کلامی عجیب وباور نکردنی از آلوسی، مفسر سنّی

  • 1395/05/14 - 10:35
آلوسی در مورد غدير مى‌گويد: طبرى، از مورّخان معروف اهل سنّت، دو جلد كتاب پيرامون احاديث غدير نوشته است، سپس مى‌گويد:اين دو كتاب احاديث صحيح‏ و ضعيف را با هم مخلوط كرده است! سپس از ابن عساكر نقل مى‏‌كند كه وى احاديث فراوانى در مورد خطبه و حادثه غدير نقل كرده است، ولى ما تنها احاديثى را از او مى‏‌پذيريم كه از خلافت سخن نگويد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «آلوسى» مفسّر معروف اهل سنّت و نويسنده تفسير مشروح و بزرگ‏ «روح المعانى»‏ است. او در شرح و تفسير آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ.[مائده/67] اى پيامبر! آن‌‎چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا به مردم برسان و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‌‏اى، خداوند تو را از خطرات احتمالى مردم، نگاه مى‌‏دارد و خداوند، جمعيّت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏‌كند.»
وقتى به جريان غدير مى‌‏رسد، مى‏‌گويد: «ابن جرير طبرى» از مورّخان معروف اهل سنّت، دو جلد كتاب پيرامون احاديث غدير نوشته است. سپس (براى اين‌‎كه به راحتى از كنار اين كتاب رد شود) بدون بحث و بررسى پيرامون روايات اين كتاب مى‏‌گويد: «اين دو كتاب احاديث صحيح‏ و ضعيف را با هم مخلوط كرده است.» سپس از «ابن عساكر» نقل مى‌‏كند كه وى احاديث فراوانى در مورد خطبه و حادثه غدير نقل كرده است، ولى ما تنها احاديثى را از او مى‏‌پذيريم، كه از خلافت على سخن نگويد![1]

اين سخن، هر انسان منصفى را در اعجاب و حيرت فرو مى‌‏برد. آيا ما مى‌‏توانيم به بهانه اين‌‎كه در كتابى احاديث ضعيف و غير معتبر وجود دارد، تمام آن كتاب را مردود بدانيم؟ انصافاً كه اين، سخن خنده‌‏دارى است. ولى بدتر از آن و عجیب‌تر و دردناک‌تر از آن سخن، سخنى است كه در مورد روايات ابن عساكر مى‏‌زند. كه اين سخن نهايت عناد و دشمنى او را با حقّ و حقيقت و اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) مى‌‏رساند. مگر علی با شما چه کرده است؟ آه و افسوس از این همه عداوت.
واقعاً که غدیر امتحان بزرگی است برای مسلمانان. در كدام نقطه دنيا اين سخن پذيرفتنى است كه كسى بگويد: من آن‌‎چه با ميل و هواى نفسم سازگار باشد، مى‏‌پذيرم و غير آن را نمى‌‏پذيرم!
و این در حالی است که «خطیب بغدادی» از علمای مشهور اهل سنت در مهم‌ترین کتاب خود، که مهم‌ترين مصادر رجال اهل سنت است، به واقعه غدیر می‌پردازد و می‌گوید: «اين روز «هیجدهم ذی الحجه» مصادف با روز غدير خم است، كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) دست علىّ بن أبی‌‎طالب را گرفت و سپس از مردم پرسيد: «آيا من پيامبر، نسبت به مؤمنان و مسلمانان از خودشان اولى نيستم؟» همه در جواب گفتند: بله! پيامبر پس از اين‌‎كه اين اقرار را از مسلمانان گرفت، فرمود: «هر كه من مولاى او هستم، على نيز مولاى اوست.»[2]

پی‌نوشت:

[1]. آلوسى سيد محمود، المعانى فى تفسير القرآن العظيم، دارالكتب العلميه‏،بیروت، 1415ق، ج3،ص361« و قد اعتنى بحديث الغدير أبو جعفر بن جرير الطبري فجمع فيه مجلدين أورد فيهما سائر طرقه و ألفاظه، و ساق الغث و السمين و الصحيح و السقيم على ما جرت به عادة كثير من المحدثين، فإنهم يوردون ما وقع لهم في الباب من غير تمييز بين صحيح و ضعيف، و كذلك الحافظ الكبير أبو القاسم ابن عساكر أورد أحاديث كثيرة في هذه الخطبة، و المعول عليه فيها ما أشرنا إليه، و نحوه مما ليس فيه خبر الاستخلاف كما يزعمه الشيعة»
حضرت  آیت الله مکارم شیرازی، آيات ولايت در قرآن‏، نسل جوان، قم، 1386ش، ص67 «سخنی عجیب از آلوسی»
[2]. الخطيب البغدادي، تاريخ بغداد، مهم‌‎ترين مصادر رجال سنى، تحقيق : دراسة وتحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، دار الكتب العلمية - بيروت – لبنان،1417ق، ج8، ص284، حدیث4392 «عن أبي هريرة. قال: من صام يوم ثمان عشرة من ذي الحجة كتب له صيام ستين شهرا، وهو يوم غدير خم، لما أخذ النبي صلى الله عليه وسلم بيد علي بن أبي طالب. فقال: ألست ولي المؤمنين؟ قالوا: بلى يا رسول الله، قال: «من كنت مولاه فعلي مولاه». فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا بن أبي طالب أصبحت مولاي ومولى كل مسلم، فأنزل الله: اليوم أكملت لكم دينكم.»

