باطل دانستن مذاهب اربعهی اهل سنت و تکفیر آنان توسط ابن تیمیه
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ اصولاً برای شکستن یک واقعیت تاریخی و پدیدهی اجتماعی، برخورد یکباره و نامناسب با این موضوع، نهتنها آن را از بین نمیبرد، بلکه باعث اضمحلال این تلاش میشود. ابن تیمیه با این آگاهی، با سیری آرام و مرحلهای، مذاهب فقهی اهل سنت را به چالش میکشد و در انتهای مسیر، خود را از این چهارچوبه خارج و اجتهاد و مفتوح بودن اجتهاد که مخالف نظریه رایج اهل سنت است، میپردازد.
او ابتدا در حجیت قول فقها ایجاد شک میکند و با این امر اولین قدم را در تغییر رویکرد اهل سنت به مذاهب اربعه بر میدارد. جالب این است که وی این کار را با ارجاع به عموم مخاطب شناسی خود را نشان میدهد: «وَأَمَّا أَقْوَالُ بَعْضِ الْأَئِمَّةِ كَالْفُقَهَاءِ الْأَرْبَعَةِ وَغَيْرِهِمْ؛ فَلَيْسَ حُجَّةً لَازِمَةً وَلَا إجْمَاعًا بِاتِّفَاقِ الْمُسْلِمِين.[1] نظرات ائمه مذاهب چهارگانه و دیگر فقهاء، حجت نبوده و الزامآور نیست و به اتفاق مسلمانان، باعث اجماع نیست.»
در گام بعدی و بعد از ایجاد تشکیک در اندیشه انحصاری اجتهاد با ادعای مخالفت نظرات ائمه اربعه با قرآن در بعضی موارد، گام مهمی در از بین بردن اهمیت اندیشه ائمه اربعه بر میدارد: «بَلْ قَدْ ثَبَتَ عَنْهُمْ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ - أَنَّهُمْ نَهَوْا النَّاسَ عَنْ تَقْلِيدِهِمْ؛ وَأَمَرُوا إذَا رَأَوْا قَوْلًا فِي الْكِتَابِ وَالسُّنَّةِ أَقْوَى مِنْ قَوْلِهِمْ: أَنْ يَأْخُذُوا بِمَا دَلَّ عَلَيْهِ الْكِتَابُ وَالسُّنَّةُ وَيَدَعُوا أَقْوَالَهُمْ.[2] از ائمه اربعه اینگونه نقل شده است که ایشان مردم را از تقلید خود منع کردهاند و خود ائمه اربعه گفتهاند که اگر در جایی کلامشان با قرآن و سنت در مخالفت و تقابل بود، آنها قول کتاب و سنت را در دست بگیرند و نظرات ایشان را رها کنند.»
او بعد از بیان این اعتراف از خود ائمه اربعه، به ارائه مصادیقی میپردازد، تا ثابت کند، که آنها بر خلاف اندیشهی قرآنی، اقدام کردهاند، و شواهد آن را در بیان خود اصحاب ائمه آورده است: «وَكَذَلِكَ طَائِفَةٌ مِنْ أَصْحَابِ مَالِكٍ وَأَبِي حَنِيفَةَ وَأَحْمَد قَالُوا: إنَّ جَمْعَ الطَّلَاقِ الثَّلَاثِ مُحَرَّمٌ وَبِدْعَةٌ؛ لِأَنَّ الْكِتَابَ وَالسُّنَّةَ عِنْدَهُمْ إنَّمَا يَدُلَّانِ عَلَى ذَلِكَ وَخَالَفُوا أَئِمَّتَهُمْ.[3] برخی از اصحاب مالک و ابوحنیفه و احمد بن حنبل، جمع سه طلاق در یک مجلس را حرام و بدعت میدانند، زیرا مخالف کتاب و سنت است و اینان با قول ائمه خود (مالک و ابوحنیفه و احمد بن حنبل) مخالفت کردند.»
و در مرحله آخر پازل، تخریب ائمه اربعه، فرمول نهایی ابن تیمیه است. تکفیر تیر خلاص ابن تیمیه در برخورد با تقلید از ائمه اربعه است. او در فتوایی عجیب، اینگونه میگوید: «هر کس به یک مذهب خاص از مذاهب چهارگانه تسنن (حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی) تعصب ورزد، او جاهل و گمراه است، بلکه کافر است و باید از این عقیده خود توبه کند و الا باید کشته شود، در صورتیکه به عقیده خود اصرار داشته باشند.»[4]
تحلیل این مطلب این است که تقریباً تمامی اهل سنت کافر هستند. اهل سنت نسبت به این اندیشههای ابن تیمیه باید نگرش متفاوتی داشته باشند.
پینوشت:
[1]. مجموعة الفتاوی، ابن تیمیه، ج 20، ص10، دانشگاه ملک فهد، مدینه، 1406.
[2]. همان، ج20، ص10.
[3]. همان، ج20، ص11
[4]. همان، ج22، ص 248-249
دیدگاهها
نفس زکیه
1395/08/19 - 11:25
لینک ثابت
سلام با تشکر این مطلب در
افزودن نظر جدید