برخی از شبهات این نویسندهی سنی وهابی نسبت به عقائد تشیع
عبدالله بن علی القصیمی(1996-1907) از اهالی قصیم و یکی از سلفیهای تندرو است. او از بزرگترین نویسندگانی است که در دفاع از مذهب وهابیت ضاله آثار گوناگونی دارد، خصوصاً در ردّ عقائد شیعه کتبی را رشته تحریر در آورده و وهابیت این جرثومه خباثت و فتنه، کتابهای او را در تیراژ میلیونی چاپ و بخش می کند. اما چه شد که به یکباره این نویسندهی چیره دست وهابی پس از مدتی نویسندگی در جهت ترویج مذهب وهابیت به ناگاه متحول و دگرگون میشود و از عقائد و مواضع افراطی و فکری خود عدول میکند والله العالم. اما آنچه دربارهی او میگویند این است که با سفر به مصر و دانشگاه الازهر، افکارش تغییر میکند و تا پایان عمرش دست از مبارزه با خرافی گری وهابیت بر نمیدارد و به اصطلاح مستبصر مذهبی و ضد وهابی میگردد. اما همین وهابیون با تغییر موضع او، برچسب ملحد و کافر و مرتد را به او می زنند و چند بار سعی کردند او را ترور کنند که موفق نشدند. در هر حال او صاحب کتابی با نام –الصراع بین الاسلام و الوثنیّه- یعنی نبرد میان اسلام و بتپرستی میباشد. و از نام این کتاب معلوم میشود که او برخی از مذاهب و فرقههای بزرگ مسلمانان از جمله مذهب شیعه امامیه را بتپرست مینامد. کسانی که پیشوایان آن، بزرگان اهلبیت پیامبر اکرم و علما و رهبران آن حافظان و راهنمایان مردم در دین خدا هستند که هر کدامشان به سلف خود متصل بودند تا میرسیدند به تابعین و صحابه پیامبر، لذا او با ناسزاهای گزنده و پردهدرهای نابجا، تهمت و افتراءات دروغ و... در این کتاب کینه توزی و جهل خود را نمایان میکند و با وارد کردن شبهات پوچ و خالی از منطق عقل و نظر فقط خود را رسوا می کند. چرا که بعدها از این عقائد خود برگشته و اقرار به جهل و نادانی و حماقت خود میکند، از جمله شبهات او در این کتاب به شیعه این است که میگوید:
1- شیعیان، دربارهی علی و فرزندانش دقیقاً همان باوری دارند که نصارا دربارهی عیسی بن مریم دارند مانند اعتقاد به حلول تقدیس و معجزات و فریادرسی از او و کمک جستن از او در گرفتاریها و... اینان کسانی هستند که بارگاه علی و حسین و دیگر خاندان اهلبیت و غیر آنها در نجف و کربلا را زیارت میکنند و کارهایی را انجام میدهند و اگر اینان را در آن حال دیده باشید خواهید فهمید که آنان همیشه بدترین دشمن توحید و موحدان بوده و خواهند بود.[1] که در جواب او اختصاراً میگوئیم که اعتقاد به الوهیت و حلول هرگز از باورهای شیعیان نیست و شیعیان معتقدین به آن را تکفیر و مرتد میداند و دیگر اینکه تقدیس و معجزات هرگز غلوّ نیست چرا که این دو حالت لازمهی امامت منصوصه ائمه و شرط برای خلافت آنان است.
2- شیعیان به پیروی از معتزله به دلیل شبهات باطل، رویت خدا در روز قیامت و صفات او و خالقیت او و اینکه او خالق افعال بندگان است را انکار میکند در حالی که علمای اهلسنت و حدیث و صاحبان آثار چهارگانه به این عقائد ایمان دارند و هیچ اختلافی ندارند و جای تعجب است که شیعه به سبب ترس از تشبیه از پذیرش این عقائد سرباز میزنند در حالی که خود قائل به تشبیه و حلول آشکار و الوهیت بشر هستند... اینان بدعت گذار و گمراه هستند.[2] در جوابی کوتاه به ایشان باید گفت: شیعیان در انکار رویت خداوند در روز قیامت هرگز پیرو معتزله نبوده، بلکه پیرو دلیل عقلی و نقلی است و عقائد شیعه از این گونه مسائل موهوم مبرّا و پاک است و معتقدند که معتقدین به این عقیده کافر هستند، لذا تهمتی بیش نیست که به شیعه زده است. بله شیعیان بر این باورند که صفات ثبوتیه خداوند عین ذات اوست و هرگز به تعدد قدمائی که همیشه با خدای سبحان باشند قائل نبوده و نیست.
3- شیعیان معتقدند که آتش بر همهی ذریه پیامبر حرام است چرا که همهی آنان معصوم هستند و اگر هم فاقد عصمت باشند و احیاناً گناهی را مرتکب شده باشند، خداوند پیش از مرگش توفیق توبه به او میدهد، و در قیامت شفاعت می شود.[3] در جواب مختصر میگوئیم که شیعیان لباس عصمت را تنها بر تن دوازده خلیفه پیامبر و پارهی تن آن حضرت یعنی فاطمهی زهرا(سلام الله علیها) میداند، چرا که خداوند عصمت اینان را در آیه تطهیر در قرآن بیان فرموده است و از طرف دیگر افرادی از این خاندان که به پاکی و تقوی نفس معروف هستند و مرتکب گناهی نشدهاند مقید نمیکنند، چرا که از نظر شیعه آنان معصوم نیستند و اگر هم مرتکب گناهی بشوند پیش از وفات موفق به توبه میشوند و در قیامت هم مورد شفاعت قرار میگیرند که این از ویژگیهای مومنی است که خدایی نخواسته گناهی از ایشان صادر شده و توبه میکنند و شفاعت میشوند.
4- از آفات شیعیان این است که معتقدند در روز عطش قیامت، حضرت علی مردم را از آب کوثر دور می کند، اما اولیائش و شیعیان را از آن سیراب میکند... چرا که او قسیم نار و جنـّت است...[4] در جواب به ایشان میگوئیم، که در احادیث ذیل این موضوع صحیح است و این اعتقاد شیعه بی دلیل نیست، چرا که در کتب علمای اهل سنت و محدثان ایشان روایات گوناگونی وارد شده و به این موضوع هم صحه گذاشته و هم اذعان دارند.
5- و شبهاتی در مورد دشمنی شیعیان با مساجد و خراب کردن تمام مساجد به توسط امام منتظرشان.
6- عقیده شیعیان به تناسخ ارواح و حلول خدا در وجود امامانشان.
7- اعتقاد شیعیان به رجعت و عصمت ائمه.
8- مقدم داشتن نام حضرت علی(علیه السلام) بر ابوبکر و عمر و عثمان.
9- وجود حضرت علی بر ابرها.
10- برق تبسم حضرت علی و غرش صدای او.
ا11- ازدواج موقت با متعه.
همه و همه شبهاتی است که بر مذهب شیعه وارد کرده و البته جای تعجب است که بعدها از این نظراتش برگشته.
پی نوشت:
[1]. الصراع بین الاسلام والوثنیه، عبدالله علی القصیمی، المطبعه السلفیه، قاهره، مصر،(1356ق)، ج1ص19.
[2]. همان، ج1ص68.
[3]. همان، ج2 ص17.
[4]. همان، ج2 ص21.
افزودن نظر جدید