وصیت به دوازده امام یا دوازده مهدی؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حدیث وصیت [1] که بزرگترین دلیل فرقۀ دجال بصری است (سنداً و دلالتا) ضعیف و و علما و بزرگان شیعه آنرا تضعیف و خلاف مشهور دانستهاند[2] اما پیروان همبوشی میگویند: اگر شیعیان این روایت وصیت را تضعیف کنند در آن صورت اثبات کردهاند که نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هیچ وصیتی نکرده است و این یعنی آن حضرت اینچنین وصیت تکلیف شرعی مهمی را انجام نداده است، زیرا روایتی غیر از «حدیث وصیت» مبنی بر وصیت کردن نبیاکرم (صلیاللهعلیهوآله) موجود نیست!
این سخن نیز از دروغهای این جماعت است؛ زیرا شیعه اعتقاد دارد نبی اکرم قطع به یقین وصیت کرده است و روایات وصایت در کتب شیعه متواتر است. علامه مجلسی در بحارالأنوار جلد 22 بیش از چهل روایت در باب وصایای نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) ذکر میکند. بهعنوان مثال تعدادی از روایات مربوط به وصیت نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را ذکر میکنیم در حالیکه در این وصایای نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) کوچکترین اشارهای به مهدیون بعد از ائمه دوازده گانه نشده است.
الف) در کتاب سلیم بن قیس وصیت نبی اکرم در شب وفاتش با ذکر جزئیات و بدون کوچکترین اشارهای به قضیه مهدیون بعد از ائمه موجود است. أمیرالمومنین علی (علیهالسلام) خطاب به برخی از اصحاب که مابینشان طلحه نیز بود سخن از شب وفات نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و قضیه قرطاس و دوات بهمیان آورده و بعد از ذکر آن موارد اسف باری که با نوشتن وصیت نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مخالفت شد ودر نهایت اصحاب از خانه بیرون رفتند، میفرماید: «پس شما وقتی خارج شدید، پيغمبر من را از آن وصيت و آن سخنانی که میخواست بنویسد وعموم از آن مطلع گردند، باخبرم کرد. پس جبرئيل به نبیاکرم (صلیاللهعلیهوآله) اینگونه خبر داد: خداوند دانسته است که این امت دچار اختلاف و افتراق میگردد. سپس کاغذی طلبيد و تمامی مواردی که نبیاکرم (صلیاللهعلیهوآله) میخواست نوشته شود را علی مکتوبه کرد و سه نفر نيز بر این واقعه شاهد بودند: سلمان و مقداد و ابوذر. پيغمبر آنهایی که امامان هدایتگر هستند و طاعتشان بر همه تا روز قيامت واجب است را نام بردند: پس من را نام برد بعنوان اولين آنها؛ سپس این فرزندم حسن و سپس حسين سپس نُه نفر از فرزندان حسين. ای ابوذر و ای مقداد آیا چنين بود؟ پس برخاسته و گفتند: ما بر این واقعه از نبیاکرم (صلیاللهعلیهوآله) شهادت میدهيم.»[3] جالب که در این روایت آن دسته از افرادی که بعد از نبی اکرم واجب الإطاعه هستند فقط و فقط ائمه دوازدهگانه هستند و نه کمتر و نه بیشتر.
