آیه اهل الذکر در منابع اهل سنت
بنابر اعتقاد شیعه در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که در شأن و منزلت اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نازل شده است. شأن نزول این آیات بهقدری واضح و روشن است که بزرگان اهلسنت نتوانستد از بیان آن خودداری کنند و مجبور به بیان بسیاری از آنها شدهاند. یکی از آیات فضیلت اهلبیت (علیهم السلام)، آیه اهل الذکر است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بنابر اعتقاد شیعه در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که در شأن و منزلت اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نازل شده است. شأن نزول این آیات بهقدری واضح و روشن است که بزرگان اهلسنت نتوانستد از بیان آن خودداری کنند و مجبور به بیان بسیاری از آنها شدهاند.
یکی از آیات فضیلت اهلبیت (علیهم السلام)، که در دو سوره از قرآن آمده است، آیه اهل الذکر است. خداوند در سورههای مبارکه نحل و انبیاء میفرماید: «وَ ما أرسَلنا قَبلِکَ إلّا رِجالاً نوُحی إلَیهِم فَاسألوُا أهلَ الذِّکرِ إن کُنتُم لاتَعلَموُن.[الانبیاء/7 – النحل/43] و ما پیش از تو به رسالت نفرستادیم، مگر مردانی را که به آنها وحی میکردیم و اگر خود نمیدانید، از اهل ذکر (آگاهان) جویا شوید».
این آیه جزو آیاتی است که معرکه آرا است. شیعه معتقد است که مراد از اهل ذکر اهلبیت (علیهم السلام) هستند و برخی از اهلسنت نظر و رأی دیگری دارند.
همانگونه که گفته شد و آنچه که از روایات شیعه بهدست میآید، مراد از اهل الذکر، ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند.
در کتب روایی و تفسیری شیعه، در ذیل آین آیه، روایات بسیاری آمده است که به یک نمونه اشاره میکنیم: «محمد بن مسلم میگوید: به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم، همانا بعضی از ما گمان میکنیم که مراد از اهل الذکر در آیه، یهود و نصاری هستند؟ امام (علیه السلام) فرمودند: بدین ترتیب آنها شما را به دینشان فرا میخوانند. سپس حضرت با دست مبارکش به خودشان اشاره کردند و فرمودند: ما اهل ذکر هستیم و از ما باید سؤال شود...»[1]
اهل سنت نیز نتوانستند این فضیلت را انکار کرده و در کتب تفسیری و روایی خود به این منقبت و فضیلت، اشاره کردهاند:
1) قرطبی که یکی از مفسرین بزرگ اهلسنت است، در تفسیرش و در ذیل آیه 7 سوره مبارکه انبیاء، روایتی را از جابر جعفی آورده است: «قال جابر الجعفی: لما نزلت هذه الآیة، قال علی: نحن أهل الذکر.[2] جابر گفته است که وقتی آیه اهل الذکر نازل شد، حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: که ما اهل ذکر هستیم»
2) طبری در کتابش ذیل آیه 43 سوره نحل روایتی از ابنوکیع از امام باقر (علیه السلام) آورده است که حضرت فرمودند: «نحن اهل الذکر.[3] ما اهل ذکر هستیم.»
3) باز هم طبری در ذیل آیه 7 سوره مبارکه انبیاء روایتی از احمد بن محمد طوسی از جابر نقل کرده است. «قال جابر الجعفی: لما نزلت فَاسألوُا أهلَ الذِّکرِ إن کُنتُم لاتَعلَموُن قال علی (علیه السلام): نحن أهل الذکر.[4] جابر گفته است که وقتی آیه اهل الذکر نازل شده، حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: که ما اهل ذکر هستیم.»
مفسرین دیگری از اهل سنت از قبیل ثعلبی، حاکم حسکانی در شواهد التنزیل[5]، آلوسی در روح المعانی[6]، و ابنکثیر در تفسیر قرآن العظیم[7]، بهطور قطع و یقین گفتند که اهل ذکر، آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند و این آیه در وصف عترت پاک پیامبر نازل شده است.
در تأیید این آیه شریفه میتوان به روایتی که مشهور بین اهلسنت است، اشاره کرد. روایتی وجود دارد که حضرت علی فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی». (قبل از اینکه مرا از دست دهید، از من سؤال کنید.) این روایت در منابع معتبر اهلسنت آمده است:
1) حاکم در کتاب مستدرک آورده است: على (علیه السلام) در بالاى منبر با صداى بلند فرموده است: «سَلوُنی قَبل أن لا تَسألونی، وَ لَن تَسألوا بَعدی مُثلی.[8] پیش از آنکه مرا از دست بدهید، از من بپرسید که پس از من، کسى مثل من نخواهید یافت، که از او بپرسید.»
2) ابونعیم اصفهانى در حلیة الاولیاء آورده است که حضرت على (علیه السلام) فرمودند: «سَلوُنی قَبل أن تَفقِدوُنی، سَلوُنی عَن کِتابِ الله، وَ ما مِن آیَة إلاّ وَ أنا أعلَمُ حَیثُ اُنزِلَت بِحَضیضِ جَبَل أو سَهلِ أرض، وَ سَلوُنی عَن الفِتَنِ فما مِن فِتنَة إلاّ وَ قَد عَلِمتُ مَن کَسبِها وَ مَن یُقتَل فیها.[9] پیش از آنکه مرا از دست بدهید از من بپرسید، از کتاب خدا بپرسید و آگاه باشید که آیهاى نیست، مگر اینکه جاى نزول آن را مىدانم. در کوه یا سرزمین هموار، و از آشوبها و فتنهها بپرسید که فتنهاى نیست، مگر اینکه من مىدانم که چه کسى آن را بهپا خواهد کرد و چه کسى در آن کشته خواهد شد.»
پینوشت:
[1]. تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، سید شرف الدین استر آبادی، موسسه نشر اسلامی، قم: ج1، ص324، ح3
[2]. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، داراحیاءالتراث العربی، بیروت: ج11، ص187
[3]. جامع البیان عن تأویل آی القرآن، تفسیر طبری، دارإحیاء التراث العربی، بیروت: ج14، ص131
[4]. همان، ج17، ص9
[5]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، موسسة اعلمی للمطبوعات، بیروت: ج1، ص334
[6]. روح المعانی، آلوسی،دارالکتب العلمیة، بیروت: ج14، ص134
[7]. تفسیر قرآن العظیم، ابنکثیر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص591
[8]. المستدرک على الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج 2، ص 466
[9]. حلیة الأولیاء، ابونعیم اصفهانی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج1، ص68
نویسنده: محمد یاسر بیانی
افزودن نظر جدید