اقوال در تعریف ملامتیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ملامتیه یکی از فرقههایی است که آن را به صوفیه منسوب میکنند. در اینکه حقیقت این فرقه چیست تعاریف متعددی از سوی صاحبنظران مطرح شده است. برخی ارتباط نامگذاری آن را با آیات قرآن میدانند و برخی دیگر علت نامگذاری ایشان را وابسته به طریقه عملکرد این فرقه میدانند. دراین نوشته کوتاه سعی شده است تا با تعاریف مختلف از ملامتیه آشنایی پیدا کنیم.
واژه "ملامتیه" یا "ملامیه" مشتق از ملامت به معنای سرزنش و نکوهش کردن است که شاید بی ارتباط با آیات قرآنی «ولا اقسم بالنفس اللوامه[سوره قیامت، آیه 2] و سوگند به نفس لوامه، وجدان بيدار و ملامتگر، (كه رستاخيز حق است.)» و «لا یخافون فی الله لومه لائم[سوره مائده، آیه 54] (در مسیر خدا) از سرزنش كنندگان هراسی ندارند.»، نباشد. این معنای لغوی با واقعیت این گروه تناسب دارد و بدرستی انتخاب شده است. چرا که همانگونه که خواهیم گفت، آموزههای بنیادین این فرقه "ملامت" است. بنیانگذار این گروه کسی نیست جز ابوصارح حمدون بن احمد بن عماره قصار (متوفی 271 هجری قمری) و پیروان او را به همین دلیل "قصاریه" نیز میگویند.[1]
در میان کتابهای متصوفه تعابیر گوناگونی در توصیف این فرقه آمده است. اما شاید دقیقترین تعریف عبارتی باشد که منقول از ابوفحص است: «اهل ملامت گروهی هستند که قیامشان با خداست و به یاد خدا زندهاند و برای حفظ و نگهداری اوقات و مراعات اسرار خود، نفس خود را در هر عملی که در آن اثری از قرب و عبادت باشد، ملامت میکنند و برای مردم و در پیش مردم به اعمال قبیح و ناشایست دست میزنند و از مردم هر عمل نیک و خود خود را پنهان مینمایند. پس مردم عوام آنها را با مشاهده اعمال ظاهرشان سرزنش و ملامت مینمایند و خودشان نیز نفس خود را با علم به مسائل باطنی خود ملامت و سرزنش میکنند.»[2]
در مصباح الهدایه عباراتی شبیه به عبارت بالا نقل شده است که میگوید: «ملامتیه جماعتی باشند که در رعایت معنی اخلاص و محافظت قاعده صدق، غایت جهد مبذول دارند و در اخفای طاعات و کتم خیرات از نظر خلق مبالغت واجب دانند با آنکه هیچ دقیقهای از صوالح اعمال مهمل نگذارند و تمسک به جمیع فضایل و نوافل از لوازم شمرند و مشرب ایشان در کل اوقات تحقیق معنی اخلاص بود و لذتشان از تفرد نظر حق به اعمال و احوال ایشان و همچنان که عاصی از ظهور معصیت برحذر بود، ایشان از ظهور طاعت که مظنه ریا باشد، حذر کنند تا قاعده اخلاص خلل نپذیرد.»[3]
بنابراین به راحتی میتوان نتیجه گرفت که ملامتیه گروهی از صوفیه هستند که در اثر شدت زهد و پارسایی و نهایت اخلاص بر آن شدند تا در ظاهر به گونهای رفتار کنند تا مورد سرزنش مردمان عادی قرار گیرند و بدین ترتیب از توجه آنها فاصله بگیرند. چون بر این باور بودند که تنها خدای تعالی و رضایت او مهم است و اگر عبادتی میکنند تنها باید برای او باشد، لذا عبادات خود را از خلق پینهان میدارند و چنین وانمود میکنند که لاابالیاند، نه اهل عبادت و تقوا.
با این وجود ابو العلاء عـفيفى از دانـشمندان معاصر مصر در باب ملامتيه تحقيقات بسيار كرده است كه در جاى خود دلكش و خواندنى است، اما اينكه وى اساس قول ملامتيه را در سوءظن و تحقير نسبت بنفس تا حدّى متكى بـر عـقايد مجوس دانـسته است و ملامتيه را مانند اهل فتوت متأثر از تعاليم و عقايد مجوس شمرده است، درست نيست و با غور در اصل بـدبينى اين طايفه در حق نفس و حتى تحقير و از دراء آن و اينكه آن طايفه مثل بودايىها ذلت و سـؤال را بـر "فـتوح" و عزت آن ترجيح مىدادهاند و همچنين با توجه به ارتباط و انتساب مع الواسطهء ابو عثمان حيرى -از مشايخ ملامتيه كه مـخصوصا قـايل به غلبه و كثرت شرور در عالم بوده است- با شقيق بلخى و ابراهيم ادهم و بـا درنـظر داشـتن مناسبت احوال و عقايد ابراهيم ادهم و شقيق بلخى با مذاهب و احوال شمنان و بوداييان شايد حق آن است كه طريقه ملامتيه تحت تأثير عقايد و تعاليم بودايى و هندى است نه مجوس و زردتـشتى[4] و به هر جهت هرچند تفکر ملامتیه در ابتدا از خود انحرافات جدی بروز نداد، ولیکن به مرور زمان کسانی پیدا شدند که به نام تفکر ملامتی و ملامتیه اعمال و رفتار غیر شرعی خود را توجیه میکردند و آزادانه مرتکب افعال خلاف شرع میشدند و این امر سرآغاز انحرافات جدیدی در میان ملامتیه شد.
پینوشت:
[1]. هجویری علی بن عثمان، کشف المحجوب، سروش، تهران، 1390، ص 74
[2]. عفیفی ابوالعلاء، ملامیته، صوفیه و فتوت، مترجم فروهر نصرتالله، الهام، تهران، 1377، ص 24
[3]. عزالدین کاشانی محمود بن علی، مصباح الهدایه و مفتاح الکرامه، هما، تهران، 1376، ص 115؛ به نقل از فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ص 743
[4]. زرین کوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، مجله یغما، شماره 180، 1342، ص 36
افزودن نظر جدید