عمر بن خطاب ترویج سنت را مانع امورات مردم میدانست!
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در سن چهل سالگی به پیامبری مبعوث شد و مردم بت پرست و جاهل آن زمان را به خدا پرستی و اخلاق نیکو و حسنه دعوت کرد. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با ترویج آیین برادری بین مسلمانان عقد اخوت جاری کرد و دوستی و صداقت و زندگی مسالمت آمیز را برای ایشان به ارمغان آورد. قوم اوس و خزرج که به خاطر یک حیوان (شتر) حدود 40 سال با یکدیگر دشمن بوده و چه خونها که به ناحق و بر اثر جهالت به زمین ریخته شد.
حال که پس از 23 سال زحمت و رنج طاقتفرسا و تشکیل حکومت اسلامی و همچنین جنگهای متعدد در مدینه الرسول جامعه اسلامی به یک ثبات نسبی رسیده بود، مردم تازه به شیرینی و حلاوت تفاهم و گذشت و پرهیز از جنگ و مقاتله با همکیشان خود رسیده بودند که کاسه عمر شریف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز به سر آمد و از این دار فانی رحلت فرمودند. حال جامعه اسلامی مانده بود و آنچه از رسول خوبیها به یادگار باقی بود.
انتظار از حاکم اسلامی این بود که این یادگاران که سنت و سیره و گفتار و کردار رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) را بهتر از جان حفاظت میکردند و برای آیندگان تحفه میبردند اما در اقدامی ناباورانه عمر بن خطاب گفت: «بگذارید مردم به کار خود برسند و با نقل حدیث از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مانع مردم نشوید!» [1] این سخن بدین معنا بود که مقیدات دینی و باورهای آن کنار گذاشته شود و مردم به جهالت ماقبل بازگشت نمایند.
پینوشت:
[1]. الدارمی، سنن الدارمی، دار الکتب العربی، بیروت1407، ج1، ص97
افزودن نظر جدید