سیره صحابه و تابعین در عمل به متعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طبق نقل تاریخ از سیره صحابه، عمل آنان به متعه بوده، چنانکه تابعین و نسلهای بعد به متعه عمل میکردهاند؛ که در این مقاله به عنوان نمونه به دو مورد از آنها اشاره مینماییم:
الف) عبدالله بن زبیر؛ «از عبدالله بن زبیر شنیدم که سخنرانی میکرد و به ابن عباس کنایه میزد و نظر او را در مورد متعه، عیب او میدانست. ابن عباس گفت: اگر راست میگوید از مادرش بپرسد! او نیز از مادرش دربارهی حقیقت داشتن این موضوع پرسید؛ مادرش (اسماء دختر ابوبکر) گفت: ابن عباس راست میگوید، چنین است! و اگر بخواهم، میتوانم نام مردانی از قریش را ببرم که همگی از متعه به دنیا آمدهاند.»[1]
در روایت دیگری آمده: «عبدالله بن زبیر در مورد اینکه ابن عباس متعه را حلال میدانست از او عیبجویی میکرد و ابن عباس به او گفت: برو از مادرت بپرس آن مسائلی که میان مادر و پدرت ردّ و بدل میشد، چه بود؟ عبدالله بن زبیر از مادرش پرسید و مادرش گفت: تو از متعه بهدنیا آمدهای.»[2]
ب) فرزندان سلمة بن امیه؛ «عمر از همسر سلمة بن امیه پرسید که فرزندی که در رحم داری از کیست؟ او پاسخ داد سلمة بن امیه بن خلف مرا متعه نموده، اما هنگامیکه صفوان، ادّعای ابن عباس در مشروعیت متعه را انکار نمود، ابن عباس گفت: برو از عمویت بپرس آیا متعه کرده یا نکرده است؟.»[3]
و یا ابن حزم اندلسی گوید: «گروهی از پیشینیان متعه را پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حلال میدانستند که از جمله آنان «اسماء» دختر ابوبکر، جابر بن عبدالله انصاری، ابن مسعود، ابن عباس، معاویه، عمرو بن حریث، ابوسعید خدری، سلمه و معبد، فرزندان امیه بن خلف هستند.»[4]
همچنین نه تنها صحابه و تابعین به متعه عمل میکردهاند، بلکه برخی از علمای اهلسنت نیز علاقه وافری به انجام آن داشتهاند؛ به عنوان نمونه: دربارهی عبد العزیز بن عبد الملک بن جریج (مشهور به ابن جریج) از راویان کتاب بخاری و دیگر صحاح ستّه، از علمای بزرگ اموی، فقیه و عالم شهر مکّه نوشتهاند که او به روایتی 60، به روایتی 70 و به روایتی 90 زن متعه داشته است: «جریر گوید: ابن جریج «متعه» را حلال میدانست؛ به همینرو، او با 60 زن متعه کرد. گفته شده: او نام همسرانش را به اولادش میگفت تا مبادا فرزندانش به اشتباه افتاده و با زنانی که پدرش با آنان متعه کرده، ازدواج کنند!»[5]
و یا در جایی دیگر دربارهی او نوشتهاند: «از شافعی شنیدم که میگفت: ابن جریج با 90 زن متعه کرد تا جاییکه او شبها ظرفی از روغن کنجد به خود تنقیه میکرد تا قدرت نزدیکی با همسرانش را داشته باشد!.»[6]
همچنین از مالک بن انس و احمد بن حنبل دو فقیه بزرگ اهلسنت و رهبران مذاهب مالکی و حنفی نیز قول به جواز متعه نقل شده است؛ سرخسی در مبسوط آورده است: «تفسیر متعه آن است که به زنی گفته شود: من تو را با فلان مبلغ برای فلان مدت، متعه میکنم و این در اعتقاد ما باطل است؛ ولی مالک بن انس آن را جایز میداند و از ظاهر روایت ابن عباس نیز چنین استفاده میشود.»[7]
و یا دربارهی احمد بن حنبل پیرامون متعه نقل شده: «از ابن قدامه نقل شده که ابوبکر گفت: روایت دیگری وارد شده که طبق آن، متعه مکروه است، نه حرام؛ چون ابن منصور از احمد بن حنبل پرسید و او گفت: به نظر من، دوری کردن از متعه بهتر است. گفت: پس ظاهر این گفته، کراهت است نه حرمت.»[8]
پینوشت:
[1]. «حدّثنا... قال سمعت عبدالله بن الزّبیر یخطب و هو یعرّض بابن عبّاس یعیب علیه قوله فی المتعة فقال بن عبّاس یسأل أمّه کان صادقا فسألها فقالت صدق بن عبّاس قد کان ذلک فقال بن عبّاس لو شئت لسمّیت رجالا من قریش ولدوا فیها.» شرح معانی الآثار، طحاوی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 1.
