توسل سلف به پیامبر (ص) در حال حیات و ممات
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حال حیات و ممات، از اعتقادات مسلمین است. افراد زیادی از صحابه، هنگامیکه مشکلی داشتند به خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) میآمدند و با توسل به حضرت، مشکلشان برطرف میشد. عثمان بن حنیف میگوید: فرد کوری به خدمت رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: ای رسول خدا! از خداوند بخواه که بینایی را به من برگرداند. حضرت به او فرمود: برخیز، وضو بگیر و بگو: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسَالَك وأتوجه إِلَيْك بنبيك مُحَمَّد نَبِي الرَّحْمَة يَا مُحَمَّد إِنِّي أتوجه بك إِلَى رَبِّي أَن يكْشف عَن بَصرِي.[1] بارالها! از تو میخواهم، در حالیکه به فرستادهات، محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبر رحمت، روی آوردهام. ای پیامبر! من بهوسیله تو به خداوند روی آوردهام، تا اینکه چشمهایم را بینا کنی.» بعد از اینکه پیرمرد این جمله را گفت، چشمهایش بینایی را بهدست آورد. در موردی دیگر حبیب بن فدیک میگوید: پدرم چشمهایش سفید شده بود، و هیچ چیز را نمیدید، تا اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در چشمان پدرم دمید، و او بینایش را بهدست آورد.[2]
توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) فقط اختصاص به حال حیات حضرت نداشته است، تا سلفی وهابی بگوید: این موارد اختصاص به حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله) دارد و در حال ممات، صحابه به پیامبر (صلی الله علیه و آله) توسل نجستهاند. بلکه مواردی است، که صحابه با توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حال ممات، مریضیهای خود را شفا بخشیدهاند.
ابن کثیر بن رفاعه میگوید: مردی بهسوی عبدالملک بن سعید آمد و لباسش را بالا زد و شکمش را نشان داد و گفت: درد شکمی دارم، که خوب نمیشود. عبدالملک پرسید: چرا چنین هستی؟ مرد گفت: غدّهای بزرگ در شکمم است. در این هنگام مرد سه مرتبه گفت: «الله» پروردگار من است، و من به چیزی شرک نمیورزم؛ بارالها به حق پیامبرت، به من رحم کن و این بیماری را از من برطرف کن. وقتی دعا و توسل او پایان یافت، دیگر اثری از آن غده نبود.[3]
اینها موارد اندکی از توسل صحابه یا سلف به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است، که آنان با توسل به حضرت، امراض و مشکلات خودشان را حل کردهاند. ابن تیمیه پدرخواندهی سلفیها بعد از نقل این روایت میگوید: بله! برخی از سلف چنین دعایی کردهاند و احمد بن حنبل نیز توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دعا را جایز میداند، بنابراین اگر مقصود از کسانیکه به پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل میشوند، توسل به ایمان و محبت و طاعت پیامبر (صلی الله علیه و آله) باشد، بلاشک این توسل جایز است، و اگر توسل به ذات پیامبر (صلی الله علیه و آله) باشد، محل نزاع و اختلاف است؛ ولی اگر توسل به دعاء پیامبر (صلی الله علیه و آله) باشد، هر چند این توسل صحیح است، ولی این دلیلی بر اثبات توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیست.[4]
بنابراین حتی ابن تیمیه که مخالف سرسخت توسل است، این نوع از توسل را میپذیرد، هر چند با بازی با کلمات در صدد انحراف افکار عمومی است!
پینوشت:
[1]. ابوعبدالله شمش الدین القرطبی (م671ق)، الاعلام بما فی دین النصاری من الفساد و الاوهام و اظهار محاسن الاسلام، تحقیق: احمد حجازی السقا، دارالتراث العربی، القاهره، ص365. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. همان، ص365. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. «جاء رجل إلى عبد الملك بن سعيد ابن أبجر، فجس بطنه فقال: بك داء لا يبرأ. قال: ما هو؟...» ابن تیمیه، قاعده جلیله فی التوسل و الوسیله، محقق: ربیع بن هادی عمیر المدخلی، مکتبه الفرقان، عجمان، الطبعه الاولی، 1422ق، ص199. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابن تیمیه، قاعده جلیله فی التوسل و الوسیله، محقق: ربیع بن هادی عمیر المدخلی، مکتبه الفرقان، عجمان، الطبعه الاولی، 1422ق، ص199. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
نویسنده: مجتبی محیطی
افزودن نظر جدید