به اعتقاد اهل سنت، ابوبکر داناترین و با ذکاوترین صحابه‌ی پیامبر اکرم است و در عین حال داناتر از همه‌ به سنت پیامبر بوده است و صحابه و مسلمین در جاهای مختلف به او رجوع می‌کردند و او سنت‌هایی از پیامبر را که در حفظ داشت و آنها نمی‌دانستند، به هنگام نیاز نقل می‌کرد چرا که او از آغاز بعثت تا وفات پیامبر هم صحبت آن حضرت بود.[1] علامه امینی صاحب کتاب الغدیر می‌فرماید: ای کاش ما می‌دانستیم که انگیزه‌ی اهل سنت در تراشیدن این گونه ادعاهای تو خالی و... چیست؟ اینان آیا این سخن پیامبر را ندیده و نشنیده‌اند که به دخترش فاطمه فرموده: «اما ترضین انّی زوّجتک اول المسلمین اسلاماً و اعلمهم علماً[2] آیا راضی نمی‌شوی که تو را به ازدواج نخستین مسلمان که از همه‌ی مسلمانان عالم‌تر است در آوردم». و سخنانی از این قبیل که در جای جای کتب بزرگان اهل سنت فراوان یافت می‌شود و چرا اینان با سخنان نسنجیده‌ خود را رسوای عام و خاص می‌کنند افرادی به مانند باقّلانی از قدمای اهل سنت و زینی دحلان از متاخرین ایشان بر اساس دیدگاه خود این طور نقل کرده‌اند که نخستین جایی که علم ابوبکر بروز کرد و ظاهر شد، زمانی بود که رحلت پیامبر صورت گرفت که در جواب برخی از صحابه مثل عمر بن خطاب که فریاد می‌زد پیامبر نمرده است بلکه به آسمان‌ها رفته. و این ابوبکر با خواندن این آیه شریفه: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلي أَعْقابِکُمْ... [آل عمران/144] محمد فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود شما به عقب بر می‌گردید». علیه عمر بن خطاب احتجاج کرد و دیگران هم آیات دیگری را برای عمر بن خطاب قرائت کردند که بداند چه می‌گوید.
لذا بزرگان اهل سنتی مثل ابن حجر هیثمی یکی از دلیل‌های واضح بر این که ابوبکر، علی الاطلاق داناترین صحابه باشد، روایتی است که در کتاب خود به صورت مرسل از عایشه نقل می‌کند که گفته است: «لمّا توّفی رسول الله... قالوا این ندفن رسول الله؟ فما وجدنا عند احد فی ذلک علماً، فقال ابوبکر: سمعت رسول الله یقول: ما من نبیّ یقبض الاّ دفن تحت مضجعه الذی مات فیه...[3] چون رسول خدا وفات نمود... گفتند رسول خدا را کجا دفن کنیم؟ و هیچ کس جوابی نداشت، پس ابوبکر گفت: من از رسول خدا شنیدم که فرمود هیچ پیامبری نمی‌میرد مگر این که در زیر بستری که در آن وفات کرده دفن می‌شود...». سئوال ایجاست که این چه علم و دانشی است که به خاطر نقل این روایت ابوبکر بدون استثناء از همه‌ی صحابه داناتر بوده است، آیا ابن حجر هیثمی روایات دفن رسول خدا را ندیده و یا نخوانده که فرمودند: «ما بین قبری –بیتی- و منیری روضه من ریاض الجنّه[4]،[5] ما بین قبر –خانه- من و قبر  من باغی از باغهای بهشت است».
و سخن ابن ابی الحدید عالم اهل سنت که در کتاب خود نوشته است: می‌گویم چگونه در محل دفن آن حضرت اختلاف کردند در حالی که به آنها فرموده بود: «فضعفونی علی سریری فی بیتی هذا علی شفیر قبری[6] مرا بر روی تختم در این خانه در جانب بالای قبر قرار دهید». آیا صحابه پس از این گونه احادیث که پیامبر به آنها خبر داده بود و امر کرده بود را نمی‌شناختند؟ یا گمان کرده آنها قبر و منبر و روضه‌ای که بین آن دو است را می‌شناختند و از نزدیک با دریافت از پیامبر حدود آن را فهمیده بودند و سپس در محل دفن اختلاف کردند و ابوبکر محل دفن را ظاهر کرد و با این کار داناتر از همه‌ی صحابه شد. وانگهی موقع غسل و کفن و دفن پیامبر اینان طبق صریح نقل تاریخ حضور نداشتند و به دنبال خلافت در سقیفه بنی ساعده بودند و فقط نزدیکان پیامبر حضور داشتند.[7] لذا چگونه ابوبکر از محل دفن پیامبر آگاه بودن و دیگران را از محل دفن رسول خدا آگاه ساخت. والله العالم

پی‌نوشت:
[1]. تاریخ خلفاء، سیوطی، دار الفکر، بیروت، لبنان، ص39.
[2]. مسترک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص140 حدیث4645.
[3]. صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، مکتبه القاهره، قاهره، مصر، ص34.
[4]. مسند، احمد بن حنبل، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج3 ص472 حدیث11216.
[5].صحیح بخاری، بخاری، مطبعه الهندی، دمشق، سوریه، کتاب الصلاه، باب فضل ما بین القبر و المنبر، ج1 ص399حدیث1137-1138، ج2 ص667 حدیث1789.
[6]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان،ج13 ص39 خطبه230.
[7]. طبقات الکبری، ابن سعد، دار صادر، بیروت، لبنان، ج2 ص278.