مخالفت با نظریه ابنتیمیه توسط علمای اهل سنت
یکی از نمادها و جلوههای دشمنی وهابیت با حضرت علی (علیه السّلام)، اعتقاد به نظریه تثلیث خلفا، تبلیغ و انتشار آن در میان جامعه اسلامی و مسلمانان است. اساس و ریشه این تفکر به عبدالله بن عمر بن خطاب برمیگردد که با نقل روایتی نظریه تثلیث خلفا را پایهگذاری کرده و ابنتیمیه حرانی حنبلی در راستای تنقیص حضرت علی (علیه السّلام) نظریه تثلیث خلفا را تبلیغ کرده و معتقد بود بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابوبکر، عمر و عثمان به عنوان خلیفه بر مسلمانان خلافت کرده و شخص دیگری به خلافت نرسید. وی دوران خلافت حضرت علی (علیه السّلام) را دوران فتنه دانسته و با دفاع از امویان، معاویه را خلیفه چهارم مسلمانان معرفی میکند.
این در حالی است که علمای بزرگ اهلسنت همچون ابن عبدالبر قرطبی مالکی و ابن حجر عسقلانی شافعی نظریه تثلیث خلفا و را نپذیرفتهاند و آن را مخالف اعتقادات اهلسنت دانستهاند و درمقابل آن موضعگیری کرده و یا به توجیه آن پرداختهاند.
- ابن عبدالبر قرطبی مالکی یکی دیگر از علمای بزرگ اهلسنت، با تمسک به اجماع فقها و محدثین، مضمون حدیث عبدالله بن عمر را اشتباه و غلط دانسته و آن را نپذیرفته و مینویسد: هر کس به مضمون حدیث عبدالله بن عمر معتقد باشد و حضرت علی (علیه السّلام) را بعد از عثمان از بقیه اصحاب برتر نداند، با تمامی اهلسنت مخالفت کرده است، زیرا تمامی فقها و محدثین اهلسنت، حضرت علی (علیه السّلام) را بعد از عثمان، برترین مردم میدانند و هیچکس در آن تردید نکرده است. اختلاف موجود در میان علما این است که عدهای حضرت علی (علیه السّلام) را بر عثمان ترجیح داده و آن حضرت را از عثمان برتر دانستهاند و عدهای حضرت علی (علیه السّلام) را حتی از ابوبکر هم برتر دانسته و بر او نیز ترجیح دادهاند. [1]
- ابن حجر عسقلانی شافعی یکی دیگر از علمای بزرگ اهلسنت نیز حدیث عبدالله بن عمر را نپذیرفته و معتقد است تمامی علما به خاطر مخالفت حدیث عبدالله بن عمر با اعتقادات و باورهای قاطبه اهلسنت، آن را نپذیرفته و به توجیه آن پرداختهاند. ابن حجر عسقلانی در ادامه مینویسد: عدهای همچون یحیی بن معین، سفیان ثوری و ابن خزیمه، حضرت علی (علیه السّلام) را از عثمان برتر دانسته و بر او ترجیح میدادند و گروهی همچون مالک، یحیی القطان و ابن حزم، حضرت علی (علیه السّلام) و عثمان را از نظر فضیلت مساوی دانسته و هیچ یک را بر دیگری ترجیح نمیدادند.[2]
همانطور که میبینید بزرگانی از برادران اهل سنت نظری بر خلاف ابن تیمیه داشته و دشمنی امیر المومنین علی (علیه السلام) در عبارت ابن تیمیه و امثال او بر خلاف آنچه از محبین او از فرق اسلامی نوشته و بیان شده؛ مشهود است.
پینوشت:
[1]. «قال أبو عمر: من قال بحدیث ابن عمر و هو الذی أنکر ابن معین و تکلّم فیه بکلام غلیظ، لأنّ القائل بذلک قد قال بخلاف ما اجتمع علیه أهل السنة من السلف و الخلف و أهل الفقه و الأثر أنّ علیّا أفضل الناس بعد عثمان و هذا مما لم یختلفوا فیه و إنّما اختلفوا فی تفضیل علی و عثمان... .» الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، قرطبی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 214.
[2]. «و ذهب بعض السلف إلی تقدیم علیّ علی عثمان و ممن قال به سفیان الثوری و قال به ابن خزیمة و طائفة قبله و بعده، و قیل: لا یفضّل أحدهما علی الآخر، قاله مالک فی المدونة و تبعه جماعة منهم یحیی القطان و من المتأخرین ابن حزم.» فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دار الریان للتراث، قاهره، ج 7، ص 20. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید