ابوبکر و مسئله فدک
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابوبکر برای این که بتواند حکومت خود را تثبیت کند، باید از نظر مالی نیز بودجهای میداشت. به همین جهت حق خمس و فدک را از اهل بیت گرفت، تا هم اهل بیت را تضعیف کرده باشد و هم تثبیت کند که هیچ تفاوتی بین اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دیگر مسلمانان نیست. در حالی که قرآن همیشه تأکید داشت که اهل بیت از دیگران امتیاز دارد. خداوند رجس و پلیدی را از آنان دور کرده است.[1] فاطمه (سلام الله علیها) فدک را از ابوبکر مطالبه کرد، اما ابوبکر پاسخ داد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به من گفته است که ما پیامبران ارث نمیگذاریم.[2] این در حالی بود که آیات قرآن تصریح دارد که پیامبران ارث میگذارند. افزون بر آنکه هیچ یک از صحابه جز ابوبکر این حدیث را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نشنیده بودند. بنابراین مشخص بود که غصب فدک حربهای است، برای تضعیف اهل بیت. امام علی (علیه السلام) و بنی هاشم و تعدادی از یاران باوفای امام علی (علیه السلام) تا زمانی که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در قید حیات بود (شش ماه) با ابوبکر بیعت نکردند. دختر گرامی رسول الله (صلی الله علیه و آله) تا زمانی که زنده بود، با ابوبکر صحبت نکرد. امام علی (علیه السلام) بدن فاطمه را شبانه غسل و کفن کرد و بدون این که به ابوبکر خبر دهد، فاطمه را شبانه دفن کرد. خبر ندادن به ابوکر و عدم شرکت در تشییع جنازه فاطمه (سلام الله علیها) یک ضربه کاری به ابوبکر بود و برایش گران تمام شد. چون فاطمه (سلام الله علیها) پاره تن رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود و ناراحتی فاطمه از ابوبکر و شرکت نداشتن در مراسم تدفین فاطمه از نظر سیاسی شکستی سختی برای ابوبکر بود. پس از شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) علی (علیه السلام) به دلایلی مصلحت را در صلح با ابوبکر دانست، به همین جهت با او بیعت کرد. بنی هاشم و شیعیان مخلص نیز پس از حضرت علی با ابوبکر بیعت کردند. اگر چه حضرت علی (علیه السلام) با ابوبکر بیعت کرد ولی حقیقتا هیچ کدام به یکدیگر اعتماد نداشتند و فقط در ظاهر این بیعت صورت گرفت. ابوبکر که به نام دین، حق مسلم حضرت فاطمه را غصب کرد از آن سو اموال زیادی را به دخترش عایشه بخشید. با این عنوان که او همسر محمد (صلی الله علیه و آله) است. عایشه از دیگر همسران پیامبر حق بیشتری میگرفت. ابوبکر زمینهای زیادی را به عایشه واگذار کرد.[3]
نویسنده: مجتبی محیطی
پینوشت:
[1]. سوره احزاب: آیه 33
[2].«... فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنِ ابْنِ أَخِيكَ، وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ»، فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا، وَاللهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ، ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَوَلِيُّ أَبِي بَكْرٍ، فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا...». نيشابوري، مسلم بن حجّاج (261)، المسند الصحيح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، بي تا، ج3، ص1377.
[3]. مادلونگ، ویلفرد، ترجمه احمد نمایی، بنیاد پژوهش های اسلامی، مشهد1377ش، ص90-95
افزودن نظر جدید