وجود عبدالله بن سبأ در روایات شیعه و جواب آن
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی از علمای اهل سنت و مستشرقان غربی، با تحقیقات دقیق تاریخی به این نتیجه رسیدند که وجود شخصی به نام عبدالله بن سبأ از نظر تاریخی نمیتواند درست باشد، و در کتب خود هم درباره این شخصیت خیالی عقاید جالبی را ابراز کردهاند، از طرف دیگر علمای شیعه هم به وجود این شخص صحه نگذاشتهاند و آن را توهم و خیالی بیش ندانستند و منشأ آن را هم دشمنان شیعه میدانستند که سعی کردند، بین شیعه و یهود ارتباطی را برقرار کنند و به این وسیله بر ضد شیعه تبلیغات کنند، تا با این روش این مذهب قدرتمند را که متصل به معارف اهل بیت پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) میباشند را از چرخ گردونه دین اسلام خارج کنند، که البته تا به حال موفق نشدند. چرا که شیعیان با مبانی محکم عقیدتی و مباحث مستدل عقلی در برابر این ناهنجاری ایستادگی کردند و پنبه خیالی اینگونه افسانههای مضحک تاریخی را به رشته درآوردند و خود را مبرّای از این گونه افراد دانستند. اما با وجود این همه تلاشها باز مشکلی که در مقابل شیعه قد علم کرده این است که در بعضی از کتب رجالی و روایی شیعه چند حدیث از امامان معصوم (علیهم السلام)، مثل امام سجاد و امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) روایت شده که وجود این شخص و عقاید غلوآمیز او را، خصوصاً در زمان حضرت علی (علیه السلام) اثبات میکند، که هم حدیث وارده و هم ردّ این نظر را بیان میکنیم تا حقیقت امر برای خوانندگان روشن شود.
ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (علیه السلام) چنین نقل میکند که حضرت فرمود: «لعن الله من کذب علیاً، انّی ذکرت عبدالله بن سبأ فقامت کلّ شعره فی جسدی، لقد ادعی امراً عظیماً ما له لعنه الله...[1] خداوند لعنت کند هر آنکه علی (علیه السلام) را تکذیب کند. من به یاد عبدالله بن سبأ افتادم، پس تمام موهای بدن من از وحشت راست شد، او ادعای بزرگی کرده بود، چرا چنین کرد؟ خداوند او را لعنت کند...»
عبدالله بن سنان به واسطه پدرش از امام باقر (علیه السلام) نقل میکند: «انّ عبدالله بن سبأ کان یدعی النبوه و یزعم انّ امیرالمومنین هو الله (تعالی عن ذلک) فبلغ امیرالمومنین فدعاه و ساله؟ فاقر بذلک و قال نعم انت هو...[2] عبدالله بن سبأ ادعای نبوت داشت و گمان میکرد که حضرت علی (علیه السلام) خداست، حضرت او را احضار کرد و از عقیده او پرسید؟ او هم در جواب گفت: بله تو او –خدا – هستی و در قلب من چنین القا شده است، که تو خدایی و من پیامبر...»
ابان بن عثمان میگوید: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) میفرمود: «لعن الله عبدالله بن سبأ انّه ادّعی الربوبیه فی امیرالمومنین و کان والله امیرالمومنین عبدالله طائعاً، الویل لمن کذب علینا...[3] خدا لعنت کند عبدالله بن سبأ را که ادعای ربوبیت درباره حضرت علی (علیه السلام) نموده است. بهخدا سوگند! امیرالمومنین، بنده صالح و مطیع خداوند بود، وای بر آنان که بر ما دروغ میبندند، همانا گروهی بر ما چیزهایی را قائلند که ما خود به آن قائل نیستیم...»
از اینگونه روایات در کتب مجمع الرجال قهپایی و منتقی الجمان شیخ حسن و تحریر طاووسی از ابن طاووس و رجال ابن داود و خلاصه الاقوال فی علم الرجال علامه حلی و بحار الانوار مجلسی و مناقب ابن شهر آشوب مازندرانی و وسائل الشیعه و اختیار معرفه الرجال شیخ طوسی و معجم الرجال حدیث مرحوم خویی و... با کمی اختلاف در خود روایات وجود دارد و بر حسب زمان هریک از اینان از کتب قبلی دریافت کرده و در کتابهای خود وارد نمودهاند.