بازنشر

دیدگاه‌ها

پیامبر خدا ص فرموده : علی میزان است و حق را از باطل جدا میکند. فرقی نمیکند چه کسی باشی فرقی نمیکند مشهور باشی یا گمنام برای شناخت حق و باطل باید به حدیث نبوی ص رجوع کنیم و هر کس با علی ع باشد حق است و هر کس مقابل علی ع باشد باطل و ناحق است. جمل، صفین و کوچه بنی هاشم هم ندارد، هر کس مقابل علی ع ایستاده ناحق است. این را شیعیان نمیگویند این کلام رسول خدا ص است که خداوند در قران فرموده کلامش بدور از هوا و هوس است و هر چه میگوید کلام وحی است.

دوست عزیز آقای پرتویی سلام وعرض ادب . بسیاربسیار تشکر از بازدید شما و از این که وقت صرف می کنید سپاسگزارم.

به نام یزدان بخشاینده بخشایشگر وقتی روایاتی رو می‌خونیم که دوستی حضرت علی (ص) انسان رو بهشتی و دشمنی او انسان رو دوزخی می‌کنه, به نظر موضوع ساده‌ای میاد اینکه چطور می‌شه حضرت امیرالمومنین (ص) رو با اون همه خوبی و مهربانی و بزرگی‌هایی که داشت, رو دوست نداشت!؟ مگه می‌شه او رو دوست نداشت!؟ یا معاویه و عمر و یزید و ... با اون اخلاق گند و افکار شیطانی‌شون رو مگه می‌شه دوست داشت!؟ اینا چیزهایی هستند که یک عقل سالم اونها رو می‌پذیره, خیلی راحته : 2+2 = 4 خیلی چیز ساده‌ایه امثال آلوسی و ابن تیمیه و دانشمندان(!) دیگه اسلامی و غیراسلامی چه در گذشته و چه در الان, دقیقا افرادی هستند که معادله ساده 2+2 رو نمی‌دونن و یا نمی‌خواهند که بدانند! برای همین به جز حقیقت (که خیلی خیلی خیلی ساده است) هزاران جلد کتاب به دردنخور می‌نویسند و عجیب‌تر اینکه بعضی‌ها آن‌ها را خوانده و چیزهایی هم یاد می‌گیرند (عجب!) قرآن و سخن پیامبر و اهل بیت (ص) رو نگاه کنید, ساده مختصر و مفید! عمیق‌ترین مفاهیم زندگی رو به آسانی به ما یاد می‌دهند ولی خوب, شیطان اجازه نمی‌ده که اینها هدایت بشوند, خود اینا هم افرادی خودخواه و متکبر هستند که دنبال شهوات و خواسته‌های نفسانی خودشون و لذتهای زودگذر و دنیا و قدرت و پول و ... هستند برای همین خداوند هدایتشون نمی‌کنه و این باعث می‌شه خیلی‌های دیگر رو بعد از خودشون گمراه کنند, البته جز مومنینی که خداوند قلب اونها رو نگه می‌داره

عزیزتر از جان سلام وعرض ادب. عجب کلامی وبیانی . نظرتون به جا و زیباست. سپاس فراوان از بازدید شماست. در د ما این است که خیلی ها حقایق را می دانند و پنهان می کنند دلیلش هم مشخص است شهرت طلبی و منفعت طلبی و پیروی از از امیال باطنی.

عزیزتر از جان سلام وعرض ادب. عجب کلامی وبیانی . نظرتون به جا و زیباست. سپاس فراوان از بازدید شماست. در د ما این است که خیلی ها حقایق را می دانند و پنهان می کنند دلیلش هم مشخص است شهرت طلبی و منفعت طلبی و پیروی از از امیال باطنی.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.