مظلومیت حضرت علی(ع) در کتب علمای اهل سنت

  • 1395/02/11 - 17:33
بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و با دسیسه بازی‌های برخی افراد فرصت طلب و سفارشات موکّد و مستدل رسول خدا، خصوصاً در جریان غدیر خم، مبنی بر جانشینی پسر عمّ خود حضرت علی(علیه السلام) بر مسند خلافت، باز شاهد ناهنجاری زشت و ناپسند از سوی بعضی از اشخاص در تاریخ صدر اسلام شدیم که به ناحق خلافت را غصب کردند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و با دسیسه بازی‌های برخی افراد فرصت‌طلب و سفارشات موکّد و مستدل رسول خدا، خصوصاً در جریان غدیر خم، مبنی بر جانشینی پسر عم خود حضرت علی (علیه السلام) بر مسند خلافت، باز شاهد ناهنجاری زشت و ناپسند از سوی بعضی از اشخاص در تاریخ صدر اسلام شدیم، که به ناحق خلافت را غصب کردند و این اولین انحراف در دین اسلام بعد از رحلت رسول خدا بود و به اهلش نرسید و ظلم‌ها و ستم، یکی پس از دیگری به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و در این میان وجود امام علی (علیه السلام) کارشکنی و نقض عهد و پیمان این اشخاص را دید و دم برنیاورد تا مبادا زحمات پیامبر اسلام و جانفشانی خودش و اصحاب رسول خدا هدر رود، پس سکوت کرد، و در این سکوت معنادار خود، در حقیقت فریاد مظلوميت و فریادرسی سر داد. اما در آن برهه از زمان، کسی به ندای سکوت او لبیک نگفت و در حاشیه قرار گرفت.
در این مختصر نوشتار نگاهی به برخی از کتب علمای اهل سنت می‌اندازیم تا مظلومیت امیرمومنان علی (علیه السلام) را از لابه‌لای سخنان آنان ببینیم. لذا هر چند امام علی (علیه السلام) پس از پیامبر، از وقتی که حضرت از حق الهی خود محروم شد و به گفته خودش، میراث او را به تاراج بردند.[1] مظلوم بود و برای مصالح اصولی اسلام از حق خود چشم پوشید و خار در چشم و استخوان در گلو، جام صبر را سرکشید.[2] اما در دو برهه زیر از دوران حکومتش، بیش از هر زمان، مورد ستم جاهلان و حیله‌گران مکّار قرار گرفت. برهه اول همان زمان حکمیّت بود، که در این زمان از روی جهل و خرافه، حکمیّت را بر امام (علیه السلام) تحمیل کردند و همین مردم پس از آن فهمیدند که قربانی نیرنگ و دسیسه‌بازی معاویه و عمروعاص شدند. و برهه دیگر آن، در آغاز حکومت بود که امام مورد ستم سیاسی قرار گرفت و باز همین مردم که خود جزء قاتلین عثمان بودند، با شعار خون‌خواهی عثمان در برابر حکومت و خلافت امام (علیه السلام) ایستادند و خون‌بهای عثمان را از امام علی (علیه السلام) طلب می‌کردند و این در حالی است که حضرت، تمام تلاش خود را به‌کار بست تا از کشتن عثمان جلوگیری کند و حتی فرزندانش را به یاری عثمان فرستاد، اما موفق به جلوگیری از هجوم و شورش مردم نشد و کار به‌جایی رسید که حتی امام طی خطبه‌ای می‌فرماید: «...والله لقد دفعت عنه حتّی خشیت ان اکون آثما.[3] ...به‌خدا قسم آن قدر از عثمان دفاع کردم، ترسیدم گناهکار باشم». و هم‌چنین طی نامه‌ای در پاسخ به معاویه نوشت: «ثم ذکرت ماکان من امری و امر عثمان فلک ان تجاب عن هذه لرحمک منه فایّنا کان اعدی له و اهدی الی مقاتله امن بذل له نصرته...[4] سپس کار مرا با عثمان یاد آوردی، تو باید پاسخ دهی که از بستگان او هستی، راستی کدام‌یک از ما، دشمنی‌اش با عثمان بیشتر بود؟ و راه را برای قاتلان او هموار کرد؟ آن کس که به او یاری رساند و از او خواست که به کار خودش در امور مردم مشغول باشد و به جای خود بنشیند؟ یا آن کس که عثمان از او یاری خواست، ولی او دریغ کرد و به انتظار عثمان نشست تا کشته شود؟...».
واقعیت‌های سیاسی نشان می‌دهد که حضرت علی (علیه السلام) چه‌قدر مظلوم بوده و تنها به این سبب گرفتار آن همه دشمنی‌ها و تهمت‌ها شد، که خلافت را پذیرفت و اگر این مقام را نمی‌پذیرفت، هیچ کس او را به کشتن عثمان متهم نمی‌کرد.[5]
و هم‌چنین یکی از نویسندگان معاصر و از بزرگان اهل سنت در کتاب خود می‌نویسد: از وقتی که امام علی (علیه السلام) خلافت مسلمانان را عهده‌دار شد مسئولیت خون عثمان به گردن او افتاد، اگر علی (علیه السلام) پس از عثمان به مقام خلافت نمی‌رسید، در دل هیچ کس از خاندان بنی‌امیه خطور نمی‌کرد که علی (علیه السلام) در قضیه عثمان دست داشته است.[6]
و صاحب کتاب عقد الفرید به نقل از ابن‌سیرین، همین مطلب را آورده است: «تا زمانی که مردم با علی (علیه السلام) بیعت نکرده بودند، او متهم به ریختن خون عثمان نشده بود و زمانی که با او بیعت کردند، او را متهم کردند.»[7]

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ الامم و الملوک، طبری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج4 ص353.
[2]. همان، ج4 ص362، ص363.
[3]. نهج البلاغه، سید رضی، ستاد اقامه نماز، تهران، ترجمه دشتی، خطبه 240.
[4]. همان، نامه 28،
[5]. امام علی(ع) نماد حکومت حقّ، سید عزیز جاسم، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ترجمه موسی دانش، (1381ش)، ص290.
[6].  مجموعه مقالات، عبدالکریم محمود خطیب، دارالفکر العربی، بیروت، لبنان، ص287.
[7]. عقد الفرید، ابن عبد ربه، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1989م)، ج5 ص55. 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.