سوء استفاده غلات از آیات قرآن برای اثبات تناسخ
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اعتقاد به تناسخ اولین بار در میان هندیان، بهصورت کاملتر ظاهر شد و آن را وسیلهای برای تصفیه روح انسان تا رسیدن به کمال دانستند، و اینکه هرگاه روح در این بدن تصفیه نشود و صاحب بدن از دنیا برود، روح ناقص به بدنهای دیگر که در آینده خواهند آمد، منتقل میشود، تا به تحمل رنجها و سختیها به مرحله تصفیه برسد و کامل گردد، و از اینجا به تفکرات و اعتقادات پیشوایان فرق و مذاهب میرسیم که تناسخ در حقیقت وسیلهای برای پاداش و جزای اعمال خوب و بد افراد است. لذا وقتی که دقت در کتب تاریخ و ملل و نحل میکنیم، میبینیم اینگونه تفکرات را به بودا نسبت میدهند و میتوانیم بفهمیم که اعتقاد به این صورت، یک برخورد اخلاقی بوده است که بودا با آن روش مراحل ترقی و تکامل بشری را برنامهریزی نمود، تا به مرحله کمال انسانی رسیده، پس بیان این گفتار اینکه تناسخ برای تکامل انسان است و روح انسان در هر بازگشتی کاملتر خواهد شد، لذا درباره بودا میگویند که او به قلّه کمال رسید، چرا که او زندگانی بسیار سختی را تحمل کرد، تا به این درجه رسید، مثلاً درباره او میگویند: اولین زندگی او سگ بوده و دو زندگی بعدی او در لباس خوک طی کرده و دو زندگی بعدش را در لباس قورباغه و چهار دوره زندگی بعد از آن را به شکل اژدها ظاهر شده و ده دوره بعدی را به شکل شیر و یازده دوره را به شکل آهو و دوازده دوره را به شکل میمون و نهایتاً به انسانیت رسید که یک دوره آن دزد بوده و بعد از آن روح به بدن بودا منتقل شد و به کمال رسید.[1]
لذا غُلات با اینگونه عقاید و تفکرات، مردم سادهدل را فریب میدادند. شهرستانی، عالم بزرگ اهل سنت در کتاب خود مینویسد: «و ما من ملة الاّ و للتناسخ فیها قدم راسخ...[2] هیچ آیینی وجود ندارد، مگر اینکه تناسخ در آن بهطور عمیق نفوذ کرده باشد.» و از رهآورد سخن این عالم سنّی میبینیم که دین اسلام هم از تناسخ تهی نبوده، همانطور که در ادیان گذشته هم همین طور بوده است. چرا که غالیان از راه تناسخ، پیروان خود را امیدوار میکردند... و به پیروان خود دستور میدادند که از پیرامونشان جدا نشوند و به آیات قرآن استدلال میکردند که اگر از رهبرانتان اطاعت نکنید و آنها را اذیت کنید، پس از مردن روح شما به بدن حیوانات منتقل میشود و دچار عذاب میشوید، تا اینکه پاک شوید.[3]
و اما آیاتی که در توجیه تناسخ برای پیروان سادهدل خود به آن تمسک میکردند عبارتند از: «وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یطِیرُ بِجَنَاحَیهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ.[انعام/38] بدانید که هر جنبندهای در زمین و هر پرندهای که به دو بال در هوا پرواز میکند، امتهایی مانند شما انسانها میباشند.» لذا آنان اینگونه توجیه میکنند، که آنها هم مثل شما انسان بودند که الان بهواسطه گناهان به این شکل درآمدهاند.[4] که در جواب آنان باید بگوییم که حیوانات مختلف، در اصل خلقت و رزق و تلاش و کیفیت تکثیر نسل و ... مانند انسان هستند، نه اینکه قبلاَ انسان بودند و الان بهصورت حیوان در آمدهاند.
و همچنین آیه دیگر مثل این آیه شریفه، که خداوند میفرماید: «...عَلَى أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنشِئَكُمْ فِى مَا لَا تَعْلَمُونَ.[واقعه/ 61] اگر بخواهیم شما را فانی کرده، خلقی دیگر مثل شما بیافرینیم و شما را در صورتیکه اکنون از آن بیخبرید، ایجاد میکنیم.» لذا میگفتند که آن صورت، همان بدن دیگری است که روح به آن در همین دنیا وارد میشود.[5] که در جواب آنان باید بگوییم که این آیه تصریح به روز قیامت دارد که انسان دوباره زنده میشود، نه به تناسخ که به آن معتقدند.
و یا این آیه شریفه: «...لَا یدْخُلونَ الجَنَّةَ حَتّی یلِجَ الجَمَلُ فِی سَمِّ الخِیاطِ.[اعراف/ 40] ... و داخل بهشت نشوند، تا آنکه شتر از سوراخ سوزن ردّ شود.» لذا غُلات میگفتند: شتر که با این بدن نمیتواند از سوراخ سوزن ردّ شود و مراد از آیه آن است که ارواح انسانهای معصیتکار، پس از این بدن انسانی، به بدن حیوانی مانند شتر منتقل میشود تا پاک گردد و همین طور ادامه پیدا میکند و در نهایت به بدن شپش وارد میگردد، چرا که این حشره میتواند از سوراخ سوزن ردّ شود و در آن هنگام است که دوباره به بدن انسان باز میگردد و این است معنای وارد شدن به بهشت.[6] در جواب به آن باید بگوییم که اولاً: این آیه بر طبق یک مثال بیان شده، که هنگام محال بودن کاری، ذکر شده. ثانیاً: منظور این است که همانطور که ردّ شدن شتر از سوراخ سوزن محال است، وارد شدن آنها به بهشت نیز محال است.
نتیجتاً ائمه معصوم شیعه (علیهم السلام) با اینگونه اعتقادات خرافی و سست باطل، با آگاهی عمیق از مسئله تناسخ و اهداف طرح آن و نهایتاً انکار به اصول دین از طرف ایشان، با شدت هر چه تمامتر با این قضیه برخورد میکردند و به پیروان خود سفارش میکردند که از اینگونه اعتقادات و تفکرات واهی دوری گزینند.
پینوشت:
[1]. مذاهب الاسلامیین، عبدالرحمان بدوی، دارالعلم للملایین، بیروت، لبنان، ج2 ص66.
[2]. ملل و نحل، شهرستانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج2 ص255.
[3]. المقالات و الفرق، اشعری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ص45.
[4]. وقفه عند نظریه التناسخ، آیه الله معرفت، مطبعه آلاداب، نجف، عراق، ص142.
[5]. تبصره العوام، نشر اساطیر، داعی حسنی رازی، تهران، ایران، (1364ش)، ص88.
[6]. المقالات و الفرق، اشعری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ایران، لبنان، ص49.
دیدگاهها
غلامرضا حیدری
1396/12/19 - 01:25
لینک ثابت
لطفا احادیث اهل بیت علیهم
افزودن نظر جدید