تفسیر به رأی قرآن توسط محمد علی طاهری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تمام مسیر سیر و سلوک فرقهی حلقه از اتصال به شبکهی شعور کیهانی آن هم از طریق تشکیل حلقهی وحدت میگذرد، طاهری برای مستند نشان دادن حلقهی وحدت و نیز اعتبار بخشی و خریدن آبرو برای اندیشه وحدت استناد به آیهی هفتم سورهی مجادله کرده است.
موسس فرقهی حلقه در صفحهی شانزدهم کتاب انسان از منظری دیگر و جاهای دیگر استناد به هفتمین آیهی شریفه از سورهی مبارکهی مجادله کرده است: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ ۖ مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَىٰ ثَلَٰثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَآ أَدْنَىٰ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا۟ ۖ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا۟ يَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ.[مجادله/7] آیا نمیدانی که خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است میداند؛ هیچ گاه سه نفر با هم نجوا نمیکنند مگر اینکه خداوند چهارمین آنهاست، و هیچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمیکنند مگر اینکه خداوند ششمین آنهاست، و نه تعدادی کمتر و نه بیشتر از آن مگر اینکه او همراه آنهاست هر جا که باشند، سپس روز قیامت آنها را از اعمالشان آگاه میسازد، چرا که خداوند به هر چیزی داناست!»
بررسی تفسیر به رأی طاهری: اکنون به بررسی و تفسیر این آیه شریفه میپردازیم تا تفسیر به رأی طاهری و بیاعتباری اندیشهی وحدت اثبات شود؛
1. شأن نزول آیه شریفه: «بعضی از مفسران برای آیه شأن نزولی از «ابن عباس» نقل کردهاند که درباره سه نفر به نام «ربیعه» و «حبیب» و «صفوان» نازل شده، آنها با هم سخن میگفتند، یکی از آنها به دیگری گفت: آیا خدا آنچه را ما میگوییم میداند؟ دومی گفت مقداری را میداند و مقداری را نمیداند! سومی گفت اگر مقداری را میداند همه را میداند! (آیه فوق نازل شد و اعلام کرد که خداوند در هر نجوی حاضر است و از همه چیز در زمین و آسمان آگاه است، تا این غافلان کوردل از اشتباه خود در آیند).»[1]
مطابق با شأن نزول آیه، استناد به آن به منظور اثبات حلقهی وحدت جمعی و اتصال با خدا کاری عبث و در حقیقت تفسیر به رأی است. چرا که در این شأن نزول، نشانی از ارتباط و اتصال با خدا دیده نمیشود و بلکه در مورد جماعتی غافل و غیر آگاه از معیّت خداوند با بندگان نازل شده است.
2. در آیه نامی از اتصال نیامده است: در آیه شریفه نهتنها نامی از «اتصال» و ارتباط نیامده، بلکه واژهی «نجوی» آمده است. «نجوی» و «نجات» در اصل به معنی مکان بلندی است که به خاطر ارتفاعش از اطراف جدا شده، و از آنجا که هرگاه انسان بخواهد دیگری بر سخنانش آگاه نشود به نقطهای میرود که از دیگران جدا باشد به سخنان درگوشی «نجوی» گفتهاند، و یا از این نظر که نجوی کننده میخواهد اسرار خود را از اینکه در دسترس دیگران قرار گیرد «نجات» بخشد.»[2]
پس در آیهی شریفه نامی از اتصال نیامده است و از نجوی سخن گفته شده است و از آنجایی که نجوی تلازم با پنهانی بودن سخن و حفظ اسرار دارد، با عمومیت اتصال، علنی کردن و تبلیغ برای آنکه در فرقهی حلقه مطرح میشود در تضاد است.
