ارزشمندتر بودن فتوحات عمر یا شجاعت امیرالمؤمنین ؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به اعتقاد علمای اهل سنت، اگر خلیفه دوم هیچ فضیلت و ارزشی نداشته باشد، فضل او همین بس، که در زمان خلافت او بود، که فتح سرزمینها و کشور گشایی و گسترش مملکت اسلامی، صورت گرفت، غافل از اینکه فتوحات عمر بن خطاب نهتنها ارزشمند نبود، بلکه خطاء و اشتباه بود و نتایج معکوسی در برداشت، چرا که مردم سرزمینهای دور، اسلام را نمیپسندیدند و میگفتند: اسلام دین شمشیر و زور است، نه آئین منطق و نرمش، و این امر مهم از دیدگاه آنان باعث افزایش دشمنی با اسلام گردید، به طوریکه در مقابل دین رحمت، آشکارا سلاح بهدست گرفته و در مقابل آن صفآرایی کرده و جنگیدند و در این راه چه خونهایی که ریخته نشد. ما در این نوشتار مختصر، نگاهی اجمالی به فتوحات این دو صحابه پیامبر میاندازیم و ارزشمند بودن هر دو فتوحات را مورد بررسی قرار میدهیم، که کدامیک به نفع اسلام و کدامیک آثار سوء به همراه داشت.
برای بیان شاهد مثالهای تاریخی، در جواب کسانیکه معتقدند در زمان عمر بن خطاب بود که کشورگشایی و گسترش ممالک اسلامی صورت گرفت، اینطور میگوییم، که: این سخن اهل سنت و جماعت با اشکال و سؤالهای فراوانی روبهرو است، که به چند مورد آن بسنده میکنیم:
اولاً: حاکمان و پادشاهان، فتح بلاد و کشورگشایی میکنند، تا اراضی تحت سیطره و سلطنت خود را گسترش دهند. آیا این کار، فضیلت و بزرگواری و ارزش محسوب میشود؟
ثانیاً: اینکه اگر قبول کنیم این فتوحات، برایش فضیلت است، آیا این فتوحات او را از اینکه خلافت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را غصب کرده، تبرئه و تنزیه میکند؟ و این در حالی است که رسول خدا او را جانشین خود قرار نداد و علمای اهل سنت جریان غدیر را در کتب خود متذکر شدهاند،[1] و صریح برخی آیات قرآن بر خلافت حضرت علی (علیه السلام) دلالت دارد.
ثالثاً: فتوحات عمر بن خطاب قطعاً اشتباه بوده، چرا که پیامبر اسلام، هیچگاه برای کشورگشایی جنگ نکرد، بلکه جنگهای آن حضرت، همیشه دفاعی بوده، که یا در مقابل مهاجمین میایستادند و یا بعضاً حضرت، پیش دستی میکرد و با اطلاعاتی که از دشمنان بهدست میآورد، توطئهگران را غافلگیر مینمود؛ لذا بههمین خاطر بود، که مردم رغبت و تمایل زیادی به مسلمان شدن و اختیار نمودن دین اسلام پیدا میکردند، چرا که میدانستند اسلام دین صلح و سلامت و مسالمت، و دین منطق است، و اجباری در پذیرفتن این دین نیست، اما عمر بن خطاب چه کرد؟ جهت اطلاع، فقط کافی است، نگاهی گذرا به کتب تاریخی بیندازیم، تا ببینیم سپاه اسلام در زمان عمر بن خطاب مرتکب چه فجایع و جنایاتی شدند، که بهخاطر آن مردم از این دین منزجر و گریزان شدند، و برخی از شهرها که ابتدا خود تسلیم مسلمانان شده بودند، قیام کرده و مسلمانان مجبور به فتح چند بارهی یک شهر میشدند.[2]
رابعاً: جای تعجب است که اهل سنت و جماعت اصل و ریشه را رها کرده و به فرع قضیه چسبیدهاند، چرا که آنان فتوحات عمر بن خطاب را با افتخار ذکر میکنند، اما شجاعت حضرت علی (علیه السلام) را در جنگهای صدر اسلام و اثرات آن بر تقویت اسلام فراموش کردهاند، شجاعتی که در سرتاسر تاریخ اسلام، مانند خورشیدی میدرخشد، که عبارتند از: جنگ بدر، خیبر، حنین، احد، خندق، و غیر اینها که کافی است، به کتب تاریخی رجوع کنیم.[3]
خامساً: اگر شجاعت حضرت علی (علیه السلام) در این جنگها نبود، که مسلمین و حتی پیامبر اکرم به پشتوانه شجاعت آن حضرت دلگرم بودند، نه اسلام و ایمانی بود و نه خلفایی، خصوصاً عمر بن خطابی وجود نداشت که خلیفه مسلمین شود، و دلیل این سخن گفتار معروف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خندق است که فرمود: «برز الایمان کلّه الی الشرک کلّه.[4] تمام ایمان در برابر تمام شرک ایستاده است.» یعنی اگر علی (علیه السلام) کشته شود، مشرکین جرات کشتن من و همه مسلمانان را نیز پیدا خواهند کرد، و همچنین پیامبر فرمود: «ضربة علی یوم الخندق، افضل من عباده الثقلین.[5] ضربهای که علی (علیه السلام) در روز خندق بر عمر بن عبدود زد، از عبادت جن و انس برتر است.»
بنابراین ماحصل این نوشتار این شد که بگوییم ایجاد اسلام با پیامبر رحمت و مهربانی، به مصداق آیه قرآن بوده «رحمة للعالمین» نه گشورگشایی عمر بن خطاب، و بقاء و دوام آن با حضرت علی (علیه السلام) بود؛ پس فتح اسلام در اثر شجاعت حضرت علی در جنگها بسیار با ارزشتر و مهمتر از فتوحات زمان عمر بن خطاب بوده است.
پینوشت:
[1]. سنن ترمذی، ترمذی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج12 ص175.
[2]. تاریخ طبری، طبری، نشر اساطیر، تهران، ایران، (1362ق)، ج5 ص2116.
[3]. مروج الذهب، مسعودی، دارالهجره، قم، ایران، (1409ق)، ج2 ص280.
[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، مکتبه آیه الله المرعشی نجفی، قم، ایران، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج13 ص261.
[5]. نهایه العقول، فخر رازی، نشر سیواس، ترکیه، استامبول، طبعه الاولی، (1413ق)، تحقیق عبدالله باقتیر، ص104.
تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1417ق)، ج3 ص19.
تاریخ آل محمد، بهجت افندی، نشر فردوسی، مشهد، ایران، (1362ق)، ترجمه مهدی ادیب، ص57.
مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، (1418ق)، تصحیح محمد غلّوش، ج3 ص32.
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/06/28 - 11:37
لینک ثابت
سلام علیکم. اجرتون با
محمد
1399/06/28 - 03:52
لینک ثابت
سلام به همه دوستان ومخصوصا
رحیم
1400/01/03 - 18:27
لینک ثابت
خیلی توجیح مسخره و سطحی بود
افزودن نظر جدید