دام حلقه برای چه کسانی پهن است؟

  • 1395/11/02 - 15:21

افرادی که در مردابِ فرقه‌ی حلقه گرفتار می‌شوند دو صنف هستند. دسته‌ی اول که اکثریت به دام افتادگان را شامل می‌شوند، به منظور درمان بیماریشان وارد این فرقه شده‌اند. برخی از این افراد که به دلایلی از درمان به روش‌های متعارف و متداول علمی قطع امید کرده‌اند، پس به ناچار هر درِ بسته‌ای را می‌کوبند، بلکه بتوانند از بیماری نجات یابند. و دسته‌ی دیگر برای طبیب، عارف و درمان‌گر شدن به این فرقه می‌پیوندند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ افرادی که در مردابِ فرقه‌ی حلقه گرفتار می‌شوند دو صنف هستند.

1. دسته‌ی اول که اکثریت به دام افتادگان را شامل می‌شوند، به منظور درمان بیماریشان وارد این فرقه شده‌اند. بیشتر آنان در ابتدای ماجرای گرفتارشدنشان در باتلاق حلقه اطلاعی از فرقه بودن آن ندارند و صرفا به منظور رهایی از بیماری‌شان وارد این مکتب شده‌اند. برخی از این افراد که به دلایلی از درمان به روش‌های متعارف و متداول علمی قطع امید کرده‌اند و یا تأمین هزینه‌های درمان برای آنان، سخت و یا غیرممکن است، به ناچار هر درِ بسته‌ای را می‌کوبند، بلکه بتوانند از بیماری نجات یابند.
حلقوی‌ها که به خوبی استیصال و ناچاری مردم را دریافته‌اند، بهترین سوءاستفاده را از این وضعیت برده و آنان را با فرقه‌ی حلقه و اعتقادات طاهری آشنا می‌کنند. این افرادِ گرفتار، که یک دسته از اتباع عرفان حلقه را تشکیل می‌دهند، انسان‌هایی فریب خورده‌اند که با بیماری‌های مختلف مواجه هستند. طاهری آنان را «فرادرمان‌گیر» نامیده است. این افراد در وهله‌ی نخست، در پی عرفان و عارف شدن نیستند بلکه صرفا به عرفان حلقه و تشکیلاتش به محلی برای رهایی از بیماری‌شان نگاه می‌کنند. غافل از این‌که فرقه‌ی حلقه نه تنها توان درمان بیماری‌ها را ندارد، بلکه پس از مدتی اعتقاد آنان به دست طاهری و یارانش ویران شده، بیماری آن‌ها بازگشت کرده و حال این افراد بدتر از گذشته می‌شود.

2. دسته‌ی دیگر برای طبیب، عارف و درمان‌گر شدن به این فرقه می‌پیوندند. طاهری آنان‌را در فرقه‌ی حلقه، «فرادرمان‌گر» نامیده است که به درمان بیماران می‌پردازند. درمان‌گر در این فرقه‌ی جعلی به فردی اطلاق می‌شود که با گذراندن یک دوره‌ی کوتاه چند ماهه به زعم خودش به درمان‌گری انواع بیماران نائل آمده است.
دست‌یابی به این سطح از درمان‌گری نه‌تنها از طُرق معمولِ در پزشکی نیست بلکه به گفته طاهری به خودسازی، نوع تفکرات، سعی، کوشش و اعتقادات ارتباطی ندارد و هیچ‌کدام از این موارد، در کمال‌پذیری انسان مؤثر نیستند.[1] برای دست‌یابی به این مرحله فقط و فقط باید در کلاس‌های حلقه شرکت کرد و تسلیم او شد، حتّی با خواندن کتب و جزوات حلقه هم نمی‌توان به این مرحله دست یافت.
طاهری در این‌باره نوشته است: «فرادرمانی از طریق کتاب قابل فراگیری نیست، زیرا رشته‌ای است عرفانی و کسب آن‌چه را که در عرفان عملی، مطرح است نمی‌توان از طریق کتاب و نوشته به دست آورد بلکه باید از طریق مربیان به شاگردان تفویض شود.»[2] در حقیقت مربیانی که اعتقاد، مذهب، تلاش و کوشش در دیدگاه آنان ذره‌ای ارزش ندارد و در نائل آمدنشان به درمان‌گری نقشی نداشته است، باید فرادرمانی را تفویض کنند.[3] از طرفی، در این فرقه داشتن دین و اعتقادات برای نیل به عرفان و درمان‌گری الزامی نیست و بلکه اصلا کمکی به درمان‌گری نمی‌تواند داشته باشد. طاهری کسی‌که به درمان‌گری دست یافته است را دارای توانمندی معنوی می‌داند.[4]
حال این‌که چطور یک فرد بی‌اعتقاد به دین اسلام و مذهب تشیع، می‌تواند دستی در آستین معنویت داشته باشد، پارادوکسی مفتضح و رسوایی مختص به عرفان حلقه است که خود بهترین گواه بینش انحرافی و غلط این عرفان‌واره است.
سران فرقه‌ی حلقه بایستی پاسخ دهند که اگر فرادرمانی و به تبع آن عارف شدن، در این فرقه تفویضی است و تلاش و کوششی در آن نقش ندارد، چرا کلاس، دوره و ترم برای آن طراحی و برگزار می‌کنید و از مردم پول دریافت می‌کنید؟
اگر تلاش و کوشش و اکتساب در آن نقشی ندارد و تفویضی است، چرا در کلاس‌ها باید آموزه‌های آن را بیاموزد؟ ماهیت این تفویض خرافی چیست؟ مرز این‌که مسترها تفویض‌گر و دیگران تفویض‌پذیر هستند چیست؟ مگر می‌شود توان درمان و عرفان تفویضی باشد؟ پس جایگاه خودسازی چه می‌شود؟

پی‌نوشت:

[1]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، تهران، ص 134.
[2]. همان، ص 102.
[3]. همان.
[4]. همان، ص 76.
برای اطلاع بیشتر به؛ نجات از حلقه «نه عارف نه طبیب» مراجعه کنید.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.