برای پذیرش حدیث لازم است حدیث صحیح باشد؟

  • 1396/06/05 - 11:34
علمای اهل سنت برای پذیرش حدیث، صحت آن را لازم ندانسته‌اند، بلکه اگر روایت ضعیفی مورد پذیرش علما شود، باقی علما نیز می‌پذیرند، حتی آن حدیث می‌تواند آیه قرآن را نسخ کند؛ ابن حجر می‌گوید: «بعضی از علما به حدیث ضعیف احتجاج می‌کنند، زمانی که غیر آن روایت، در آن باب وجود نداشته باشد، مانند احمد بن حنبل و ابوداود و ابوحنیفه و شافعی.»

اگر علمای اهل سنت به روایتی عمل کنند که سندش ضعیف باشد، آیا نزد آنان مورد قبول است؟
ابن حجر عسقلانی در این رابطه می‌گوید: «بعضی از علما به حدیث ضعیف احتجاج می‌کنند، زمانی که غیر آن روایت، در آن باب وجود نداشته باشد، مانند احمد بن حنبل و ابوداود و ... می‌گویند ابوحنیفه نیز همین نظر را داشت و شافعی به حدیث مرسل احتجاج می‌کرد، اگر غیر آن روایتی نمی‌یافت؛ هم‌چنین اگر امت حدیثی را بپذیرد، صحیح می‌گردد تا آن‌جا که به حد تواتر رسیده و می‌تواند امور قطعی را نسخ کند! ... شافعی در مورد حدیث: «لا وصية لوارث» گفته: این حدیث ضعیف است، اما امت آن را پذیرفته‌اند و آن را ناسخ آیه‌ی وصیت قرار دادند!»[التلخيص الحبير، ج1، ص12] او در همان کتاب روایتی ذکر می‌کند و می‌گوید: «بعضی از علما آن را مرسل می‌دانند ولی طحاوی گفته است: علما متن این حدیث را قبول کرده‌اند.»[همان، ج4، ص181] هم‌چنین بعد از ذکر حدیثی از امیرالمؤمنین گفته است: «حدیث علی (علیه السلام) با این‌که ضعیف است، اما اجماع موافق روایت نقل شده است.»[همان، ج3، ص210]
بنابراین می‌بینیم در بعضی موارد علمای اهل سنت وقتی متن روایتی را پذیرفتند، کاری به ضعف سندش نداشته و مطابق آن حکم می‌کنند، تا جایی‌که آن حدیث ضعیف را به‌عنوان ناسخ آیه قرآن قرار می‌دهند!

پی‌نوشت:

التلخيص الحبير، ابن حجر عسقلانی، دار الكتب العلمية، 1419ق، ج1، ص11. «وقد احتج بعضهم بالحديث الضعيف إذا لم يوجد في الباب غيره كأحمد بن حنبل، وتبعه أبو داود، وقدماه على الرأي والقياس. ويقال عند أبي حنيفة أيضاً ذلك، وإن الشافعي يحتج بالحديث المرسل إذا لم يجد غيره، وكذلك إذا تلقت الأمة الحديث الضعيف بالقبول يعمل به على الصحيح وجوباً حتى إنه ينزل منزلة المتواتر في أنه ينسخ المقطوع به، ولهذا قال الشافعي في حديث: "لا وصية لوارث": إنه لا يثبته أهل الحديث، ولكن العامة تلقته بالقبول وعملوا به حتى جعلوه ناسخاً لآية الوصية.»
التلخيص الحبير، ابن حجر، ج4، ص181. « قَوْلُهُ: "رُوِيَ أَنَّهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: "لَا قَطْعَ فِي تمر وَلَا كَثَرٍ"، مَالِكٌ وَأَحْمَدُ وَأَصْحَابُ السُّنَنِ وَابْنُ حِبَّانَ وَالْحَاكِمُ وَالْبَيْهَقِيُّ، مِنْ حَدِيثِ رَافِعِ بْنِ خَدِيجٍ، وَاخْتُلِفَ فِي وَصْلِهِ وَإِرْسَالِهِ، وقَالَ الطَّحَاوِيُّ: "هَذَا الْحَدِيثُ تَلَقَّتْ الْعُلَمَاءُ مَتْنَهُ بِالْقَبُولِ."»
التلخيص الحبير، ابن حجر، ج3، ص210. « حدِيثُ عَلِيٍّ أَنَّهُ قَضَى بِالدَّيْنِ قَبْلَ التَّرِكَةِ أَحْمَدُ وَأَصْحَابُ السُّنَنِ مِنْ حَدِيثِ الْحَارِثِ عَنْهُ وَعَلَّقَهُ الْبُخَارِيُّ وَلَفْظُهُمْ قَبْلَ الْوَصِيَّةِ وَالْحَارِثُ وَإِنْ كَانَ ضَعِيفًا فَإِنَّ الْإِجْمَاعَ مُنْعَقِدٌ عَلَى وَفْقِ مَا رُوِيَ.»

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.