اعتقاد شیعه به مهدویت و اقرار اهل سنت به آن
در مذاهب مختلف اسلامی اعتقاد به ظهور شخصی از خاندان پیامبر به نام حضرت مهدی (ع) وجود دارد، او در آخر الزمان همراه با حضرت خضر و حضرت عیسی و به امر خداوند ظهور میکند و زمین را که پر از ظلم و جور شده، از عدل و داد پر میکند. نام این شخص در روایات مختلفی از منابع شیعه و اهل سنت، هم نام پیامبر اکرم(ص) ذکر شده است
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اعتقاد داشتن به حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف)، یعنی اعتقاد به ظهور شخصی از خاندان پیامبر اکرم با نام مهدی، که زمین را پس از آنکه پر از ظلم و جور شد، به عدل و داد مبدّل میکند. ریشه این تفکر و اعتقاد در اسلام از احادیث منقول از پیامبر اسلام گرفته شده و حتی در کتب حدیثی اهل سنت نیز نقل شده است، البته اگر در تاریخ اسلام هم نظر بیافکنیم، خواهیم دید که بسیاری از افراد ادعای مهدویت داشتند، اما خیلی زود افکار شیطانی آنها برای همگان آشکار گشت و اینان خود را رسوای عام و خاص کردند و محو و نابود شدند و دیگر اسمی از آنان به میان نیامده است.
آنچه حائز اهمیت است این میباشد که شیعه درباره مهدویت همان نظرات ائمه معصومین (علیهم السلام) را دارند به اینکه: مهدی شخصی از خاندان پیامبر خاتم است، لذا روشن میشود که مدعیان دروغین مهدویت، از غیر خاندان پیامبر ادعای باطلی داشتند و جالب اینکه علمای اهل سنت مثل ابوداود در کتاب سنن خود روایاتی را از پیامبر جمعآوری کرده و در آن مهدی را از آل پیامبر معرفی کرده است نه غیر خاندان پیامبر؛[1] همچنین شیعه معتقد است که مهدی از فرزندان امام حسین (علیه السلام) میباشد، چرا که برخی این عنوان را به امام حسن (علیه السلام) مانند محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب نسبت دادهاند که اتهام و ادعایی کذب است، ابوداود در سنن خود چنین نقل میکند: «حدثت عن هارون بن المغیره قال حدثنا عمرو بن ابی قیس عن شعیب بن خالد عن ابی اسحاق قال: قال علی رضی الله عنه و نظر الی ابنه الحسن فقال انّ ابنی هذا سیّد کما سمّاه النبی صلی الله علیه و سلم و سیخرج من صلبه رجل یسمی باسم نبیّکم...[2] روایت کردهاند که حضرت علی (علیه السلام) نگاهی به حسن افکند و فرمود این فرزند من آقا و بزرگوار است، آنگونه که پیامبر او را نامیده است و از نسل او مردی قیام میکند که همنام پیامبرتان است و...» و این در حالی است که شیعه به آن معتقد نیست، چرا که مهدی از نسل امام حسین (علیه السلام) نهمین امام معصوم است و علمای اهل سنت در کتب خود به آن اذعان نمودهاند.[3]
و همچنین مهدی فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) است که در شب نیمهی شعبان سال 255 هجری بهدنیا آمده است و او زنده میباشد، تا در آخرالزمان در حالیکه حضرت عیسی (علیه السلام) همراه اوست، ظهور کند، لذا طبق این گفتار روایتی در صحیح بخاری از قول ابوهریره و او از پیامبر اکرم نقل میکند که: «کیف انتم اذا نزل ابن مریم فیکم و امامکم منکم.[4] چگونه خواهید بود آن زمانی که فرزند مریم در بین شما نازل شود و امام شما از خودتان باشد.» در نتیجه اینکه شیعه طبق این اعتقاد معتقدند که او زنده است و نمرده و همراه با حضرت عیسی نزول میکند و به امر خداوند ظهور کرده و زمین را پر از عدل و داد میکند.
البته قابل ذکر است که اکثر علمای اهل سنت با این اعتقادات شیعه موافق نیستند، آنها اگر چه با اصل مسئله مهدویت و ظهور شخصی با عنوان مهدی موعود (عجل الله فرجه الشریف) اختلافی ندارند، اما معتقدند که این شخص هنوز بهدنیا نیامده و اشکالاتی از قبیل طول عمر حضرت و مکان حضور و نوع غذا و ... را وارد میکنند، که جواب اینان مستدل و منطقی از آیات و روایات داده شده است، که جای طرح این مسئله در اینجا نیست. اما در میان همین علمای اهل سنت بعضی از آنها که تعدادشان کم هم نیست در این اعتقاد با شیعه همراه هستند و اقرار بر این موضوع دارند که از باب نمونه میتوان به ذکر نام افراد و کتابشان یاد کرد. افرادی مانند گنجی شافعی در کتاب البیان، طللحه شافعی، در کتاب مطالب السئوال، سبط بن جوزی در کتاب تذکره الائمه، صفدی در کتاب شرح الدائره، محمد مالکی در کتاب الفصول المهمه، حموینی در کتاب فرائد السمطین، محی الدین عربی در کتاب فتوحات مکیّه و ... و بزرگان دیگر اهل سنت مثل احمد بن حنبل[5] و حاکم نیشابوری[6] و متقی هندی[7] در کتب خود احادیثی از پیامبر اکرم به جهت همگام بودن با اعتقادات شیعه گردآوری کردهاند، که در آن احادیث وارد شده است که در آخرالزمان حضرت مهدی ظهور خواهد کرد. او کسی است که همنام با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است و اهل سنت تحت همین مضمون احادیث در کتب خود از پیامبر روایت کردهاند.[8]
پینوشت:
[1]. سنن ابی داود، ابی داود، دارالحدیث، قاهره، مصر، ج4 ص106.
[2]. همان، ج4 ص109.
[3]. کتاب الفتن، ابن حماد، دارالفکر، بیروت، لبنان، ص425.
[4]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، باب البدء والخلق، باب نزول عیسی بن مریم، ج4 ص144.
[5]. مسند احمد، احمد بن حنبل، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج3 ص36.
[6]. مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج4 ص557.
[7]. کنز العمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، (1401ق)، ج14 ص271.
[8]. الصواعق المحرقه، هیثمی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ص98.
افزودن نظر جدید