3. عدم تطابق تعداد نفرات آیه با اعضای حلقهی اتصال: آیهی شریفه از آگاهی به راز کمتر و بیشتر از سه نفر و پنج نفر سخن میگوید در حالیکه حلقهی وحدت عرفان حلقه مطابق با گفته طاهری 4 عضو دارد: «هر اتصال جمعی با وحدت حداقل دو نفر (ارتباط گیرنده و ارتباط دهنده) برقرار شده، با حضور عضو سوم (هوشمندی الهی) که به عنوان مأمور جاری کردن روزی آسمانی ایفای نقش میکند، حلقهای را تشکیل میدهد که «حلقه وحدت» نام میگیرد. وجود هر حلقهای وحدتی نشانهی برقراری ارتباط با خداوند است که در نقش اجابت کنندهی درخواست، عضو چهارم این جمع است.»[3]
4. آگاهی در آیهی شریفه: مطابق با آیه، خداوند در قیامت انسانها را از نتایج اعمالشان آگاه میسازد. «ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا۟ يَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ.» و این به خلاف ادعای حلقهایها در دریافت آگاهی در حین اتصال است.
5. معیّتِ الهی در آیه: معیّت الهی و همراهی خداوند در آیه شریفه «هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا۟» معیّت قیّومیه است[4] نه معیّت خاص مؤمنین برای اینکه اشتباه طاهری و بیاطلاعی او از علوم قرآنی و تفسیر مشخص بشود در اینجا اشارهای به دو نوع از معیّت در قرآن خواهیم داشت.
خدای سبحان دو گونه معیّت دارد: یکی معیّت قیومیّه مطلق که همهکس و همهچیز زیر پوشش دارد: «وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ.[حدید/4] و هر جا باشید او با شما است.» و محصول آن نیز هدایتی عمومی و فراگیر است: «قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِىٓ أَعْطَىٰ كُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ.[طه/50] گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده؛ سپس هدایت کرده است!». و دیگری معیّت خاص که هدایت خاصی را به همراه دارد و هدایت خاص تکوینی همان هدایت ویژهای است که محصول معیّت خاص است: «إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوا۟ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ.[نحل/128]خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کردهاند، و کسانی که نیکوکارند.» معیت مطلق اختصاص به مؤمنان ندارد، بلکه برای تبهکاران نیز به صورت «إِنَّ رَبَّكَ لَبِٱلْمِرْصَادِ.[فجر/14] ظهور میکند.»[5]
اشتباه طاهری در استناد به آیه: معیّت و همراهی خداوند متعال با ممکنات مطابق با هفتمین آیهی شریفه از سورهی مبارکهی مجادله، معیّتی قیّومیه و فراگیر است که همه را در برگرفته است و برای آن نیاز به تشکیل حلقهی مورد نظر فرقهی حلقه نمیباشد تا خداوند متعال عضو چهارم آن به شمار آید. و استناد طاهری به این آیهی شریفه بیاطلاعی او از قرآن و عرفان را مشخص میکند. همچنین برای معیّت خاص خداوند با بندگان، ایمان شرط لازم و ضروریست و بندگان بیایمان نمیتوانند در معیّت با خداوند متعال در آیند. درحالیکه طاهری برای تشکیل حلقهی وحدت و حضور آن، ایمان و اعتقاد را شرط ندانسته است.[6]
نتیجه: بنیانگذار فرقهی حلقه آنچنانی که خودش هم معترف است، کاملا از قرآن و منابع دینی بیاطلاع است. او برای اتصال و ارتباط با خداوند متعال، طریقهی جدیدی را بنا نهاده است که نهتنها در متون دینی اشارهای به آن نشده است، بلکه در تضاد با دین است. استنادات قرآنی او برای آبروبخشی به حلقهی وحدت جمعی و سایر آموزههای خرافی حلقه، کاملا اشتباه و تفسیر به رأی و گواه عدم واقعیت این آموزههاست.
پینوشت:
[1]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و همکاران، دارالکتب الاسلامی، تهران، ج 23، ص 426.
[2]. همان.
[3]. انسان و معرفت، محمد علی طاهری، ارمنستان، گریگور تاتواتسی، ص 83 -84.
[4]. همه مفسرین معیّت در این آیه را قیومیه دانستهاند. تفسیر تسنیم، جوادی آملی، انتشارات اسراء، قم، ج8، 167.
[5]. تسنیم، جوادی آملی، انتشارات اسراء، قم، ج1، 463.
[6]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر کریگور ارمنستان، ص 134.
برای اطلاع بیشتر؛ نجات از حلقه مراجعه کنید.
افزودن نظر جدید