علامه سید مرتضی عسگری اینگونه روایات را در کتاب خود به نام «عبدالله بن سبأ» بیان میدارد و در ردّ روایات یاد شده میفرماید: اولاً: اینگونه روایات معارض دارد و در یکی از همین روایات معارض عبدالله بن سبأ از حضرت علی (علیه السلام) میپرسد که چرا گفتی پس از نماز دستها را به سوی آسمان برداریم و دعا کنیم، مگر خدا در همهجا نیست؟ که حضرت در جواب او فرمود: چون در قرآن آمده است که: «وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ.[ذاریات/22] رزق شما و آنچه به شما وعده داده شده است، در آسمان است.» پس برای طلبیدن رزق از محلش، دستها را بلند میکنیم، و از طرف دیگر اگر خوب به این روایت دقت کنیم، میبینیم که این روایت، دلالت بر قول به توحید محض از سوی عبدالله بن سبأ دارد.
ثانیاً: منشأ همه این روایات در کتب شیعی، رجال کشی است و همگی از او روایت کردهاند. مرحوم کشی معاصر ابن قولویه (متوفای 369قمری) میباشد، یعنی امکان اخذ او از کتب فرق الشیعه نوبختی که متوفای اوایل قرن چهارم هجری و یا از کتاب المقالات و الفرق اشعری (متوفای 301 هجری) بوده، میباشد، و در شرح حال مرحوم کشی برخی از رجالیون درباره او گفتهاند که کشی از افراد ضعیف بسیار روایت نقل کرده و استاد او عیاشی بوده که ابتداءً مذهب اهل سنت را داشته و لذا احادیث اهل سنت را بسیار شنیده است.[4]
ثالثاً: طبق تحقیقات بهدست آمده از کتب روایی شیعه، در هیچ کتاب مهم اربعه حدیثی شیعه که عبارتند از: کافی، من لایحضر الفقیه، تهذیب، استبصار اینگونه احادیث را صاحبان این کتب، در کتاب خود نیاوردند. پس نتیجه اینکه وجود این شخص خیالی ادعایی بیش نیست و خرافه و افسانه و یاوهگویی مغرضان نسبت به مذهب تشیع است و اگر بحث غلوّ نسبت به حضرت علی (علیه السلام) را هم مطرح کنند، که توسط این شخص بازگو شده، در جواب باید گفت: بهطورکلی وجود غلوّ درباره حضرت در زمان خود حضرت هم شیوع داشته و منحصر در این شخص خاص نیست و افراد جاهل و نادان هم غلوّ نسبت به حضرت میکردند و خود حضرت منکر آن نبوده و میفرمود: «هلک فیّ رجلان، محبّ غال و مبغض قال-غال-.[5] دو مرد (دو طرز تفکر) درباره من هلاک شدند، دوستدار غلوکننده و دشمنی که بیهوده سخن بگوید (از حدّ تجاوز کننده).»
پس اینگونه روایات غیر قابل قبول است.
پینوشت:
[1]. رجال کشی، کشی، نشر دانشگاه مشهد، مشهد، ایران، (1348ش)، ج1 ص191 حدیث 173.
[2]. بحار الانوار، علامه مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، ج25 ص286.
[3]. رجال کشی، کشی، نشر دانشگاه مشهد، مشهد، ایران، (1348ش)، ج1 ص190 حدیث 172.
[4]. عبدالله بن سباء، علامه عسکری، مجمع العلمی الاسلامی، تهران، ایران، ج1 ص129.
[5]. نهج البلاغه، شریف رضی، ترجمه دشتی، چاپ اول، قم، ایران، (1379ش)، حکمت 113-469.
مطالب العالیه بزوائد المسانید الثمانیه، ابن حجر عسقلانی، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت، لبنان، (1407ق)، کتاب مناقب، باب فضائل حضرت علی رضی الله عنه، حدیث 4072.
افزودن نظر جدید