نگاه وهابیت به اجتهاد
اجتهاد در اصطلاح فقها، عبارتست از به کارگیری نیرو و توان فکری فقیه در استنباط احکام از منابع و ادله تفصیلی آن.(الاجتهاد، ص29) از نظر علمای مذاهب اسلامی، بسیاری از علوم جزء مقدمات اجتهاد است، مثلاً از نظر احمد بن حنبل حداقل حفظ چهارصد هزار حدیث صحیح برای یک مجتهد لازم و ضروری است.
در مقابل وهابیون اگر چه قائل به اجتهادند، اما اجتهاد آنان نازلترین نوع اجتهاد است و نمیتوان اجتهاد آنان را همان اجتهاد اصطلاحی نزد اصولیون دانست، بلکه اجتهادی اخباریگرا و ظاهرگراست؛ چرا که آنان اجتهاد را امری بسیار ساده و سایر شرایطی را که علما برای اجتهاد ذکر کردهاند، ضروری نمیدانند. آنان در میان منابع بیشتر با نصوص قرآن و سنّت سر و کار دارند، به همین جهت میبینیم که فتاوای وهابیون در بسیاری از موارد، صرفاً متن حدیث و بدون ارائه هیچگونه توضیح و تفسیری است. آنها در بسیاری از موارد آیات و روایات را بر رأی و نظر خود تطبیق میکنند، که همان تفسیر به رأی است. از اینرو محمد بن عبدالوهاب، اجتهاد را «ردّ الامر الی الله و الی رسوله» دانسته است. او بر این باور است که حکم هر مسئلهای در قرآن و سنّت بیان شده است.
پینوشت:
الاجتهاد، عبدالمنعم النمر، ص29
افزودن نظر جدید