غلوی که به پیامبری معاویه رسید
یکی از شاخصههای فکری و اعتقادی وهابیان، غلو این فرقه درباره پیشوایان و بزرگان خود است. وهابیان در حالیکه شیعیان را به اتهام غلو، تکفیر میکنند و آنان را مشرک میدانند، برای بالا بردن و مهم جلوه دادن پیشوایان و بزرگان خود، با جعل و نسبت دادن مطالب غیر واقعی و دروغین، به غلو در حق آنان پرداختهاند. آنان میگویند: پیامبر اکرم فرمودند: «خداوند تنها جبرئیل، من و معاویه را امین وحی خود قرار داد. (جبرئیل وحی را از خداوند میگرفت و به من میرساند و من نیز به معاویه میگفتم و او مینوشت.) چیزی نمانده بود که خداوند معاویه را بهخاطر علم و دانش زیاد و امانتدار بودنش به پیامبری مبعوث کند. خداوند گناهان معاویه را میبخشد و او را محاسبه و بازخواست نمیکند.»(تاریخ دمشق، ج59، ص74) همچنین میگویند: پیامبر فرمود: «افراد امین نزد خداوند، تنها سه نفر هستند: من، جبرئیل و معاویه.»(تاریخ بغداد، ج3، ص399) که علمای رجال اهل سنت این احادیث را دروغ و باطل دانستهاند.
پینوشت:
«عن واثلة مرفوعا: إنّ الله ائتمن علی وحیه جبرئیل و أنا و معاویة و کاد أن یبعث معاویة نبیّا من کثرة علمه و ائتمانه علی کلام ربّی.» تاریخ دمشق الکبیر، ابن عساکر، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 59، ص 74.
«الأمناء عندالله ثلاثة: أنا و جبرئیل و معاویة.» تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 399.
در سند روایت تاریخ دمشق، طاهر بن سهل اسفراینی وجود دارد که درباره او گفتهاند: او غیر از اینکه به حدیث جاهل بود، مورد وثوق هم نیست. میزان الاعتدال، ذهبی، در شرح حال طاهر بن سهل اسفراینی، ج2، ص335.
و در مورد حدیث تاریخ بغداد، ذهبی گفته دروغ است و خطیب بغدادی گفته یکی از راویان حدیث علی بن عبدالله بن فرج است که متهم به وضع است و یکی از روایات باطل او این روایت است. میزان الاعتدال، ذهبی، در شرح حال حسن بن عثمان، ج1، ص503؛ همان، در شرح حال علی بن عبدالله بردانی، ج4، ص 142.
افزودن نظر جدید