه دربارهی دو خواهری که کنیز یک نفر بودند و آن شخص با هر دو همبستر شده سئوال کردند. گفت: «لیس بذلک بأس- یعنی اشکالی ندارد» نعمان بن بشیر وقتی این را از معاویه شنید پرسید آیا تو این فتوا را دادی؟ گفت آری، بعد گفت پس فکر میکنی که اگر خواهر خودش هم کنیز او شود جایز است با او نزدیکی کند؟ معاویه گفت: «اما والله لربّما وددتنی ادرک... [5] به خدا دوست داشتم که این را میفهمیدم...»
5. بدعت دیگر او دربارهی دیه میباشد. ضحّاک در کتاب خود از محمد بن اسحاق نقل میکند که: «به زهری گفتم دربارهی دیهی کافر ذمّی برایم بگو که در زمان رسول خدا چقدر بوده است؟ چرا که دربارهی آن اختلاف پیدا کردیم، گفت ما بین مشرق و مغرب هیچ کس داناتر به آن از من نیست. در زمان رسول خدا و ابوبکر و عمر و عثمان هزار دینار بود تا اینکه معاویه به خانوادهی مقتول پانصد دینار داد و مابقی را برای بیتالمال قرار داد».[6] ابن کثیر در کتابش مینویسد: سنت این بود که دیهی ذمی مانند دیه مسلمان است و معاویه نخستین کسی بود که آن را نصف کرد و نصف دیگر را برای خودش برداشت».[7]
و از این قبیل بدعتهای معاویه در کتب اهل سنت فراوان است مانند ترک کردن تکبیرهای مستحبی در نماز- نگفتن تلبیه حج به خاطر مخالفت با حضرت علی(علیه السلام)- مقدم کردن خطبه بر نماز عیدین- ترک کردن حدّی از حدود الهی- پوشش لبای حرام و ....- در نتیجه اینکه فرمان خدا و سنت پیامبر به غیر از این چیزهایی بود که معاویه به آن عمل کرد و خلفا و پیشوایان مذاهب هم به آن عمل میکردند و اجماع امت بر آن استوار بود ولی معاویه بر خلاف آن عمل میکند و به دید خودش آن را تغییر میدهد و امویها نیز آن را سنتی در برابر آنچه پیامبر فرموده است قرار میدهند.
پینوشت:
[1]. سنن الکبری، بیهقی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج3 ص104.
[2]. الامّ، شافعی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج1 ص235.
[3]. المحلی، ابن حزم اندلسی، دار آلافاق الجدیده، بیروت، لبنان، ج5 ص82.
[4]. مروج الذهب، مسعودی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج3 ص42.
[5]. الدرالمنثور، سیوطی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج2 ص477.
[6]. الدّیات، ابوبکر بن عاصم ضحاک، مطبعه تقدم، الازهر، مصر، ص50.
[7]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج8 ص148 حوادث سال 60 هجری.
افزودن نظر جدید