آخرین گفتگوی فاطمه (س) با شیخین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعد از حوادثی که بین حضرت فاطمه (علیها السلام) و خلفا در خصوص فدک بهوجود آمد، حضرت، مریض شد و در حالیکه از شیخین ناراحت بود در بستر بیماری افتاد.[1] ناراحتی فاطمه (علیها السلام) برای شیخین بسیار گران تمام میشد، زیرا همهی مردم احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) در فضیلت و منقبت فاطمه (علیها السلام) را شنیده بودند، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤْذِینِی مَا آذَاهَا.[2] فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است». یا میفرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی.[3] فاطمه پاره تن من است، پس هر کس او را ناراحت کند، مرا ناراحت کرده است». از این جهت شیخین درصدد آن بودند که فرصتی بهدست آورده و رضایت فاطمه (علیها السلام) را بهدست آورند، تا شاید بتوانند این لکه ننگ را از پیشانی خود پاک کنند.
هر روز به مسجد میآمدند تا حضرت علی (علیه السلام) را واسطه قرار دهند، تا از حضرت فاطمه (علیها السلام) وقت ملاقاتی برایشان بگیرد. حضرت فاطمه (علیها السلام) راضی به ملاقات نبودند، اما در پاسخ امیرالمؤمنین فرمودند: آقا جان؛ خانه، خانهی شماست و بانو، بانوی شماست. هر چه صلاح میدانید عمل کنید. حضرت علی (علیه السلام) به شیخین اجازه ورود دادند.
ابوبکر و عمر وارد منزل شدند، حضرت فاطمه (علیها السلام) برای اینکه ناراحتی خودشان را به شیخین نشان دهند، پشت به آنها و صورت به دیوار کردند.
شیخین: ای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شرمنده ایم؛ از شما میخواهیم از ما راضی شوید!
فاطمه (علیها السلام): من با شما سخنی ندارم، جز این که قول دهید، اگر سخنم راست بود، تصدیق کنید.
شیخین: قول میدهیم.
فاطمه (علیها السلام): یادتان هست که پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرمود: «فاطمه پارهی تن من است، هر کس او را بیازارد، مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد خداوند را آزرده است.»[4]
شیخین: آری؛ به خوبی این جمله را به یاد داریم.
فاطمه (علیها السلام): اکنون که سخن مرا تصدیق کردید، در درگاه خداوند شهادت میدهم، که خدایا من از این دو غضبناک هستم و راضی نیستم.[5]
پینوشت:
[1]. «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَعَاشَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ». بخاري، محمّد بن اسماعيل (م 256)، صحيح بخاري، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422هـ. ق. ح3093، ج4، ص79
[2]. حاکم نیشابوری، صحیح مسلم، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، ج ۴، ص ۱۹۰۳
[3]. بخاری، محمّد بن اسماعیل، صحیح بخاری، تحقیق: محمد زهیر بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، ۱۴۲۲ هـ. ق.، ج ۵، ص21
[4]. «فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذى الله عز و جل»
[5]. عمر رضا کحاله، اعلام النساء، موسسه الرساله، ج۳، ص ۱۲۱۴. دینوری، الامامه و السیاسه، مصر، ۱۹۰۰م، ج۱،ص۱۴.
ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مصر، مطبعه الحلبی، ج۱۶، ص۲۷۳.
افزودن نظر جدید