ب) همچنین علامه مجلسی در بحارالأنوار فقراتی از متن مکتوب وصیت را بدون کوچکترین اشارهای به مهدیون بعد از ائمه ذکر میکند: «امام علی (عليهالسلام) فرمود: در وصيت رسول الله ابتدا چنين بود: «بسم الله الرحمن الرحيم این عهدی است از جانب محمد بن عبد الله (صلىاللهعليهوآله) بر آنچه وصيت میکند و بنا بدستور الهی واگذار میکند بوصی خویش علی بن ابی طالب أمير المومنين. همچنين در آخر وصيت اینچنين است: جبرئيل و ميکائل و اسرافيل بر آنچه که محمد (صلىاللهعليهوآله) به علی بن ابی طالب وصيت کرد شاهد بودند و اینکه وی را وصی خود گرفت و تضمين بر آن داد بحسب همان ضمانی که یوشع بن نون برای موسی و ضمان وصی عيسی و بر ضمان اوصياء قبلتر بر اینکه محمد (صلىاللهعليهوآله) برترین انبياء و علی (عليهالسلام) برترین اوصياء است. و محمد وصيت نموده و أمر را تسليم علی (عليهالسلام) کرد و بر آن تقریر ورزید و وصيت را بحسب آنچه که انبياء به آن وصيت میکنند گرفت و محمد (صلىاللهعليهوآله) أمر را به علی بن ابی طالب (علیهالسلام) تسليم و اعطا کرد و این دستور الهی و اطاعت از أمر اوست و بر این حسب که بعد از محمد (صلىاللهعليهوآله) نبوتی برای هيچ کس نيست، ولایت أمور را به علی (عليهالسلام) اعطا کرد.»[4]
ج) سید رضی (رحمهالله) از امام کاظم (علیهالسلام) از أمیر المومنین (علیهالسلام) مطالب مذکور در وصیت نبیکریم (صلىاللهعلیهوآله) در آخر عمر شریفش را ذکر میکند بدون کوچکترین اشارهای به مدعای احمد همبوشی بصری.[5]
د) در تفسیر فرات از ابنعباس روایت شده است که پیغمبر در همان مریضی که از دنیا رفتند با فاطمه نجوا کرده و وصایا و علومی از آینده را به وِی بازگو کردند که باز هم اثری از مدعای احمد الکاطع نیست.[6]
ه) شیخ کلینی (رحمهالله) نیز با جزئیات دقیق ذکر میکند ولی باز هم هیچ اثری از مهدیون دوازده گانه و مدعای احمد همبوشی بصری در آن نیست.[7]
و) مرحوم نعمانی در الغیبة وصیت نبی اکرم را که در آن اسم تک تک ائمه (علیهمالسلام) ذکر شده است، ذکر میکند که در آن وصیت، هیچ اشارهای به مدعای احمد الکاطع نشده است. در این روایت معاذ بن کثیر میگوید که من از امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که وصیت نبیاکرم (صلیاللهعلیهوآله) در کتابی مختوم از آسمان نازل شد و در آن تک تک اسامی ائمه دوازده گانه موجود بود. تا اینکه امام صادق (علیهالسلام) دوازده اسم را نام برده سپس ساکت شد (هیچ حرفی از مهدیون بعد از دوازده امام نشد!) پس گفتم بعد از این دوازده نفر چه کسی امام است؟ پس فرمود: همين تو را کفایت میکند.»[8]
فلذا روایات وصیت نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بغیر از حدیث موسوم به حدیث وصیت، در جای جای کتب شیعه بدون ذکر کوچکترین نامی از دوازده مهدی بعد از دوازده امام ذکر شده است. بلکه در متن وصیت تصریح شده است تنها و تنها دوازده امام بعد از نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) حائز مقام امامت هستند و تنها ولایت آنها واجب بوده و تنها آنان هستند که اطاعت از ایشان حکم شرعیست. فلذا شبهه احمد مبنی بر نبود وصیتی غیر از حدیث مذکور، سخنی دروغ است و ارزش علمی ندارد.
پینوشت:
[1]. الغیبة، شیخ ابو جعفر الطوسی، مؤسسۀ المعارف الإسلامیة، قم، ص 151
[2]. مقالات «ردیهای قاطع بر بزرگترین دلیل احمدالكاطع» و «بررسی نظریه بزرگان شیعه در مورد حدیث و صیت» و «برداشت غلط انصار احمد كاطع از روایت» موجود در سایت ادیان نت.
[3]. کتاب سلیم بن قیس، سلیم بن قیس، ناشر دلیل ما، قم، ج2، ص658.
[4]. بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، ج22، ص 482.
[5]. همان.
[6]. همان، ص 497.
[7]. الکافی، شیخ ابو جعفر کلینی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ج1، ص 280-281.
[8]. الغیبة، ابن ابی زینب النعمانی، ناشر صدوق، تهران، ص 53.
برای اطلاع بیشتر: ردیهای قاطع بر احمد بناسماعیل الکاطع، اکبر بیرامی، ص 70
افزودن نظر جدید