[2]. «عیّر عبد الله بن الزّبیر عبد الله بن عبّاس بتحلیله المتعة، فقال له: سل أمّک کیف سطعت المجامر بینها و بین أبیک، فسألها فقالت: ما ولدتک إلّا فی المتعة.» محاضرات الأدباء، محمد بن المفضل الأصفهانی، دار القلم، بیروت، ج 2، ص 234.
[3]. «...قال بن جریج قال أخبرنی... عن بن عبّاس قال لم یرع عمر أمیر المؤمنین إلّا امّ أراکة قد خرجت حبلی فسألها عمر عن حملها فقالت إستمتع بی سلمة بن أمیّة بن خلف فلمّا أنکر صفوان علی بن عبّاس بعض ما یقول فی ذلک قال فسل عمّک هل إستمتع؟» مصنف عبد الرزاق، صنعانی، المکتب الإسلامی، بیروت، ج 7، ص 498.
[4]. «و قد ثبت علی تحلیلها بعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) جماعة من السّلف منهم. من الصّحابة أسماء بنت أبی بکر الصّدّیق و جابر بن عبدالله و إبن مسعود و إبن عبّاس و معاویة بن أبی سفیان و عمرو بن حریث و أبو سعید الخدریّ و سلمة و معبد إنبا أمیّة بن خلف...» المحلّی، ابن حزم ظاهری، دار الآفاق الجدیدة، بیروت، ج 9، ص 519.
[5]. «قال أبوغسّان زنیج سمعت جریرا الضّبیّ یقول: کان إبن جریج یری المتعة تزوّج بستّین إمرأة و قیل إنّه عهد إلی أولاده فی أسمائهنّ لئلّا یغلط أحد منهم و یتزوّج واحدة ممّا نکح أبوه بالمتعة.» سیر أعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 6، ص 331.
[6]. «و قال محمّد بن عبدالله بن عبد الحکم سمعت الشّافعیّ یقول إستمتع إبن جریج بتسعین إمرأة حتّی إنّه کان یحتقن فی اللّیل بأوقیة شیرج طلبا للجماع.» سیر أعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسة، الرسالة، بیروت، ج 6، ص 333.
[7]. «و تفسیر المتعة أن یقول لامرأته: أتمتّع بک کذا من المدّة بکذا من البدل، و هذا باطل عندنا جایز عند مالک بن أنس و هو الظّاهر من قول ابن عبّاس.» المبسوط، شمس الدین سرخسی، دار المعرفة، بیروت، ج 5، ص 152.
[8]. «و قال أبوبکر فیها روایة اخری أنّها مکروهة غیر حرام لأنّ إبن منصور سأل أحمد عنها فقال یبتنبها أحبّ إلیّ قال فظاهر هذا کراهة دون التّحریم.» المغنی فی فقه الإمام أحمد بن حنبل الشیبانی، ابن قدامة، دار الفکر، بیروت، ج 7، ص 136.
افزودن نظر جدید