مناظرهای خواندنی با فرقۀ احمد دجال
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جنبش «احمدحسن» که خیال میکرد آن یمانی موعود، خود اوست![1] سپس ادعای سفارت امام زمان (علیهالسلام) را کرد و پس از آن مدعی شد که فرزند امام زمان (علیهالسلام) است. او در کوفه علیه حکومت عراق قیام کرد و حدود پنجاه نفر از مردم و نیروهای نظامی را شهید کرد. از نیروهای خودش نیز حدود پنجاه نفر کشته شده و عدهای نیز دستگیر شدند؛ خودش نیز به امارات گریخت. او برای دعوت مردم بهسوی خود و برای ایجاد یک گروه مسلح (در آرزوی اینکه روزی بازگشته و بر بصره چیره شود و آن را پایتخت امارت اسلامی اعلام کند و سپس آنرا به تمام عراق توسعه دهد) پول بسیاری خرج میکند!
پیروان فریب خورده او با دلایل واهی که احمد دجال برای اثبات ادعای خود میآورد، سعی در جذب افراد دیگر دارند یکی از دلایل آنها در صدق ادعای احمد دجال استخاره است؛ برای توضیح و رد این دلیل فقط به مناظرهای که بین پیروان احمد دجال و آقای کورانی عاملی اتفاق افتاده است بسنده میکنیم؛
یکی از یاران او(احمد دجال)، در حالیکه اصرار داشت مرا به ایمان آوردن به او وادار کند، به من گفت: آیا به قرآن ایمان نداری؟ گفتم: بله! دارم.
گفت: پس خیر را از خداوند بخواه و قرآن را باز کن، آنگاه به آیه نگاه کن، اگر آیه خوب بود از او پیروی کن، اگر هم بد بود که هیچ!
پیشاز آنکه من جوابش را بدهم، یکی از دوستان فرهیخته که در مجلس ما حاضر بود به او گفت: تو ازدواج کردهای؟
گفت: بله! گفت: این دوستت چطور؟ او هم ازدواج کرده است؟ گفت: نه! دوست ما برخاست و قرآن را به او داد و گفت: این قرآن است! استخاره کن که اگر خوب آمد، همسرت را طلاق داده و او را به این دوستت بده! آندو نفر، نفس در سینهشان حبس شد!
دوست ما گفت: مگر به قرآن ایمان نداری؟ زود باش استخاره کن...! تو برای طلاق همسرت حاضر نیستی استخاره کنی [در حالیکه چه طلاق بدهی و چه طلاق ندهی از دینت خارج نشدهای]، چگونه از شیخ میخواهی که برای تبدیل و تغییر دینش استخاره کند؟! من هم به او گفتم: دقت کن و ببین که استخاره برای چیست؟ استخاره برای جایی استکه انسان بین انجام دو کار مباح (که نه حرام هستند و نه واجب) سرگردان شود و نداند که کدامیک از این دو کار بهتر است؛ در این حال از خداوند متعال طلب خیر کرده و قرآن را باز میکند و با توجه به آیه ابتدای صفحه میفهمد که آیا انجام این کار خوب است یا نه.
پس استخاره برای جایی است که کار مورد نظر، مباح باشد؛ اما اگر آن کار واجب یا حرام باشد، استخاره گرفتن برای آن اشتباه است؛ چون خداوند قبلا نظرش را در این زمینه اعلام کرده و هیچگونه سرگردانی و اختیاری در کار نیست: «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا. [احزاب/36] و هيچ مرد مؤمن و زن مؤمنى را نسزد و شرعا جايز نباشد و عقلا روا نبود آن گاه كه خدا و رسولش فرمانى را (درباره آنها) صادر نمايند براى آنها اختيارى در كارشان باشد. و هر كس خدا و رسولش را نافرمانى كند مسلّما به گمراهى آشكارى درافتاده است.»
باز همه اینها در مورد کارها و تصمیمها است، نه در مورد ایمان و عقیده؛ چرا که در موضوع عقیده به هیچ وجه جای استخاره و ... نیست و خداوند پیدا کردن عقیده و راه درست را بر همگان واجب کرده است. استخاره درباره عقاید اصلا معنا ندارد؛ زیرا استخاره برای جایی است که دو طرف مساوی باشند؛ اما در عقاید، همیشه یکطرف حق است و یکطرف باطل، یکطرف درست است و یکطرف غلط! چگونه میتوان در این امور استخاره کرد!؟ دقت کن!
وقتی که تو از من میخواهی برای قبول کردن یا قبول نکردن دعوت احمدحسن، استخاره کنم، این بدان معناست که قبول کردن و قبول نکردن او مساوی است! آیا این را قبول داری؟! اگر بگویی بله پس من مختارم که او را قبول کنم یا نکنم! اگر هم قرار باشد که استخاره برای این کار همیشه خوب باشد، پس این یک معجزه است! به او گفتیم: ما الآن در این مجلس ده نفر هستیم؛ همگی دعا کرده و تکتک قرآن را باز میکنیم، اگر یک آیه نهی و عذاب آمد پس معنایش این است که احمد حسن دروغگوست! آیا قبول داری؟ گفت: نه! قبول ندارم! یکی از حاضرین به او گفت: آیا موافقی استخاره کنیم که آیا احمد حسن، دجال است یا خیر؟ اگر آیه خوب آمد (و معلوم شد که او شیطان است) آیا میپذیری؟ گفت نه! موافق نیستم!
شخص دیگری به او گفت: نظرت چیست که درباره اصل خداوند و یا نبوت پیامبر استخاره کنیم؟ گفت اینها که استخاره بردار نیست! به او گفتیم: پس معلوم شد که شما هر جا به سودتان باشد، از استخاره استفاده میکنید و هرجا که به ضررتان باشد آن را رد میکنید... .
پینوشت:
[1]. به تصریح روایات خروج یمانی از یمن خواهد بود: کمال الدین تمام النعمة، شیخ صدوق، ابن بابویه، نشر اسلامیة، ص 328.
[2]. برای اطلاع بیشتر: دجال بصره، علی کورانی عاملی، بوستان کتاب، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ص 58.
افزودن نظر جدید